عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : جمعه 18 مرداد 1392
بازدید : 669
نویسنده : شیخ پاسکال


   به نام خدااصل پاسکال:
با ذکر یک مثال، بحث را شروع می کنیم.
دو جعبه مانند شکل زیر را در تماس با هم در نظر بگیرید. اگر به جعبه 1 نیرویی وارد شود، این جعبه، نیرویی را به جعبه 2 وارد خواهد کرد.
 
نیروی وارد بر جعبه 2 در همان جهت نیروی وارد شده بر جعبه 1 است.
حال ببینیم اگر نیرویی را بر یک شاره (سیال، هر ماده ای که بتواند حرکت کرده و شکل ظرف را به خود بگیرد) وارد کنیم، چه اتفاقی می افتد.
 
در هر دو مورد نشان داده شده در شکل، فشار به هر نقطه درون شاره انتقال پیدا می کند. این دو مورد، مثال هایی از اصل پاسکال هستند.
فشار به صورت نیروی وارد بر واحد سطح تعریف می شود. با یک نیروی معین، می توان فشار زیادی به سطح کوچکی وارد کرد یا برعکس.
 

تمام قطعه های هیدرولیکی (که با نیروی محرکه آب کار می کنند) بر پایه ی اصل پاسکال برای وارد کردن نیروی زیاد استوارند. پاسکال، این اصل بنیادی را کشف کرد:
 
فشار وارد شده بر هر سیال محدود تراکم ناپذیر، به هر نقطه ای درون سیال انتقال پیدا می کند. 

 
 
مثال: بهترین مثال برای فهم اصل پاسکال، پیستون آبی است.
 

 
اگر نیروی F1 به پیستونی با مساحت A1 وارد شود، فشار در سیال به نسبت F1/A1 افزایش می یابد. برای تعادل مایع، فشار رو به بالای مایع روی پیستونی به مساحت A2 باید با فشار رو به پایینی متعادل شود. با استفاده از اصل پاسکال داریم:

 
بر اثر جابجایی سیلندر طرف چپ، حجمی از سیال به مقدار A1×h   جا به جا می شود. چون سیال، تراکم ناپذیر است، حجم سیال جا به جا شده در طرف دوم نیز همین مقدار است. اگر جابه جایی پیستون دوم H باشد:
 
 
بالابر (جک) هیدرولیکی ماشین:
بالابر هیدرولیکی ماشین، مثالی از زیاد شدن نیرو توسط فشار هیدرولیکی است و بر اساس اصل پاسکال کار می کند. سیال در یک سیلندر کوچک باید بیش تر از فاصله ای که ماشین بالا می رود، حرکت کند.
 
برای مثال، اگر سیلندر قسمت بالابر پیستون دارای قطر25 cm   و قطر سیلندر کوچک 1.25 cm  باشد، نسبت مساحت ها 400 خواهد بود؛ بنابراین فشار هیدرولیکی باعث افزایش 400 برابری نیرو می شود. برای بلند کردن ماشین 6000 نیوتنی باید یک نیروی 6000 N/400=15 N  روی سیال در سیلندر کوچک برای بلند کردن ماشین وارد شود. بنابراین، برای 10 cm  بالا بردن ماشین، مجبورید سیال (در ماشین، روغن) را 400* 10 cm =40 m  حرکت دهید. این کار با تلمبه کردن روغن در سیلندر کوچک با یک کمپرسور کوچک امکان پذیر است.
 
 
فشار هیدرولیکی:
افزایش نیرو می تواند با به کاربردن فشار طبق اصل پاسکال به دست آید:
 
P1 = P2
 
این اصل اجازه بلند کردن بار سنگین با نیروی کوچک را می دهد؛ البته افزایش در مقدار کار انجام شده نیز می تواند وجود داشته باشد. بنابراین در یک مورد ایده آل بدون هیچ اتلاف توسط اصطکاک داریم:
 
Wورودی = Wخروجی

با ذکر یک مثال، بحث را شروع می کنیم.
دو جعبه مانند شکل زیر را در تماس با هم در نظر بگیرید. اگر به جعبه 1 نیرویی وارد شود، این جعبه، نیرویی را به جعبه 2 وارد خواهد کرد.
 
نیروی وارد بر جعبه 2 در همان جهت نیروی وارد شده بر جعبه 1 است.
حال ببینیم اگر نیرویی را بر یک شاره (سیال، هر ماده ای که بتواند حرکت کرده و شکل ظرف را به خود بگیرد) وارد کنیم، چه اتفاقی می افتد.
 
در هر دو مورد نشان داده شده در شکل، فشار به هر نقطه درون شاره انتقال پیدا می کند. این دو مورد، مثال هایی از اصل پاسکال هستند.
فشار به صورت نیروی وارد بر واحد سطح تعریف می شود. با یک نیروی معین، می توان فشار زیادی به سطح کوچکی وارد کرد یا برعکس.
 

تمام قطعه های هیدرولیکی (که با نیروی محرکه آب کار می کنند) بر پایه ی اصل پاسکال برای وارد کردن نیروی زیاد استوارند. پاسکال، این اصل بنیادی را کشف کرد:
 
فشار وارد شده بر هر سیال محدود تراکم ناپذیر، به هر نقطه ای درون سیال انتقال پیدا می کند. 

 
 
مثال: بهترین مثال برای فهم اصل پاسکال، پیستون آبی است.
 

 
اگر نیروی F1 به پیستونی با مساحت A1 وارد شود، فشار در سیال به نسبت F1/A1 افزایش می یابد. برای تعادل مایع، فشار رو به بالای مایع روی پیستونی به مساحت A2 باید با فشار رو به پایینی متعادل شود. با استفاده از اصل پاسکال داریم:

 
بر اثر جابجایی سیلندر طرف چپ، حجمی از سیال به مقدار A1×h   جا به جا می شود. چون سیال، تراکم ناپذیر است، حجم سیال جا به جا شده در طرف دوم نیز همین مقدار است. اگر جابه جایی پیستون دوم H باشد:
 
 
بالابر (جک) هیدرولیکی ماشین:
بالابر هیدرولیکی ماشین، مثالی از زیاد شدن نیرو توسط فشار هیدرولیکی است و بر اساس اصل پاسکال کار می کند. سیال در یک سیلندر کوچک باید بیش تر از فاصله ای که ماشین بالا می رود، حرکت کند.
 
برای مثال، اگر سیلندر قسمت بالابر پیستون دارای قطر25 cm   و قطر سیلندر کوچک 1.25 cm  باشد، نسبت مساحت ها 400 خواهد بود؛ بنابراین فشار هیدرولیکی باعث افزایش 400 برابری نیرو می شود. برای بلند کردن ماشین 6000 نیوتنی باید یک نیروی 6000 N/400=15 N  روی سیال در سیلندر کوچک برای بلند کردن ماشین وارد شود. بنابراین، برای 10 cm  بالا بردن ماشین، مجبورید سیال (در ماشین، روغن) را 400* 10 cm =40 m  حرکت دهید. این کار با تلمبه کردن روغن در سیلندر کوچک با یک کمپرسور کوچک امکان پذیر است.
 
 
فشار هیدرولیکی:
افزایش نیرو می تواند با به کاربردن فشار طبق اصل پاسکال به دست آید:
 
P1 = P2
 
این اصل اجازه بلند کردن بار سنگین با نیروی کوچک را می دهد؛ البته افزایش در مقدار کار انجام شده نیز می تواند وجود داشته باشد. بنابراین در یک مورد ایده آل بدون هیچ اتلاف توسط اصطکاک داریم:
 
Wورودی = Wخروجی


با ذکر یک مثال، بحث را شروع می کنیم.
دو جعبه مانند شکل زیر را در تماس با هم در نظر بگیرید. اگر به جعبه 1 نیرویی وارد شود، این جعبه، نیرویی را به جعبه 2 وارد خواهد کرد.
 
نیروی وارد بر جعبه 2 در همان جهت نیروی وارد شده بر جعبه 1 است.
حال ببینیم اگر نیرویی را بر یک شاره (سیال، هر ماده ای که بتواند حرکت کرده و شکل ظرف را به خود بگیرد) وارد کنیم، چه اتفاقی می افتد.
 
در هر دو مورد نشان داده شده در شکل، فشار به هر نقطه درون شاره انتقال پیدا می کند. این دو مورد، مثال هایی از اصل پاسکال هستند.
فشار به صورت نیروی وارد بر واحد سطح تعریف می شود. با یک نیروی معین، می توان فشار زیادی به سطح کوچکی وارد کرد یا برعکس.
 

تمام قطعه های هیدرولیکی (که با نیروی محرکه آب کار می کنند) بر پایه ی اصل پاسکال برای وارد کردن نیروی زیاد استوارند. پاسکال، این اصل بنیادی را کشف کرد:
 
فشار وارد شده بر هر سیال محدود تراکم ناپذیر، به هر نقطه ای درون سیال انتقال پیدا می کند. 

 
 
مثال: بهترین مثال برای فهم اصل پاسکال، پیستون آبی است.
 

 
اگر نیروی F1 به پیستونی با مساحت A1 وارد شود، فشار در سیال به نسبت F1/A1 افزایش می یابد. برای تعادل مایع، فشار رو به بالای مایع روی پیستونی به مساحت A2 باید با فشار رو به پایینی متعادل شود. با استفاده از اصل پاسکال داریم:

 
بر اثر جابجایی سیلندر طرف چپ، حجمی از سیال به مقدار A1×h   جا به جا می شود. چون سیال، تراکم ناپذیر است، حجم سیال جا به جا شده در طرف دوم نیز همین مقدار است. اگر جابه جایی پیستون دوم H باشد:
 
 
بالابر (جک) هیدرولیکی ماشین:
بالابر هیدرولیکی ماشین، مثالی از زیاد شدن نیرو توسط فشار هیدرولیکی است و بر اساس اصل پاسکال کار می کند. سیال در یک سیلندر کوچک باید بیش تر از فاصله ای که ماشین بالا می رود، حرکت کند.
 
برای مثال، اگر سیلندر قسمت بالابر پیستون دارای قطر25 cm   و قطر سیلندر کوچک 1.25 cm  باشد، نسبت مساحت ها 400 خواهد بود؛ بنابراین فشار هیدرولیکی باعث افزایش 400 برابری نیرو می شود. برای بلند کردن ماشین 6000 نیوتنی باید یک نیروی 6000 N/400=15 N  روی سیال در سیلندر کوچک برای بلند کردن ماشین وارد شود. بنابراین، برای 10 cm  بالا بردن ماشین، مجبورید سیال (در ماشین، روغن) را 400* 10 cm =40 m  حرکت دهید. این کار با تلمبه کردن روغن در سیلندر کوچک با یک کمپرسور کوچک امکان پذیر است.
 
 
فشار هیدرولیکی:
افزایش نیرو می تواند با به کاربردن فشار طبق اصل پاسکال به دست آید:
 
P1 = P2
 
این اصل اجازه بلند کردن بار سنگین با نیروی کوچک را می دهد؛ البته افزایش در مقدار کار انجام شده نیز می تواند وجود داشته باشد. بنابراین در یک مورد ایده آل بدون هیچ اتلاف توسط اصطکاک داریم:
 
Wورودی = Wخروجی



:: موضوعات مرتبط: اصل پاسکال , ,
:: برچسب‌ها: اصل پاسکال ,
تاریخ : جمعه 18 مرداد 1392
بازدید : 572
نویسنده : شیخ پاسکال

 

همسر آلبرت انیشتین غالبا اصرار داشت که او در هنگام کار باید لباسهای مناسبتری استفاده کند. انشتین همواره میگفت: "چرا باید اینکار را بکنم هر کسی اینجا می داند من که هستم." هنگامی که انیشتین برای شرکت در اولین کنفرانس بزرگ خود شرکت کرد نیز همسرش از او خواست که لباس مناسبتری بپوشد، انشتین گفت: "چرا باید اینکار را بکنم هیچ کسی اینجا مر نمی شناسد."

از آلبرت اینشتین معمولا برای توضیح نظریه عمومی نسبیت سوال میشد و او یکبار اینگونه پاسخ داده بود: " دست خود را بر روی اجاق گاز داغ برای یک دقیقه قرار دهید ، و این عمل مانند یک ساعت یک به نظر می رسد ، حال با یک دختر خوشگل یک ساعت بنشینید ، و این عمل مانند یک دقیقه به نظر می رسد. این نسبیت است.!"

هنگامی که آلبرت انیشتین شاغل در دانشگاه پرینستون بود ، یک روز قرار بود به خانه برود ولی او آدرس خانه اش را فراموش کرده بود. راننده تاکسی او را نمی شناخت. انیشتین از راننده پرسید آیا او می داند خانه اینشتین کجاست. راننده گفت : "چه کسی آدرس اینشتین را نمی داند؟ هر کسی در پرینستون ادرس خانه انشتین را میداند. آیا می خواهید به ملاقات او بروید؟" . اینشتین پاسخ داد :" من اینشتین هستم . من آدرس منزل خود را فراموش کرده ام ، می توانید شما مرا به آنجا ببرید؟ " . راننده او را به خانه اش رساند و از او هیچ کرایه ای نیز نگرفت.

یکبار اینشتین از پرینستون با قطار در سفر بود که مسئول کنترل بلیط به کوپه او آمد. وقتی او به اینشتین رسید ، انیشتین بدنبال بلیط جیب جلیقه اشرا جستجو کرد ولی نتوانست آنرا پیدا کند. سپس در جیب شلوار خود جستجو کرد ولی باز هم بلیط را پیدا نکرد. سپس در کیف خود را نگاه کرد ولی بازهم نتوانست آنرا پیدا کند.بعد از آن او صندلی کنار خودش را جستجو کرد ولی بازهم بلیطش را پیدا نکرد.
مسئول بلیط گفت : دکتر اینشتین ، من می دانم که شما که هستید . همه ما به خوبی شما را میشناسیم و من مطمئن هستم که شما بلیط خریده اید، نگران نباشید. و سپس رفت. در حال خارج شدن متوجه شد که فیزیکدان بزرگ دست خود را به پایین صندلی برده و هنوز در حال جستجوست.
مسئول قطار با عجله برگشت و گفت : " دکتر انیشتین ، دکتر انشتین ، نگران نباش ، من می دانم که شما بلیط داشته اید، مسئله ای نیست. شما بلیط نیاز ندارید. من مطمئن هستم که شما یک بلیط خریده اید."
اینشتین به او نگاه کرد و گفت : مرد جوان ، من هم می دانم که چه کسی هستم. چیزی که من نمی دانم این است که من نميدانم به كجا دارم ميروم

 



:: موضوعات مرتبط: کار های عجیب اینشتین , ,
:: برچسب‌ها: کارهای عجیب انیشتین , کارهای شگفت انگیز انیشتین ,
تاریخ : جمعه 18 مرداد 1392
بازدید : 731
نویسنده : شیخ پاسکال

داستان عشق واقعی ...

اینو حتما بخونین قشنگه




وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو "داداشی" صدا می کرد .
به موهای مواج و زیبای اون خیره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه . اما اون توجهی به این مساله نمیکرد .
آخر کلاس پیش من اومد و جزوه جلسه پیش رو خواست . من جزومو بهش دادم .بهم گفت :"متشکرم "و از من خداحافظی کرد

 

میخوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط "داداشی" باشم . من عاشقشم . اما... من خیلی خجالتی هستم ..... علتش رو نمیدونم .

 

تلفن زنگ زد .خودش بود . گریه می کرد. دوست پسرش قلبش رو شکسته بود. از من خواست که برم پیشش. نمیخواست تنها باشه. من هم اینکار رو کردم. وقتی کنارش رو کاناپه نشسته بودم. تمام فکرم متوجه اون چشمهای معصومش بود. آرزو میکردم که عشقش متعلق به من باشه. بعد از 2 ساعت دیدن فیلم و خوردن 3 بسته چیپس ، خواست بره که بخوابه ، به من نگاه کرد و گفت : "متشکرم " و از من خداحافظی کرد

 

میخوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط "داداشی" باشم . من عاشقشم . اما... من خیلی خجالتی هستم ..... علتش رو نمیدونم .

 

روز قبل از جشن دانشگاه پیش من اومد. گفت : "قرارم بهم خورده ، اون نمیخواد با من بیاد" .
من با کسی قرار نداشتم. ترم گذشته ما به هم قول داده بودیم که اگه زمانی هیچکدوممون برای مراسمی پارتنر نداشتیم با هم دیگه باشیم ، درست مثل یه "خواهر و برادر" . ما هم با هم به جشن رفتیم. جشن به پایان رسید . من پشت سر اون ، کنار در خروجی ، ایستاده بودم ، تمام هوش و حواسم به اون لبخند زیبا و اون چشمان همچون کریستالش بود. آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه ، اما اون مثل من فکر نمی کرد و من این رو میدونستم ، به من گفت :"متشکرم ، شب خیلی خوبی داشتیم " ، و از من خداحافظی کرد

 

میخوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط "داداشی" باشم . من عاشقشم . اما... من خیلی خجالتی هستم ..... علتش رو نمیدونم .

 

یه روز گذشت ، سپس یک هفته ، یک سال ... قبل از اینکه بتونم حرف دلم رو بزنم روز فارغ التحصیلی فرا رسید ، من به اون نگاه می کردم که درست مثل فرشته ها روی صحنه رفته بود تا مدرکش رو بگیره. میخواستم که عشقش متعلق به من باشه. اما اون به من توجهی نمی کرد ، و من اینو میدونستم ، قبل از اینکه کسی خونه بره به سمت من اومد ، با همون لباس و کلاه فارغ التحصیلی ، با گریه منو در آغوش گرفت و سرش رو روی شونه من گذاشت و آروم گفت تو بهترین داداشی دنیا هستی ، متشکرم و از من خداحافظی کرد

 

میخوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط "داداشی" باشم . من عاشقشم . اما... من خیلی خجالتی هستم ..... علتش رو نمیدونم .

 

نشستم روی صندلی ، صندلی ساقدوش ، اون دختره حالا داره ازدواج میکنه ، من دیدم که "بله" رو گفت و وارد زندگی جدیدی شد. با مرد دیگه ای ازدواج کرد. من میخواستم که عشقش متعلق به من باشه. اما اون اینطوری فکر نمی کرد و من اینو میدونستم ، اما قبل از اینکه از کلیسا بره رو به من کرد و گفت " تو اومدی ؟ متشکرم"

 

میخوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط "داداشی" باشم . من عاشقشم . اما... من خیلی خجالتی هستم ..... علتش رو نمیدونم .

 

سالهای خیلی زیادی گذشت . به تابوتی نگاه میکنم که دختری که من رو داداشی خودش میدونست توی اون خوابیده ، فقط دوستان دوران تحصیلش دور تابوت هستند ، یه نفر داره دفتر خاطراتش رو میخونه ، دختری که در دوران تحصیل اون رو نوشته. این چیزی هست که اون نوشته بود :
" تمام توجهم به اون بود. آرزو میکردم که عشقش برای من باشه. اما اون توجهی به این موضوع نداشت و من اینو میدونستم. من میخواستم بهش بگم ، میخواستم که بدونه که نمی خوام فقط برای من یه داداشی باشه. من عاشقش هستم. اما .... من خجالتی ام ... نیمدونم ... همیشه آرزو داشتم که به من بگه دوستم داره.

ای کاش این کار رو کرده بودم ................. با خودم فکر می کردم و گریه !



:: موضوعات مرتبط: داستان عشق واقعی , ,
:: برچسب‌ها: داستان عاشقانه , بهترین داستان های عاشقانه , زیبا ترین داستان های عاشقانه , داستان زیبا , ,
تاریخ : جمعه 18 مرداد 1392
بازدید : 940
نویسنده : شیخ پاسکال

دوران کودکی و نوجوانی :

Alice Lippman   و Daniel Stallman او را در سال ۱۹۵۳ در شهر نیویورک به دنیا آوردند.اولین تجربه استالمن با کامپیوتر‌‌‌‌‌‌‌ها در دوران دبیرستان در مرکز علمی IBM نیویورک بود.او تابستان خود را برای نوشتن یک برنامه آنالیز عددی در  Fortran گذرانده بود. کار خود را بعد از دو هفته تمام کرد و بقیه تابستان خود را به نوشتن یک ویرایشگر متن در  APLصرف کرد.

1974: با مدرک لیسانس هنر فارغ‌التحصیل شد.

1974: در هاروارد حضور پیدا کرد.

1975: یک فارغ التحصل فیزیک درMIT  بود.

1971 تا 1984: ( به جز سالی که یک دانشجوی فارغ التحصیل بود) درحال یادگیری توسعه سیستم عامل در آزمایشگاه مرکز هوش مصنوعی MIT بود.

1976: اولین ویرایشگر متن ایمکس (Emacs)توسعه‌پذیر را نوشت، و همچنین توسعه دهنده یکی از تکنیک‌های هوش‌ مصنوعی(dependency-directed backtracking )شناخته شده بود.

اتفاقات مهم زندگی :

 1983: استالمن اعلام کرد بنیادی که برای توسعه سیستم عامل گنو، یک سیستم عامل شبه یونیکس، به وجود آمده به منظور این است که کاملا نرم افزار آزادی باشد و از آن پس رهبر بنیاد شد. همچنین او با این اعلامیه، جنبش نرم افزار آزاد را راه‌ اندازی کرد.

استالمن در 5 جانری 1984 در حالی که شروع به کار کردن روی این بنیاد کرد از کارگزینی در MIT به منظور انجام این کار استعفا داده بود.

1985: او بنیاد نرم افزار آزادی را آغاز کرد که خودش به عنوان رئیس داوطلبانه‌ی تمام وقت آن بود.

سیستم گنو/ لینوکس که همچنین هسته‌ی لینوکس توسعه داده شده توسط Linus Torvalds را به کار می برد، در ده‌ها یا صد‌ها میلیون رایانه استفاده می‌شد و هم اکنون در فروشگاه‌های کوچک رایانه نیز به صورت از پیش نصب شده فراهم می‌باشند. هر چند توزیع کنندگان این سیستم‌ها گاهی تفکر آزادی را که نرم افزار آزاد را مهم می‌سازد، نادیده گرفتند، و حتی نرم افزار‌های غیر آزاد را در سیستم هایشان قرار دادند. به همین دلیل است که استالمن از اواسط دهه‌ی 90، بیشتر وقت خود را در حمایت سیاسی از نرم‌افزار آزاد و گسترش تفکرات اخلاقی این جنبش صرف کرد، و همچنین به عنوان مبارز در برابر  ثبت اختراع نرم افزار و قوانین توسعه خطرناک حق نشر ( Copyright  )بود.

قبل از آن، استالمن تعدادی اجزاء نرم افزار سیستم گنو که به طور گسترده‌ای استفاده می‌شدند را توسعه بخشید، مانند: GNU Compiler Collection ، GNU Symbolic Debugger (gdb) ، GNU Emacs ، و برنامه های مختلف دیگر برای سیستم عامل گنو.

استالمن در مفهوم Copyleft پیش قدم، و مؤلف اصلی مجوز عمومی گنو ( GNU General Public License )است؛ گسترده ترین مجوز نرم افزار آزاد مورد استفاده قرار گرفته که همان کار مفهوم  Copyleft را انجام می‌دهد.

افتخارات و جوایز دریافتی :

 1986 : عضویت  افتخاری در انجمن رایانه چالمرز (Chalmers Computer Society)

1990: دریافت کمک هزینه تحصیلی بنیاد مک آرتور (MacArthur Foundation)

1990: جایزه انجمن محاسبات ماشینی گریس مورای هاپر (Computing Machinery’s Grace Muray Hopper )برای "کار پیشگامانه در توسعه ویرایشگر توسعه پذیر ایمکس، Editing Macros

1996: دکترای افتخاری از بنیاد تکنولوژی رویال سوئد

1998 : جایزه پیشگام بنیاد مرز الکترونیک

1999 : جایزه یادبود یوری رابینسکی (Yuri Rubinsky)

2001: جایزه تکنو-کارآفرینی تکدا (Takeda )برای سلامتی اجتماعی-اقتصادی

2001 : دکترای افتخاری از دانشگاه گلاسگو (University Of Glasgow)

2002: عضویت آکادمی مهندسی ملی ایالات متحده

2003 : دکترای افتخاری از دانشگاه Vrije Univesiteit Brussel

2003 : پروفسورای افتخاری از Universidad Nacional de Ingeniería del Perú

2004 : دکترای افتخاری از Universidad Nacional de Salta, in Argentina

2004 : پروفسورای افتخاری از دانشگاه تکنولوژی پرو

2005 : جایزه بنیاد Pistoletto

2007 : پروفسورای افتخاری از Universidad Inca Garcilaso de la Vega, in Peru

2007 : جایزه اول Iternacional Extremadura al Conocimiento Libre

2007: دکترای افتخاری از Universidad de Los Angeles de Chimbote, in Peru

2007: دکترای افتخاری از دانشگاه پاویا (University of Pavia)

2008: دکترای افتخاری از Universidad Nacional de Trujillo, in Peru

2009: دکتر افتخاری در رشته علوم از دانشگاه لیکهید کانادا (Lakehead University in Canada)

2011 : دکترای افتخاری از Universidad Nacional de Córdoba, in Argentina

2012: پروفسورای افتخاری از Universidad César Vallejo de Trujillo, in Peru

2012: دکترای افتخاری از Universidad Latinoamericana Cima de Tacna, in Peru

2012: دکترای افتخاری از Universidad José Faustino Sanchez Carrió, in Peru .



:: موضوعات مرتبط: زندگینامه ریچارد متیو استالمن , ,
:: برچسب‌ها: زندگی نامه ریچارد متیو استالمن , زندگی نامه ابر هکر ,
تاریخ : جمعه 18 مرداد 1392
بازدید : 653
نویسنده : شیخ پاسکال

احادیثی از امام علی بن موسی الرضا علیه السلام درباره ایمان، خداشناسی، خودشناسی، کمک به مردم و...
 

1.  مؤمن ، مؤمن واقعی نیست ، مگر آن كه سه خصلت در او باشد : سنتی از پروردگارش و سنتی از پیامبرش و سنتی از امامش . اما سنت پروردگارش ، پوشاندن راز خود است ، اما سنت پیغمبرش ، مدارا و نرم رفتاری با مردم است ، اما سنت امامش صبر كردن در زمان تنگدستی و پریشان حالی است
لا یكون المؤمن مؤمنا حتی تكون فیه ثلاث خصال ، سنة من ربه ، و سنة من نبیه ، و سنة من ولیه . فاما السنة من ربه فكتمان سره ، و اما السنة من نبیه فمداراة الناس ، و اما السنة من ولیه فالصبر فی البأساء و الضراء

2.  پنهان كننده كار نیك ( پاداشش ) برابر هفتاد حسنه است و آشكار كننده كار بد سرافكنده است ، و پنهان كننده كار بد آمرزیده است
المستتر بالحسنة یعدل سبعین حسنة ، و المذیع بالسیئة مخذول ، و المستتر بالسیئة مغفور له

3.  از اخلاق پیامبران ، نظافت و پاكیزگی است
من أخلاق الانبیاء التنظف

4. دوست هركس عقل او ، و دشمنش جهل اوست
صدیق كل امرء عقله و عدوه جهله

5. عقل شخص مسلمان تمام نیست ، مگر این كه ده خصلت را دارا باشد : از او امید خیر باشد ، از بدی او در امان باشند ، خیر اندك دیگری را بسیار شمارد ، خیر بسیار خود را اندك شمارد ، هرچه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود ، در عمر خود از دانش طلبی خسته نشود ، فقر در راه خدایش از توانگری محبوبتر باشد ، خواری در راه خدایش از عزت با دشمنش محبوبتر باشد ، گمنامی را از پرنامی خواهانتر باشد . سپس فرمود : دهمی چیست و چیست دهمی ! به او گفته شد : چیست ؟ فرمود : احدی را ننگرد جز این كه بگوید او از من بهتر و پرهیزگارتر است
لا یتم عقل امرء مسلم حتی تكون فیه عشر خصال ، الخیر منه مأمول ، و الشر منه مأمون ، یستكثر قلیل الخیر من غیره ، و یستقل كثیر الخیر من نفسه ، لا یسأم من طلب الحوائج الیه ، و لا یمل من طلب العلم طول دهره ، الفقر فی الله احب الیه من الغنی ، و الذل فی الله احب الیه من العز فی عدوه ، و الخمول أشهی الیه من الشهرة . ثم قال ( علیه السلام) : العاشرة و ما العاشرة ! قیل له : ما هی ؟ قال ( علیه السلام) : لا یری أحدا الا قال : هو خیر منی و أتقی

6. ایمان یك درجه بالاتر از اسلام است ، و تقوا یك درجه بالاتر از ایمان است ، و به فرزند آدم چیزی بالاتر از یقین داده نشده است
إن الایمان افضل من الاسلام بدرجة ، و التقوی افضل من الایمان بدرجة ، و لم یعط بنو آدم افضل من الیقین

7. ایمان انجام واجبات و دوری از محرمات است ، ایمان عقیده به دل و اقرار به زبان و كردار با اعضاء تن است
و الایمان أداء الفرائض و اجتناب المحارم . و الایمان هو معرفة بالقلب و إقرار باللسان و عمل بالاركان

8. حضرت رضا ( علیه السلام ) همیشه به اصحاب خود می فرمود : بر شما باد به اسلحه پیامبران ، گفته شد : اسلحه پیامبران چیست ؟ فرمود : دعا
عن الرضا (علیه السلام ) أنه كان یقول لأصحابه : علیكم بسلاح الأنبیاء ، فقیل : و ما سلاح الأنبیاء ؟ قال : الدعاء

9. پیوند خویشاوندی را برقرار كنید گرچه با جرعه آبی باشد ، و بهترین پیوند خویشاوندی ، خودداری از آزار خویشاوندان است
صل رحمك و لو بشربة من ماء ، و افضل ما توصل به الرحم كف الأذی عنها

10. از نشانه های دین فهمی ، حلم و علم است ، و خاموشی دری از درهای حكمت است . خاموشی و سكوت ، دوستی آور و راهنمای هر كار خیری است
إن من علامات الفقه : الحلم و العلم ، و الصمت باب من ابواب الحكمة ، إن الصمت یكسب المحبة ، إنه دلیل علی كل خیر

11. زمانی بر مردم خواهد آمد كه در آن عافیت ده جزء است ، كه نه جزء آن در كناره گیری از مردم ، و یك جزء آن در خاموشی است
یأتی علی الناس زمان تكون العافیة فیه عشرة اجزاء : تسعة منها فی اعتزال الناس و واحد فی الصمت

12. از امام رضا ( علیه السلام ) از حقیقت توكل سؤال شد . فرمود : این كه جز خدا از كسی نترسی
سئل الرضا ( علیه السلام ) عن حد التوكل ، فقال ( ع ) : أن لا تخاف احدا الا الله

13. بخیل را آسایشی نیست ، و حسود را خوشی و لذتی نیست ، و زمامدار را وفایی نیست ، و دروغگو را مروت و مردانگی نیست
لیس لبخیل راحة ، و لا لحسود لذة ، و لا لملوك وفاء ، و لا لكذوب مروة

14. به خداوند خوشبین باش ، زیرا هركه به خدا خوشبین باشد ، خدا با گمان خوش او همراه است ، و هركه به رزق و روزی اندك خشنود باشد ، خداوند به كردار اندك او خشنود باشد ، و هركه به اندك از روزی حلال خشنود باشد ، بارش سبك و خانواده اش در نعمت باشد و خداوند او را به درد دنیا و دوایش بینا سازد و او را از دنیا به سلامت به دار السلام بهشت رساند
أحسن الظن بالله ، فإن من حسن ظنه بالله كان عند ظنه ، و من رضی بالقلیل من الرزق قبل منه الیسیر من العمل ، و من رضی بالیسیر من الحلال خفت مؤونته و نعم أهله و بصره الله داء الدنیا و دواءها و اخرجه منها سالما الی دار السلام

15. ایمان چهار ركن است : توكل بر خدا ، رضا به قضای خدا ، تسلیم به امر خدا ، واگذاشتن كار به خدا
الایمان أربعة أركان : التوكل علی الله ، و الرضا بقضاء الله ، و التسلیم لأمر الله ، و التفویض الی الله

16. از امام رضا درباره بهترین بندگان سؤال شد . فرمود : آنان هرگاه نیكی كنند خوشحال شوند ، و هرگاه بدی كنند آمرزش خواهند ، و هرگاه عطا شوند شكر گزارند ، و هرگاه بلا بینند صبر كنند ، و هرگاه خشم كنند . درگذرند
سئل ( علیه السلام) عن خیار العباد ، فقال : الذین اذا أحسنوا استبشروا ، و اذا اساءوا استغفروا ، و اذا أعطوا شكروا ، و اذا ابتلوا صبروا ، و اذا غضبوا عفوا

17. از حضرت امام رضا ( علیه السلام ) درباره خوشی دنیا سؤال شد . فرمود : وسعت منزل و زیادی دوستان
سئل الامام الرضا ( علیه السلام ) عن عیش الدنیا ، فقال : سعة المنزل و كثرة المحبین
2)

18. هر كس اندوه و مشكلی را از مؤمنی برطرف نماید ، خداوند در روز قیامت اندوه را از قلبش برطرف سازد
من فرج عن مؤمن فرج الله عن قلبه یوم القیامة

19. بعد از انجام واجبات ، كاری بهتر از ایجاد خوشحالی برای مؤمن ، نزد خداوند بزرگ نیست
لیس شیء من الاعمال عند الله عزوجل بعد الفرائض افضل من إدخال السرور علی المؤمن

 20. به دیدن یكدیگر روید تا یكدیگر را دوست داشته باشید و دست یكدیگر را بفشارید و به هم خشم نگیرید
تزاوروا تحابوا و تصافحوا و لا تحاشموا

21. بر شما باد راز پوشی در كارهاتان در امور دین و دنیا . روایت شده كه " افشاگری كفر است " و روایت شده " كسی كه افشای اسرار می كند با قاتل شریك است " و روایت شده كه " هرچه از دشمن پنهان می داری ، دوست تو هم بر آن آگاهی نیابد "
علیكم فی أموركم بالكتمان فی أمور الدین و الدنیا ، فإنه روی " أن الإذاعة كفر " و روی " المذیع و القاتل شریكان " و روی " ما تكتمه من عدوك فلا یقف علیه ولیك "

22. هر كس به رزق و روزی كم از خدا راضی باشد ، خداوند از عمل كم او راضی باشد.
من رضی عن الله تعالی بالقلیل من الرزق رضی الله منه بالقلیل من العمل

23. پنج چیز است كه در هر كس نباشد امید چیزی از دنیا و آخرت به او نداشته باش : كسی كه در نهادش اعتماد نبینی ، و كسی كه در سرشتش كرم نیابی ، و كسی كه در خلق و خوی اش استواری نبینی ، و كسی كه در نفسش نجابت نیابی ، و كسی كه از خدایش ترسناك نباشد.
خمس من لم تكن فیه فلا ترجوه لشیء من الدنیا و الَخرة : من لم تعرف الوثاقة فی أرومته ، و الكرم فی طباعه ، و الرصانة فی خلقه ، و النبل فی نفسه ، و المخافة لربه

24. به راستی كسی كه در پی افزایش رزق و روزی است تا با آن خانواده خود را اداره كند ، پاداشش از مجاهد در راه خدا بیشتر است
ان الذی یطلب من فضل یكف به عیاله أعظم أجرا من المجاهد فی سبیل الله

25. مبادا اعمال نیك و تلاش در عبادت را به اتكای دوستی آل محمد ( علیهم السلام ) رها كنید ، و مبادا دوستی آل محمد (علیهم السلام ) و تسلیم برای آنان را به اتكای عبادت از دست بدهید ، زیرا هیچ كدام از این دو به تنهایی پذیرفته نمی شود
لا تدعوا العمل الصالح و الاجتهاد فی العبادة اتكالا علی حب آل محمد ( علیهم السلام ) ، لا تدعوا حب آل محمد (علیهم السلام) و التسلیم لأمرهم اتكالا علی العبادة ، فإنه لا یقبل أحدهما دون الَاخر

26. عبادت پر روزه داشتن و نماز خواندن نیست ، و همانا عبادت پر اندیشه كردن در امر خداست
لیس العبادة كثرة الصیام و الصلاة ، و انما العبادة كثرة التفكر فی أمر الله

27. به آن حضرت گفته شد : چگونه صبح كردی ؟ فرمود : با عمر كاسته ، و كردار ثبت شده ، و مرگ بر گردن ما و دوزخ دنبال ما است ، و ندانیم با ما چه شود
قیل له : و كیف اصبحت ؟ قال ( ع ) : اصبحت بأجل منقوص ، و عمل محفوظ ، و الموت فی رقابنا ، و النار من ورائنا ، و لا ندری ما یفعل بنا

28. هیچ بنده به حقیقت كمال ایمان نرسد تا سه خصلتش باشد : بینایی در دین ، و اندازه داری در معیشت ، و صبر بر بلاها
لا یستكمل عبد حقیقة الایمان حتی تكون فیه خصال ثلاث : التفقه فی الدین ، و حسن التقدیر فی المعیشة ، و الصبر علی الرزایا

29. ریان از امام رضا علیه السلام پرسید : نظرتان راجع به قرآن چیست ؟ امام فرمود : قرآن سخن خداست ، فقط از قرآن هدایت بجویید و سراغ چیز دیگر نروید كه گمراه می شوید
قال الریان للرضا ( ع ) : ما تقول فی القرآن ؟ فقال : كلام الله لا تتجاوزوه ، و لا تطلبوا الهدی فی غیره فتضلوا

30. عبدالسلام هروی می گوید : از امام رضا ( ع ) شنیدم می فرمود : خدا رحمت كند كسی را كه آرمان ما را زنده كند . گفتم : چگونه این كار را بكند ؟ فرمود : آموزشهای ما را یاد بگیرد و به مردم بیاموزد
قال عبدالسلام بن صالح الهروی : سمعت الرضا ( ع ) یقول : رحم الله عبدا احیی امرنا . قلت : و كیف یحیی امركم ؟ قال : یتعلم علومنا و یعلمها الناس

31. هركس از خود حساب بكشد سود می برد و هركس از خود غافل شود زیان می بیند ، و هركس ( از آینده اش ) بیم داشته باشد به ایمنی دست می یابد ، و هركس از حوادث دنیا عبرت بگیرد بینش پیدا می كند ، و هركس بینش پیدا كند مسائل را می فهمد و هركس مسائل را بفهمد عالم است
من حاسب نفسه ربح ، و من غفل عنها خسر ، و من خاف أمن ، و من اعتبر أبصر ، و من أبصر فهم ، و من فهم علم

32. عجب درجاتی دارد : یكی این كه كردار بد بنده در نظرش خوش جلوه كند و آن را خوب بداند و پندارد كار خوبی كرده . یكی این كه بنده ای به خدا ایمان آورد و منت بر خدا نهد با این كه خدا را به او منت است در این باره
العجب درجات : منها ان یزین للعبد سوء عمله فیراه حسنا فیعجبه و یحسب انه یحسن صنعا ، و منها أن یؤمن العبد بربه فیمن علی الله و لله المنة علیه فیه

33. خداوند سه چیز را به سه چیز دیگر مربوط كرده است و به طور جداگانه نمی پذیرد . نماز را با زكات ذكر كرده است ، هركس نماز بخواند و زكات ندهد نمازش پذیرفته نیست . نیز شكر خود و شكر از والدین را با هم ذكر كرده است . از این رو هركس از والدین خود قدردانی نكند از خدا قدردانی نكرده است . نیز در قرآن سفارش به تقوا و سفارش به ارحام در كنار هم آمده است . بنابراین اگر كسی به خویشاوندانش رسیدگی و احسان ننماید ، با تقوا محسوب نمی شود
إن الله عزوجل أمر بثلاثة مقرون بها ثلاثة اخری : امر بالصلاة و الزكاة ، فمن صلی و لم یزك لم یقبل منه صلاته ، و امر بالشكر له و للوالدین ، فمن لم یشكر والدیه لم یشكر الله ، و امر باتقاء الله و صلة الرحم ، فمن لم یصل رحمه لم یتق الله عزوجل

34. از حرص و حسادت بپرهیز كه این دو ، امتهای گذشته را نابود كرد ، و بخیل نباش كه هیچ مؤمن و آزاده ای به آفت بخل مبتلا نمی شود . بخل مغایر با ایمان است
ایاكم و الحرص و الحسد ، فإنها أهلكا الامم السالفة ، و ایاكم و البخل فإنها عاهة لا تكون فی حر و لا مؤمن ، إنها خلاف الإیمان

35. صدقه بده هرچند كم باشد ، زیرا هر كار كوچكی كه صادقانه برای خدا انجام شود بزرگ است
تصدق بالشیء و إن قل ، فان كل شیء یراد به الله ، و إن قل بعد ان تصدق النیة فیه عظیم

36. توبه كار به منزله كسی است كه گناهی نكرده است
التائب من الذنب كمن لا ذنب له

37. بهترین تعقل خودشناسی است
افضل العقل معرفة الانسان نفسه

38. به خدا خوش گمان باشید ، زیرا خدای عزوجل می فرماید : من نزد گمان بنده مؤمن خویشم ، اگر گمان او خوب است ، رفتار من خوب و اگر بد است ، رفتار من هم بد باشد
أحسن الظن بالله ، فإن الله عزوجل یقول : أنا عند ظن عبدی المؤمن بی ، إن خیرا فخیرا و إن شرا فشرا

39. گاهی ، مردی كه سه سال از عمرش باقی مانده صله رحم می كند و خدا عمرش را 30 سال قرار می دهد و خدا هرچه خواهد می كند
یكون الرجل یصل رحمه ، فیكون قد بقی من عمره ثلاث سنین فیصیرها الله ثلاثین سنة و یفعل الله ما یشاء

40. حریصانه به دنبال قضای حاجت حاجتمندان باشید ، هیچ عملی بعد از واجبات بالاتر از شاد كردن مسلمان نیست
احرصوا علی قضاء حوائج المؤمنین و إدخال السرور علیهم و دفع المكروه عنهم ، فإنه لیس شیء من الاعمال عندالله عزوجل بعد الفرائض افضل من إدخال السرور علی المؤمن



:: موضوعات مرتبط: احادیثی از امام رضا(ع) , ,
:: برچسب‌ها: سخنان امام رضا , احادیث امام رضا , سخنان کوتاه امام رضا , سخنانی از امام هشتم , احادیثی از امام هشتم , سخنان امام هشتم ,
تاریخ : جمعه 18 مرداد 1392
بازدید : 641
نویسنده : شیخ پاسکال

حدیث اول :
من أحب لله و أبغض لله و أعطی لله فهو ممن کمل إیمانه .
امام جعفر صادق (ع) : هر که برای خدا دوست دارد و برای خدا دشمن دارد و برای خدا عطاء کند ، از کسانی است که ایمانش کامل است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 189

حدیث دوم :
ان المسلمین یلتقیان ، فافضلهما أشدهما حبا لصاحبه .
امام جعفر صادق (ع) : از دو مسلمان که به هم برخورد می کند آن که دیگری را بیشتر دوست دارد بهتر است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 193

حدیث سوم :
جعل الخیر کله فی بیت و جعل مفتاحه الزهد فی الدنیا .
امام جعفر صادق (ع) : همه خیر در خانه ای نهاده شده و کلیدش را زهد و بی رغبتی به دنیا قرار داده اند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 194

حدیث چهارم:
اذا أراد الله بعبد خیرا زهده فی الدنیا و فقهه فی الدین و بصره عیوبها و من أوتیهن فقد أوتی خیر الدنیا و الاخرة .
امام جعفر صادق (ع) : چون خدا خیر بنده ای را خواهد او را نسبت به دنیا بی رغبت و نسبت به دین دانشمند کند و به دنیا بینایش سازد و به هر که این خصلتها داده شود خیر دنیا و آخرت داده شده .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 196

حدیث پنجم:
خف الله کأنک تراه و إن کنت لا تراه فإنه یراک .
امام جعفر صادق (ع) : چنان از خدا بترس که گویا او را می بینی و اگر تو او را نمی بینی او تو را می بیند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 110

حدیث ششم :
کان أمیرالمؤمنین صلوات الله علیه یقول : أفضل العبادة العفاف .
امام جعفر صادق (ع) : امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمود : بهترین عبادت عفت است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 125

حدیث هفتم :
قال رسول الله : من ترک معصیة لله مخافة الله تبارک و تعالی أرضاه الله یوم القیامة .
امام جعفر صادق (ع) : پیامبر خدا فرمود : هر که گناهی را برای خدا و ترس از او ترک کند خدا او را در روز قیامت خشنود گرداند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 128

حدیث هشتم :
قال الله تبارک و تعالی : ما تحبب إلی عبدی بأحب مما افترضت علیه .
امام جعفر صادق (ع) : خداوند متعال فرموده است : بنده من با چیزی محبوبتر از انجام واجبات به من دوستی نکند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 129

حدیث نهم :
العباد ثلاثة : قوم عبدوا الله عز و جل خوفا فتلک عبادة العبید و قوم عبدوا الله تبارک و تعالی طلب الثواب ، فتلک عبادة الأجراء و قوم عبدوا الله عز و جل حبا له فتلک عبادة الأحرار و هی أفضل العبادة .
امام جعفر صادق (ع) : عبادت کنندگان سه دسته اند : گروهی خدای متعال را از ترس عبادت کنند و این عبادت بردگان است ، گروهی خدای متعال را به طمع ثواب عبادت کنند و این عبادت مزدوران است . دسته ای خدای متعال را برای دوستیش عبادت کنند و این عبادت آزادگان و بهترین عبادت است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 131

حدیث دهم :
إنما خلد أهل النار فی النار لأن نیاتهم کانت فی الدنیا أن خلدوا فیها أن یعصوا الله أبدا . و إنما خلد أهل الجنة فی الجنة لأن نیاتهم کانت فی الدنیا أن لو بقوا فیها أن یطیعوا الله أبدا ، فبالنیات خلد هؤلاء و هؤلاء . ثم تلا قوله تعالی : " قل کل یعمل علی شاکلته " قال : علی نیته .
امام جعفر صادق (ع) : اهل دوزخ از اینرو در دوزخ جاودان باشند که نیت داشتند اگر در دنیا جاودان باشند همیشه نافرمانی خدا کنند و اهل بهشت از اینرو در بهشت جاودان باشند که نیت داشتند اگر در دنیا باقی بمانند همیشه اطاعت خدا کنند پس این دسته و آن دسته به سبب نیت خویش جاودانی شدند ، سپس قول خدای تعالی را تلاوت نمود : بگو هرکس طبق طریقه خویش عمل می کند . فرمود : یعنی طبق نیت خویش .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 135 - 136

حدیث یازدهم :
لا تکرهوا إلی أنفسکم العبادة .
امام جعفر صادق (ع) : عبادت را به خود مکروه و ناپسند ندارید .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 137

حدیث دوازدهم :
ان الله عز و جل إذا أحب عبدا فعمل قلیلا جزاه بالقلیل الکثیر.
امام جعفر صادق (ع) : چون خدای تعالی بنده ای را دوست دارد و او عمل کوچکی انجام دهد ، خدا او را پاداش بزرگ دهد .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 137 – 138

حدیث سیزدهم :
الصبر رأس الایمان .
امام جعفر صادق (ع) : صبر سر ایمان است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 140

حدیث چهاردهم :
ثلاث من علامات المؤمن : علمه بالله و من یحب و من یبغض .
امام جعفر صادق (ع) : سه چیز از علامات مؤمن است : شناختن خدا و شناختن دوستان و دشمنان خدا .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 192

حدیث پانزدهم :
من ابتلی من المؤمنین ببلاء فصبر علیه ، کان له مثل أجر الف شهید .
امام جعفر صادق (ع) : هر مؤمنی به بلائی گرفتار شود و صبر کند ، اجر هزار شهید برای اوست .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 146

حدیث شانزدهم :
محمد بن سلیمان الدیلمی عن أبیه قال : قلت لابی عبدالله - علیه السلام - فلان بن عبادته و دینه و فضله ! فقال : کیف عقله ؟ قلت : لا أدری : فقال : ان الثواب علی قدر العقل .
امام جعفر صادق (ع) : سلیمان دیلمی می گوید : به امام صادق - علیه السلام - عرض کردم فلانی در عبادت و دیانت و فضیلت چنین و چنان است . فرمود : عقلش چگونه است ؟ گفتم نمی دانم . فرمود : پاداش به اندازه عقل است .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 12

حدیث هفدهم :
أکمل الناس عقلا أحسنهم خلقا .
امام جعفر صادق (ع) : عاقل ترین مردم خوش خلق ترین آنهاست .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 27

حدیث هیجدهم :
قال رسول الله (ص ) : إنا معاشر الانبیاء أمرنا أن نکلم الناس علی قدر عقولهم .
امام جعفر صادق (ع) : پیامبر خدا (ص ) فرموده است:ما گروه پیامبران مأموریم که با مردم به اندازه عقل خودشان سخن بگوئیم .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 27

حدیث نوزدهم :
قال رجل له - علیه السلام - ما العقل ؟ قال : ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان . قال : قلت : فالذی کان فی معاویة ؟ فقال : تلک النکراء ، تلک الشیطنة ، وهی شبیهة بالعقل ، و لیست بالعقل .
امام جعفر صادق (ع) : شخصی از امام صادق - علیه السلام - پرسید عقل چیست ؟ فرمود : چیزی است که به وسیله آن خدا پرستش شود و بهشت بدست آید . آن شخص گوید : گفتم پس آنچه معاویه داشت چه بود ؟ فرمود : آن نیرنگ است ، آن شیطنت است ، آن نمایش عقل را دارد ، ولی عقل نیست .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 11

حدیث بیستم :
عبدالله بن سنان قال : ذکرت لابی عبدالله - علیه السلام - رجلا مبتلی بالوضوء و الصلاة و قلت : هو رجل عاقل ، فقال : أبو عبدالله و أی عقل له و هو یطیع الشیطان ؟ فقلت له : و کیف یطیع الشیطان ؟ فقلت له : سله هذا الذی یأتیه من أی شیء هو ؟ فانه یقول لک من عمل الشیطان .
امام جعفر صادق (ع) : ابن سنان گوید به حضرت صادق - علیه السلام - عرض کردم : مردی هست عاقل که گرفتار وسواس در وضو و نماز می باشد : فرمود چه عقلی که فرمانبری شیطان می کند ؟ گفتم : چگونه فرمان شیطان می برد ؟ فرمود از او بپرس وسوسه ای که به او دست می دهد از چیست ؟ قطعا به تو خواهد گفت از عمل شیطان است .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 13

حدیث بیست و یک :
قال - علیه السلام - : قال رسول الله : یا علی لا فقر أشد من الجهل ، لا مال أعود من العقل .
امام جعفر صادق (ع) : پیامبر خدا فرموده است : ای علی هیچ تهیدستی سخت تر از نادانی و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 30

حدیث بیست و دو :
لیس بین الایمان و الکفر الا قلة العقل قیل : و کیف ذاک یا ابن رسول الله ؟ قال : إن العبد یرفع رغبته الی مخلوق فلو أخلص نیته لله لأتاه الذی یرید فی أسرع من ذلک .
امام جعفر صادق (ع) : میان ایمان و کفر فاصله ای جز کم عقلی نیست . عرض شد : چگونه ای پسر پیغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق می شود ، در صورتی که اگر با خلوص نیت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزدیکتر از آن وقت به او رسد .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 32 – 33

حدیث بیست و سه :
اذا أراد الله بعبد خیرا فقهه فی الدین .
امام جعفر صادق (ع) : چون خدا خیر بنده ای خواهد ، او را در دین دانشمند کند .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 39

حدیث بیست و چهار :
لیس بین الایمان و الکفر الا قلة العقل قیل : و کیف ذاک یا ابن رسول الله ؟ قال : إن العبد یرفع رغبته الی مخلوق فلو أخلص نیته لله لأتاه الذی یرید فی أسرع من ذلک .
امام جعفر صادق (ع) : میان ایمان و کفر فاصله ای جز کم عقلی نیست . عرض شد : چگونه ای پسر پیغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق می شود ، در صورتی که اگر با خلوص نیت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزدیکتر از آن وقت به او رسد .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 32 - 33

حدیث بیست و پنج :
طلب العلم فریضة .
امام جعفر صادق (ع) : کسب دانش واجب است .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 35

حدیث بیست و ششم :
من زار أخاه فی الله قال الله عز و جل : إیای زرت و ثوابک علی و لست أرضی لک ثوابا دون الجنة .
امام جعفر صادق (ع) : هر کسی که برای خدا از برادرش دیدن کند ، خدای متعال فرماید : مرا دیدن کردی و ثوابت بر من است و به ثوابی جز بهشت برایت خرسند نیستم .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 255

حدیث بیست و هفتم :
تصافحوا فإنها تذهب بالسخیمة .
امام جعفر صادق (ع) : با یکدیگر مصافحه کنید ، زیرا مصافحه کینه را می برد .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 264

حدیث بیست و هشتم :
لا یقبل رأس احد و لا یده إلا رسول الله أو من ارید به رسول الله صلی الله علیه و آله .
امام جعفر صادق (ع) : نباید سر یا دست کسی بوسیده شود مگر دست پیامبر خدا صلی الله علیه و آله یا کسی که از او پیامبر خدا صلی الله علیه و آله قصد شود .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 267

حدیث بیست و نهم :
شیعتنا الرحماء بینهم ، الذین اذا خلوا ذکروا الله .
امام جعفر صادق (ع) : شیعیان ما با یکدیگر مهربانند ، چون تنها باشند خدا را یاد کنند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 268

حدیث سی ام :
من أحب الاعمال الی الله عز و جل إدخال السرور علی المؤمن : اشباع جوعته أو تنفیس کربته أو قضاء دینه .
امام جعفر صادق (ع) : از جمله دوست داشتنی ترین اعمال نزد خدای متعال شادی رسانیدن به مؤمن است و سیر کردن او از گرسنگی ، یا رفع گرفتاری او یا پرداخت بدهیش .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 276

حدیث سی و یک ام :
قال عن سدیر قال : قلت له - علیه السلام - هل یجزی الولد والده ؟ فقال : لیس له جزاء إلا فی خصلتین یکون الوالد مملوکا فیشتریه ابنه فیعتقه أو یکون علیه دین فیقضیه عنه .
امام جعفر صادق (ع) : سدیر گوید : به امام صادق علیه السلام عرض کردم : آیا فرزند می تواند پدرش را پاداش دهد ؟ فرمود : پاداشی برای پدر نیست جز در دو صورت : پدر برده باشد و پسر او را بخرد و آزاد کند،پدر بدهی داشته باشد و پسر آن را بپردازد .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 237

حدیث سی و دوم :
شرف المؤمن قیام اللیل و عزه استغناؤه عن الناس .
امام جعفر صادق (ع) : شرافت مؤمن به شب زنده داری و عزتش به بی نیازی از مردم است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 218

حدیث سی و سوم :
قیل له - علیه السلام - ای الاعمال أفضل ؟ قال : الصلاة لوقتها و بر الوالدین و الجهاد فی سبیل الله عز و جل .
امام جعفر صادق (ع) : به امام صادق علیه السلام عرض شد . کدام اعمال بهتر است ؟ فرمود : نماز در وقت و نیکی با پدر و مادر و جهاد در راه خدای متعال .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 231

حدیث سی و چهارم:
مثل الدنیا کمثل ماء البحر کلما شرب منه العطشان ازداد عطشا حتی یقتله .
امام جعفر صادق (ع) : دنیا مانند آب دریاست که هر چه شخص تشنه از آن بیشتر آشامد ، تشنگیش بیشتر شود تا او را بکشد .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 205

حدیث سی و پنجم :
من رضی من الله بالیسیر من المعاش رضی الله منه بالیسیر من العمل .
امام جعفر صادق (ع) : هر که به یک زندگی ساده از خدا راضی باشد خدا هم به عمل اندک او راضی شود .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 207

حدیث سی و ششم :
إن کان ما یکفیک یغنیک فأدنی ما فیها یغنیک و إن کان ما یکفیک لا یغنیک فکل ما فیها لا یغنیک .
امام جعفر صادق (ع) : اگر اندازه کفایت ، بی نیازت کند ، کمترین چیز دنیا بی نیازت کند و اگر اندازه کفایت بی نیازت نکند ، هر چه در دنیا هست بی نیازت نکند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 209

حدیث سی و هفتم :
لا تستقل ما یتقرب به إلی الله عز و جل و لو شق تمرة .
امام جعفر صادق (ع) : چیزی که مایه تقرب به خدای متعال است کوچک مشمار ، اگر چه پاره خرمایی باشد .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 212

حدیث سی و هشتم :
اذا هممت بشی ء من الخیر فلا تؤخره ، فان الله عز و جل ربما أطلع علی العبد و هو علی شیء من الطاعة فیقول : و عزتی و جلالی لا أعذبک بعدها أبدا و اذا هممت بسیئة فلا تعملها فانه ربما اطلع الله علی العبد و هو علی شیء من المعصیة فیقول : و عزتی و جلالی لا أغفر لک بعدها أبدا .
امام جعفر صادق (ع) : وقتی اراده کار خیری نمودی تأخیرش مینداز زیرا خدای متعال گاهی بر بنده مشرف می شود که او مشغول طاعتی است ، پس می فرماید : به عزت و جلالم سوگند که تو را پس از این هرگز عذاب نکنم و چون اراده گناهی کردی انجام مده ، زیرا گاهی خدا بر بنده مشرف می شود که او معصیتی انجام دهد ، پس می فرماید : به عزت و جلالم که تو را بعد از این دیگر نخواهم آمرزید .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 213

حدیث سی و نهم :
لو یعلم المؤمن ما له من الأجر فی المصائب لتمنی أنه قرض بالمقاریض .
امام جعفر صادق (ع) : اگر مؤمن پاداشی را که برای مصیبتها دارد بداند ، آرزو می کند که او را با قیچی تکه تکه کنند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 354

حدیث چهلم :
سئل النبی (ص ) : ما کفارة الاغتیاب قال : تستغفر الله لمن اغتبته کلما ذکرته .
امام جعفر صادق (ع) : از پیغمبر پرسیدند : کفاره غیبت چیست ؟ فرمود : برای آن کس که غیبتش کردی هر زمان به یادش افتادی از خدا طلب آمرزش کنی .
اصول کافی ، ج 4 ، ص 61حدیث اول :
من أحب لله و أبغض لله و أعطی لله فهو ممن کمل إیمانه .
امام جعفر صادق (ع) : هر که برای خدا دوست دارد و برای خدا دشمن دارد و برای خدا عطاء کند ، از کسانی است که ایمانش کامل است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 189

حدیث دوم :
ان المسلمین یلتقیان ، فافضلهما أشدهما حبا لصاحبه .
امام جعفر صادق (ع) : از دو مسلمان که به هم برخورد می کند آن که دیگری را بیشتر دوست دارد بهتر است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 193

حدیث سوم :
جعل الخیر کله فی بیت و جعل مفتاحه الزهد فی الدنیا .
امام جعفر صادق (ع) : همه خیر در خانه ای نهاده شده و کلیدش را زهد و بی رغبتی به دنیا قرار داده اند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 194

حدیث چهارم:
اذا أراد الله بعبد خیرا زهده فی الدنیا و فقهه فی الدین و بصره عیوبها و من أوتیهن فقد أوتی خیر الدنیا و الاخرة .
امام جعفر صادق (ع) : چون خدا خیر بنده ای را خواهد او را نسبت به دنیا بی رغبت و نسبت به دین دانشمند کند و به دنیا بینایش سازد و به هر که این خصلتها داده شود خیر دنیا و آخرت داده شده .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 196

حدیث پنجم:
خف الله کأنک تراه و إن کنت لا تراه فإنه یراک .
امام جعفر صادق (ع) : چنان از خدا بترس که گویا او را می بینی و اگر تو او را نمی بینی او تو را می بیند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 110

حدیث ششم :
کان أمیرالمؤمنین صلوات الله علیه یقول : أفضل العبادة العفاف .
امام جعفر صادق (ع) : امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمود : بهترین عبادت عفت است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 125

حدیث هفتم :
قال رسول الله : من ترک معصیة لله مخافة الله تبارک و تعالی أرضاه الله یوم القیامة .
امام جعفر صادق (ع) : پیامبر خدا فرمود : هر که گناهی را برای خدا و ترس از او ترک کند خدا او را در روز قیامت خشنود گرداند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 128

حدیث هشتم :
قال الله تبارک و تعالی : ما تحبب إلی عبدی بأحب مما افترضت علیه .
امام جعفر صادق (ع) : خداوند متعال فرموده است : بنده من با چیزی محبوبتر از انجام واجبات به من دوستی نکند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 129

حدیث نهم :
العباد ثلاثة : قوم عبدوا الله عز و جل خوفا فتلک عبادة العبید و قوم عبدوا الله تبارک و تعالی طلب الثواب ، فتلک عبادة الأجراء و قوم عبدوا الله عز و جل حبا له فتلک عبادة الأحرار و هی أفضل العبادة .
امام جعفر صادق (ع) : عبادت کنندگان سه دسته اند : گروهی خدای متعال را از ترس عبادت کنند و این عبادت بردگان است ، گروهی خدای متعال را به طمع ثواب عبادت کنند و این عبادت مزدوران است . دسته ای خدای متعال را برای دوستیش عبادت کنند و این عبادت آزادگان و بهترین عبادت است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 131

حدیث دهم :
إنما خلد أهل النار فی النار لأن نیاتهم کانت فی الدنیا أن خلدوا فیها أن یعصوا الله أبدا . و إنما خلد أهل الجنة فی الجنة لأن نیاتهم کانت فی الدنیا أن لو بقوا فیها أن یطیعوا الله أبدا ، فبالنیات خلد هؤلاء و هؤلاء . ثم تلا قوله تعالی : " قل کل یعمل علی شاکلته " قال : علی نیته .
امام جعفر صادق (ع) : اهل دوزخ از اینرو در دوزخ جاودان باشند که نیت داشتند اگر در دنیا جاودان باشند همیشه نافرمانی خدا کنند و اهل بهشت از اینرو در بهشت جاودان باشند که نیت داشتند اگر در دنیا باقی بمانند همیشه اطاعت خدا کنند پس این دسته و آن دسته به سبب نیت خویش جاودانی شدند ، سپس قول خدای تعالی را تلاوت نمود : بگو هرکس طبق طریقه خویش عمل می کند . فرمود : یعنی طبق نیت خویش .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 135 - 136

حدیث یازدهم :
لا تکرهوا إلی أنفسکم العبادة .
امام جعفر صادق (ع) : عبادت را به خود مکروه و ناپسند ندارید .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 137

حدیث دوازدهم :
ان الله عز و جل إذا أحب عبدا فعمل قلیلا جزاه بالقلیل الکثیر.
امام جعفر صادق (ع) : چون خدای تعالی بنده ای را دوست دارد و او عمل کوچکی انجام دهد ، خدا او را پاداش بزرگ دهد .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 137 – 138

حدیث سیزدهم :
الصبر رأس الایمان .
امام جعفر صادق (ع) : صبر سر ایمان است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 140

حدیث چهاردهم :
ثلاث من علامات المؤمن : علمه بالله و من یحب و من یبغض .
امام جعفر صادق (ع) : سه چیز از علامات مؤمن است : شناختن خدا و شناختن دوستان و دشمنان خدا .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 192

حدیث پانزدهم :
من ابتلی من المؤمنین ببلاء فصبر علیه ، کان له مثل أجر الف شهید .
امام جعفر صادق (ع) : هر مؤمنی به بلائی گرفتار شود و صبر کند ، اجر هزار شهید برای اوست .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 146

حدیث شانزدهم :
محمد بن سلیمان الدیلمی عن أبیه قال : قلت لابی عبدالله - علیه السلام - فلان بن عبادته و دینه و فضله ! فقال : کیف عقله ؟ قلت : لا أدری : فقال : ان الثواب علی قدر العقل .
امام جعفر صادق (ع) : سلیمان دیلمی می گوید : به امام صادق - علیه السلام - عرض کردم فلانی در عبادت و دیانت و فضیلت چنین و چنان است . فرمود : عقلش چگونه است ؟ گفتم نمی دانم . فرمود : پاداش به اندازه عقل است .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 12

حدیث هفدهم :
أکمل الناس عقلا أحسنهم خلقا .
امام جعفر صادق (ع) : عاقل ترین مردم خوش خلق ترین آنهاست .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 27

حدیث هیجدهم :
قال رسول الله (ص ) : إنا معاشر الانبیاء أمرنا أن نکلم الناس علی قدر عقولهم .
امام جعفر صادق (ع) : پیامبر خدا (ص ) فرموده است:ما گروه پیامبران مأموریم که با مردم به اندازه عقل خودشان سخن بگوئیم .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 27

حدیث نوزدهم :
قال رجل له - علیه السلام - ما العقل ؟ قال : ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان . قال : قلت : فالذی کان فی معاویة ؟ فقال : تلک النکراء ، تلک الشیطنة ، وهی شبیهة بالعقل ، و لیست بالعقل .
امام جعفر صادق (ع) : شخصی از امام صادق - علیه السلام - پرسید عقل چیست ؟ فرمود : چیزی است که به وسیله آن خدا پرستش شود و بهشت بدست آید . آن شخص گوید : گفتم پس آنچه معاویه داشت چه بود ؟ فرمود : آن نیرنگ است ، آن شیطنت است ، آن نمایش عقل را دارد ، ولی عقل نیست .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 11

حدیث بیستم :
عبدالله بن سنان قال : ذکرت لابی عبدالله - علیه السلام - رجلا مبتلی بالوضوء و الصلاة و قلت : هو رجل عاقل ، فقال : أبو عبدالله و أی عقل له و هو یطیع الشیطان ؟ فقلت له : و کیف یطیع الشیطان ؟ فقلت له : سله هذا الذی یأتیه من أی شیء هو ؟ فانه یقول لک من عمل الشیطان .
امام جعفر صادق (ع) : ابن سنان گوید به حضرت صادق - علیه السلام - عرض کردم : مردی هست عاقل که گرفتار وسواس در وضو و نماز می باشد : فرمود چه عقلی که فرمانبری شیطان می کند ؟ گفتم : چگونه فرمان شیطان می برد ؟ فرمود از او بپرس وسوسه ای که به او دست می دهد از چیست ؟ قطعا به تو خواهد گفت از عمل شیطان است .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 13

حدیث بیست و یک :
قال - علیه السلام - : قال رسول الله : یا علی لا فقر أشد من الجهل ، لا مال أعود من العقل .
امام جعفر صادق (ع) : پیامبر خدا فرموده است : ای علی هیچ تهیدستی سخت تر از نادانی و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 30

حدیث بیست و دو :
لیس بین الایمان و الکفر الا قلة العقل قیل : و کیف ذاک یا ابن رسول الله ؟ قال : إن العبد یرفع رغبته الی مخلوق فلو أخلص نیته لله لأتاه الذی یرید فی أسرع من ذلک .
امام جعفر صادق (ع) : میان ایمان و کفر فاصله ای جز کم عقلی نیست . عرض شد : چگونه ای پسر پیغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق می شود ، در صورتی که اگر با خلوص نیت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزدیکتر از آن وقت به او رسد .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 32 – 33

حدیث بیست و سه :
اذا أراد الله بعبد خیرا فقهه فی الدین .
امام جعفر صادق (ع) : چون خدا خیر بنده ای خواهد ، او را در دین دانشمند کند .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 39

حدیث بیست و چهار :
لیس بین الایمان و الکفر الا قلة العقل قیل : و کیف ذاک یا ابن رسول الله ؟ قال : إن العبد یرفع رغبته الی مخلوق فلو أخلص نیته لله لأتاه الذی یرید فی أسرع من ذلک .
امام جعفر صادق (ع) : میان ایمان و کفر فاصله ای جز کم عقلی نیست . عرض شد : چگونه ای پسر پیغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق می شود ، در صورتی که اگر با خلوص نیت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزدیکتر از آن وقت به او رسد .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 32 - 33

حدیث بیست و پنج :
طلب العلم فریضة .
امام جعفر صادق (ع) : کسب دانش واجب است .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 35

حدیث بیست و ششم :
من زار أخاه فی الله قال الله عز و جل : إیای زرت و ثوابک علی و لست أرضی لک ثوابا دون الجنة .
امام جعفر صادق (ع) : هر کسی که برای خدا از برادرش دیدن کند ، خدای متعال فرماید : مرا دیدن کردی و ثوابت بر من است و به ثوابی جز بهشت برایت خرسند نیستم .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 255

حدیث بیست و هفتم :
تصافحوا فإنها تذهب بالسخیمة .
امام جعفر صادق (ع) : با یکدیگر مصافحه کنید ، زیرا مصافحه کینه را می برد .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 264

حدیث بیست و هشتم :
لا یقبل رأس احد و لا یده إلا رسول الله أو من ارید به رسول الله صلی الله علیه و آله .
امام جعفر صادق (ع) : نباید سر یا دست کسی بوسیده شود مگر دست پیامبر خدا صلی الله علیه و آله یا کسی که از او پیامبر خدا صلی الله علیه و آله قصد شود .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 267

حدیث بیست و نهم :
شیعتنا الرحماء بینهم ، الذین اذا خلوا ذکروا الله .
امام جعفر صادق (ع) : شیعیان ما با یکدیگر مهربانند ، چون تنها باشند خدا را یاد کنند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 268

حدیث سی ام :
من أحب الاعمال الی الله عز و جل إدخال السرور علی المؤمن : اشباع جوعته أو تنفیس کربته أو قضاء دینه .
امام جعفر صادق (ع) : از جمله دوست داشتنی ترین اعمال نزد خدای متعال شادی رسانیدن به مؤمن است و سیر کردن او از گرسنگی ، یا رفع گرفتاری او یا پرداخت بدهیش .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 276

حدیث سی و یک ام :
قال عن سدیر قال : قلت له - علیه السلام - هل یجزی الولد والده ؟ فقال : لیس له جزاء إلا فی خصلتین یکون الوالد مملوکا فیشتریه ابنه فیعتقه أو یکون علیه دین فیقضیه عنه .
امام جعفر صادق (ع) : سدیر گوید : به امام صادق علیه السلام عرض کردم : آیا فرزند می تواند پدرش را پاداش دهد ؟ فرمود : پاداشی برای پدر نیست جز در دو صورت : پدر برده باشد و پسر او را بخرد و آزاد کند،پدر بدهی داشته باشد و پسر آن را بپردازد .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 237

حدیث سی و دوم :
شرف المؤمن قیام اللیل و عزه استغناؤه عن الناس .
امام جعفر صادق (ع) : شرافت مؤمن به شب زنده داری و عزتش به بی نیازی از مردم است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 218

حدیث سی و سوم :
قیل له - علیه السلام - ای الاعمال أفضل ؟ قال : الصلاة لوقتها و بر الوالدین و الجهاد فی سبیل الله عز و جل .
امام جعفر صادق (ع) : به امام صادق علیه السلام عرض شد . کدام اعمال بهتر است ؟ فرمود : نماز در وقت و نیکی با پدر و مادر و جهاد در راه خدای متعال .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 231

حدیث سی و چهارم:
مثل الدنیا کمثل ماء البحر کلما شرب منه العطشان ازداد عطشا حتی یقتله .
امام جعفر صادق (ع) : دنیا مانند آب دریاست که هر چه شخص تشنه از آن بیشتر آشامد ، تشنگیش بیشتر شود تا او را بکشد .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 205

حدیث سی و پنجم :
من رضی من الله بالیسیر من المعاش رضی الله منه بالیسیر من العمل .
امام جعفر صادق (ع) : هر که به یک زندگی ساده از خدا راضی باشد خدا هم به عمل اندک او راضی شود .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 207

حدیث سی و ششم :
إن کان ما یکفیک یغنیک فأدنی ما فیها یغنیک و إن کان ما یکفیک لا یغنیک فکل ما فیها لا یغنیک .
امام جعفر صادق (ع) : اگر اندازه کفایت ، بی نیازت کند ، کمترین چیز دنیا بی نیازت کند و اگر اندازه کفایت بی نیازت نکند ، هر چه در دنیا هست بی نیازت نکند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 209

حدیث سی و هفتم :
لا تستقل ما یتقرب به إلی الله عز و جل و لو شق تمرة .
امام جعفر صادق (ع) : چیزی که مایه تقرب به خدای متعال است کوچک مشمار ، اگر چه پاره خرمایی باشد .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 212

حدیث سی و هشتم :
اذا هممت بشی ء من الخیر فلا تؤخره ، فان الله عز و جل ربما أطلع علی العبد و هو علی شیء من الطاعة فیقول : و عزتی و جلالی لا أعذبک بعدها أبدا و اذا هممت بسیئة فلا تعملها فانه ربما اطلع الله علی العبد و هو علی شیء من المعصیة فیقول : و عزتی و جلالی لا أغفر لک بعدها أبدا .
امام جعفر صادق (ع) : وقتی اراده کار خیری نمودی تأخیرش مینداز زیرا خدای متعال گاهی بر بنده مشرف می شود که او مشغول طاعتی است ، پس می فرماید : به عزت و جلالم سوگند که تو را پس از این هرگز عذاب نکنم و چون اراده گناهی کردی انجام مده ، زیرا گاهی خدا بر بنده مشرف می شود که او معصیتی انجام دهد ، پس می فرماید : به عزت و جلالم که تو را بعد از این دیگر نخواهم آمرزید .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 213

حدیث سی و نهم :
لو یعلم المؤمن ما له من الأجر فی المصائب لتمنی أنه قرض بالمقاریض .
امام جعفر صادق (ع) : اگر مؤمن پاداشی را که برای مصیبتها دارد بداند ، آرزو می کند که او را با قیچی تکه تکه کنند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 354

حدیث چهلم :
سئل النبی (ص ) : ما کفارة الاغتیاب قال : تستغفر الله لمن اغتبته کلما ذکرته .
امام جعفر صادق (ع) : از پیغمبر پرسیدند : کفاره غیبت چیست ؟ فرمود : برای آن کس که غیبتش کردی هر زمان به یادش افتادی از خدا طلب آمرزش کنی .
اصول کافی ، ج 4 ، ص 61



:: موضوعات مرتبط: احادیثی از امام صادق(ع) , ,
:: برچسب‌ها: احادیثی از امام صادق , چهل حدیث از امام صادق , سخنان ناب امام صادق , حدیث های امام صادق , ,
تاریخ : جمعه 18 مرداد 1392
بازدید : 751
نویسنده : شیخ پاسکال

امام علي (ع) : 1.دين شخصيت و بزرگي بخشد 2.دانش عظمت بخشد 3.خودخواهي ، سرافکندگي آورد 4.بخشش رفتار پسنديده است 5.سستي ( در همه امور ) تباهي فرصت است. 6.فروتني عظمت آورد. 7.دنيا گذرا است و آخرت پاينده است. 8.عدالت دلپذير است. 9.عقل نگهبان ( انسان ) است.  غررالحکم صفحه 15 
 
امام علي (ع) : 1.پاکدامني ، نعمت است.2.انسان فرومايه ، فريب خورده است.3.انديشه و فکر کردن انسان را هدايت ميکند.4.راستگويي رستگاري آورد و دروغگويي زشتي آورد.5.انسان بخشنده گشاده رو است.6.دروغگويي خيانت است.7.دنيا پرستي ، گمراهي آورد.8.هوس راني هلاکت آورد.9.يقين ( به خداوند ) عبادت است.10.قناعت و ميانه روي ، ثروت آورد.11.حسادت ، انسان را رنجور و بيمار کند.  غررالحکم صفحه 16 
 
امام علي (ع ): 1.تفکر کردن ، عبادت است.2.نااميدي ( از مردم ) ، آزادگي است.3.خودنمايي ( ريا ) شرک ( به خدا ) است.4.خودپسندي ، تباهي است.5.طمع ، زيان آور است.6.پيروزي با دور انديشي است.7.خواهشهاي نفساني آفت اند.8.پاکدامني ، پارسايي است.  غررالحکم صفحه 17
 
امام علي (ع) : 1.صبر و شکيبايي ، بنياد کارهاست.2.بخشندگي ، شايسته ترين رفتار است.3.راستگويي ، ارزشمندي است و دروغگويي ، فرومايگي است.4.ترس از خدا رستگاري است.5.موفقيت ، خواست خداوند است.6.خودپسندي ، کم خردي است.7.دانش ، گنج است.8.ايمان ، رستگاري است.9.نيکوکاري ، شرافت است. غررالحکم صفحه 18
 
مولا علي (ع) : غضب آتشي است مشتعل ، کسي که خشم خود را فرو نشاند ( خشم خود را نگه دارد ) ، آن آتش مشتعل را خاموش کرده است و آن کس که غضب را به حال خودش آزاد گذارد ، ( خشم خود را نگه ندارد ) خود اولين کسي است که در شعله ها ي آن خواهد سوخت .     الحديث جلد 1 صفحه 1
 
امام علي (ع) : دنيا منزل گذران و آخرت مقر جاودان است ، فرصت را غنيمت شماريد و از گذر گاه خويش براي قرار گاه خود ، چيزي ( کار نيکي ) بگيريد و ذخيره اي بيندوزيد.   الحديث جلد 1 صفحه 4
 
مولا علي (ع) : به چيزي که شايسته آن نيستي طمع و تمني نداشته باش .        الحديث جلد 1 صفحه 9
 
مولا علي ( ع) : در ضمن نصايح خود به امام حسن (ع) فرمود : فرزند عزيز بپرهيز از اينکه بر آرزوهاي نفساني خويش اعتماد نمائي زيرا تکيه به آرزوها متاع مردم احمق و کم خرد است .   الحديث جلد 1 صفحه 11
 
مولا علي (ع) : آزاد کسي است که بتواند شهوات ناروا را ترک کند .        الحديث جلد 1 صفحه 14
 
مولا علي (ع) : بنده شهوت اسيري است که هرگز آزادي نخواهد داشت .    الحديث جلد 1 صفحه 17
 
مولا علي (ع) : آدمي به گفتارش سنجيده مي شود و به رفتارش ارزيابي مي گردد ، چيزي بگو که کفه سخنت سنگين شود و کاري کن که قيمت رفتارت بالا رود.         الحديث جلد 1 صفحه 19
 
مولا علي (ع) : اگر از آثار معنوي اين آيه شريف (آية الکرسي) آگاه مي بوديد در هيچ حال ، آنرا ترک نمي کرديد ، پيغمبر اکرم (ص) فرمود : آية الکرسي از گنجينه اي در زير عرش به من عطا شده است و قبل از من به هيچ پيغمبري چنين عطائي نشده است .      الحديث جلد 1 صفحه 22
 
امام علي (ع) : هيچ عملي از انسان در پيشگاه خداوند مورد قبول واقع نمي شود ، مگر اينکه آن عمل را با خلوص انجام داده باشي .       الحديث جلد 1 صفحه 29
 
مولا علي (ع) : در ضمن وصاياي خود به حضرت حسين (ع) فرموده : خوشبخت و رستگار کسي است که علم و عملش ، دوستي و دشمنيش ؛ گرفتن و رها کردنش ، سخن گفتن و سکوتش ، رفتار وگفتارش تنها بر اساس رضاي الهي استوار باشد و بر خلاف امر پروردگار قدمي بر ندارد .          الحديث جلد 1 صفحه 30
 
مولا علي (ع) : نفس متجاوز و سرکش خويش را با ترک عادات ناپسند خوار نمائيد و با انجام  اوامر الهي وادارش  سازيد و بار غرامتهاي تخلفش را بر وي تحميل نمائيد ، با ارتکاب مکارم اخلاق زينتش کنيد و از پليديهاي گناه مصونش داريد .        الحديث جلد 1 صفحه 34
 
مولا علي (ع) : ناتوان ترين مردم کسي است که به اصلاح نقائص معنوي و سيئات اخلاقي خود قادر باشد و اقدام نکند .    الحديث جلد 1 صفحه 36
 
مولا علي (ع) : اگر فرضا نه به بهشت اميدوار باشيم و نه از آتش جهنم ترسان ، ثواب و عقابي را عقيده نداشته باشيم ، باز شايسته است از پي سجاياي اخلاقي برويم زيرا اخلاق پسنديده و ملکات فاضله است که ما را در زندگي به راه رستگاري هدايت مي کند .       الحديث جلد 1 صفحه 37
 
امام علي (ع) : پندپذيري انسان عاقل به وسيله ادب و تربيت است ، چهارپايان و حيواناتند که تنها با ضرب و زدن تربيت مي شوند .      الحديث جلد 1 صفحه 48
 
 مولاعلي (ع) در ضمن نامه خود به فرزندش امام حسن (ع) نوشت : فرزند عزيز در راه ادب آموزي تو از فرصت استفاده کردم و قبل از آن که دل کودکانه ات سخت شود و عقلت با انديشه هاي ديگري مشغول گردد به تربيتت مبادرت نمودم و وظيفه ي پدري خود را انجام دادم.  الحديث جلد1 ص51
 
 امام علي (ع) : در کسب علم و ادب بکوشيد ، چه آنکه عالم ،عزيز وگرانقدراست ، اگرچه به خاندان بزرگي منتسب نباشد ، اگر چه فقير بي بضاعت باشد ، واگر چه جوان باشد. الحديث جلد1 ص 51
 
 مولا علي (ع) : به کميل توصيه فرمود : در هر حالي که هستي به حق سخن بگوييد ، پرهيزگاران را دوست بداريد ، گناهکاران را ترک گوييد ، با منافقان مياميزيد و با خيانتکاران رفاقت مکن. الحديث جلد 1 ص 62
 
مولا علي (ع) : تکبر کردن با افراد متکبر، خود عين تواضع است. الحديث جلد 1 ص 66
 
علي (ع) : آنکس که شرم و حياءاش کم باشد ، اجتنابش از گناه کم خواهد بود. الحديث جلد 1 ص 72
 
مولا علي (ع) : شرم و حياء آدمي را از کارهاي ناپسنديده باز مي دارد. الحديث جلد 1 ص 72
 
 مولا علي (ع) : هيچکس حيا نکند از اينکه اگر چيزي را نمي داند ياد بگيرد. مردان با ايمان چيزي را که نمي دانند با کمال صراحت مي گويند نمي دانيم ، و از اينکه به ناداني خود اعتراف نمايند حياء نمي کنند.  الحديث جلد1 ص 76
 
مولا علي (ع) : هيچکس حيا نکند وقتي از او بپرسند چيزي را که نمي داند صريحا بگويد نمي دانم . اولياء اسلام در موارد بسياري مردم را از حياء احمقانه و وخجالت کشيدنهاي بي مورد بر حذر داشته اند. الحديث جلد 1 ص 76
 
مولا علي (ع) : هرکس به در آمدي که به کفاف زندگيش رسا باشد ( زندگيش بگذرد ) اکتفا کند از پريشان فکري رهيده و به دين وسيله آسايش خاطر خود را مرتب ساخته است. الحديث جلد 1 صفحه 91
 
مولا علي (ع) : بهترين عبادت چشم پوشي از گناه است .الحديث جلد 1 صفحه 95
 
مولا علي (ع) : آزادمرد کسي است که تمايلات غير مشروع خود را ترک گويد. الحديث جلد 1 صفحه 96
 
مولا علي (ع) : با مخاطب خويش پسنديده و مودب سخن بگوييد تا او نيز به شما با احترام جواب گويد. الحديث جلد 3 صفحه 64
 
مولا علي (ع) به مالک اشتر توصيه فرمود : از عهد شکني بر حذر باش ، خلف وعده و نقض پيمان باعث خشم خداوند و مردم است. الحديث جلد 3 صفحه 69
 
مولا علي (ع) : در خردسالي علم بياموزيد تا در بزرگسالي به برتري و سيادت نائل آييد.  الحديث جلد 3 صفحه 91
 
مولا علي (ع) : هيچ پدري به فرزندش تفضل و بخشش ننموده است که عاليتر و شريفتر از تربيت خوب باشد. الحديث جلد 3 صفحه 93
 
مولا علي (ع) : با تحمل رنجهاي سخت و زحمتهاي سنگين ، آدمي به پايه هاي بلند زندگي و آسايش دائمي نائل مي شود. الحديث جلد 3 صفحه 96
 
مولا علي (ع) : مردم اجتماع دو گروهند : 1 گروه اول کساني هستند که در تحصيل دانش مدارجي را پيمودند و عالمند ، گروه دوم کساني هستند که مشغول تحصيل علم هستند و اگر جزو اين دو گروه نباشيد وحشيان حيوان صفتيد .       الحديث جلد 3 صفحه 3
 
  مولا علي (ع) : بهترين مطالبي که شايسته است جوانان ياد گيرند چيزهايي است که در بزرگسالي مورد نيازشان باشد و بتوانند در زندگي اجتماعي از آموخته هاي دوران جواني خود استفاده نمايند .        الحديث جلد 3 صفحه 4
 
مولا علي (ع) : درباره ارزش علم و تفاوت افراد عالم و غيرعالم فرموده است: كاش مي‌دانستم كسي كه از علم بي‌نصيب مانده چه چيز به دست آورده است، و آن كس كه از علم بهره‌مند شده چه چيز به دست نياورده است.  الحديث  جلد 2 صفحه 1
 
مولا علي (ع) : هر علمي كه مورد تأييد و امضاي عقل نباشد ، گمراهي و ضلالت است.  الحديث جلد 2  صفحه 5
 
مولا علي (ع) : چه بسا مردم عالمي كه علمشان باعث قتل و نابودي آنان شد.  الحديث  جلد 2  صفحه 6
 
مولا علي (ع) : تجربه‌هاي زندگي ، دانش مفيد و ثمربخشي است.  الحديث جلد 2  صفحه 7
 
مولا علي (ع) : كسي كه در آموخته‌هاي خود بسيار بينديشد ، دانش خود را استوار ساخته و به فهم مطالبي كه نمي‌فهمد ، نائل مي‌گردد. الحديث جلد 2  صفحه 9
 
مولا علي‌(ع) : بهترين مطالبي كه شايسته است جوانان ياد بگيرند ، چيزهايي است كه در بزرگسالي مورد نيازشان باشد و بتوانند در زندگي اجتماعي از آموخته‌هاي دوران جواني خود استفاده نمايند. الحديث جلد 2  صفحه 15
 
مولا علي (ع) : مرد با ايماني را مخاطب ساخت و فرمود: علم و ادب ارزش وجود تو است. در تحصيل علم كوشش نما، چه به هر مقداري كه بر دانش و ادبت افزوده شود قدر و قيمتت افزايش مي‌يابد. الحديث جلد 2  صفحه 18
 
مولا علي (ع) : عادت بد ، دشمني است كه با قدرت بر صاحبش حكومت مي‌كند. الحديث جلد 2  صفحه 19
 
مولا علي (ع) : دشمن‌ترين دشمنان آدمي غضب و شهوت او است. آن كس كه بتواند اين دو غريزه سركش را مهار كند و آنها را به فرمان خود درآورد ، مقام عظيمي دارد و مي‌تواند به اوج انسانيت برسد. الحديث جلد 2  صفحه 19
 
مولا علي (ع) : هزار دوست و همنشين بسيار نيست ، ولي يك دشمن براي آدمي البته زياد است. الحديث جلد 2  صفحه 22
 
مولا علي (ع) : حسد جسم را فرتوت و فاني مي‌كند و كينه‌توزي آدمي را افسرده مي‌كند و سرانجام همه چيزش را بر باد مي‌دهد. الحديث جلد 2  صفحه 23
 
مردي به نام «جميل» ساليان دراز منشي دربار ساسانيان بود. او عصر علي (ع) را درك كرد و در ايام حكومت آن حضرت سخت فرسوده و پير شده بود. موقعي كه اميرالمومنين علي (ع) به نهروان آمد و از حال جميل پرسش فرمود: گفتند در قيد حيات است. دستور داد احضارش كنند. وقتي شرفياب شد، حضرت در اولين برخورد ديد كه هوش و حواس و ذهن پيرمرد سالم است و تنها چشم خود را از دست داده است. از او سؤال كرد: اي جميل؛ شايسته است انسان چگونه باشد؟ جواب داد: بايد دوستانش كم باشد و دشمنانش بسيار. فرمود: اي جميل؛ سخن تازه و بي‌سابقه‌اي مي‌گويي. همه مردم در اين نظريه متفقند كه داشتن دوست زياد بهتر است. عرض كرد: مطلب آن طور نيست كه گمان كرده‌اند و سپس توضيح داد كه: دوستان زياد وقتي به انجام حاجت (كار) آدمي دست مي‌زنند آن طور كه بايد و شايد به انجام وظيفه قيام نمي‌كنند و نتيجه معكوس عايد مي‌گردد. مثل آن كه زيادي كشتي‌بان باعث غرق كشتي مي‌شود. حضرت فرمود: اين كه مي‌گويي صحيح است، چه آن كه من آن را آزمايش كرده‌ام. پس از آن، حضرت فرمود: بسياري دشمن چه فايده دارد؟ جواب داد: وقتي دشمنان انسان زياد باشند، آدمي همواره مراقب كارهاي خويشتن است، مي‌كوشد تا سخني نگويد كه از وي خرده بگيرند، يا لغزشي از او بروز نكند تا مورد مؤاخذه واقع شود و بر اثر مراقبت‌ها و دقت‌هاي پي‌گير براي هميشه از خطا و لغزش مصون خواهد ماند. علي (ع) گفته پيرمرد را پسنديد و نيكو شمرد و مورد تأييدش قرار داد. الحديث جلد 2  صفحه 24
 
مولا علي (ع) : جسم آدمي شش حالت دارد : سلامت و مرض، مرگ و حيات، خواب و بيداري، جان آدمي نيز داراي اين شش حالت است: حيات جان علم است و مرگش جهل، مرض جان شك و ترديد است و سلامتش يقين، خواب جان غفلت و بي‌خبري است و بيداريش حفظ و مراقبت است. الحديث جلد 2  صفحه 30
 
مولا علي (ع) : چه نزديك است دنيا را، گذران و رفتن و چه نزديك است جواني را، پيري و درهم‌شكستن. الحديث جلد 2  صفحه 33
 
مولا علي (ع) : به حضرت حسين (ع) در ضمن وصاياي خود فرموده است : كسي كه نسبت به مردم تكبر نمايد ذليل و خوار خواهد شد. الحديث جلد 2  صفحه 57
 
مولا علي (ع) : گدايي طوق ذلتي است كه عزت را از عزيزان و شرافت خانوادگي را از شريفان سلب مي‌كند. الحديث جلد 2  صفحه 63
 
مولا علي (ع) : مرگ، بر زندگي آميخته به پستي و خواري ترجيح دارد. الحديث جلد 2  صفحه 66
 
مولا علي (ع) : مردم از ترس خواري به سوي ذلت و خواري مي‌شتابند و با اينكار، پستي و حقارت خويش را افزايش مي‌دهند. الحديث جلد 2  صفحه 71
 
مولا علي (ع) : ننگ رسوايي، شيريني لذت را تيره و تار مي‌سازد. الحديث جلد 2  صفحه 83
 
مولا علي (ع) : كسي كه اندرز و نصيحت را بپذيرد از رسوايي مصون خواهد ماند. الحديث جلد 2  صفحه 83
 
مولا علي (ع) : كسي كه رفيق احمق دارد همواره در رنج و ناراحتي است. الحديث جلد 2  صفحه 90
 
مولا علي (ع) : پيوند دوستي را با برادران ديني خود محكم سازيد كه آنان ذخائر دنيا و آخرت هستند. مگر نشنيده‌ايد كه خداوند در قرآن  شريف به تأثر گمراهان در قيامت اشاره مي‌كند كه مي‌گويند در اين روز سخت نه شفيعي داريم، نه دوستي كه در كارمان همت گمارد. الحديث جلد 2  صفحه 91
 
مولا علي (ع) : مانعي ندارد كه با فرد عاقل و خردمندي كه داراي طبع بلند و كرامت اخلاق نيست رفاقت نمايي، ولي مراقب باش كه در برخوردهاي دوستانه تنها از فكر روشنش استفاده كني و به دنائت و پستي اخلاقش متخلق نگردي. الحديث جلد 2  صفحه 92
 
مولا علي (ع) : داناترين مردم به مقتضيات زمان كسي است كه از تحولات آن دچار شگفتي نشود و خويشتن را نبازد. الحديث جلد 2  صفحه  106
 
مولا علي (ع) : مكتب روزگار به آدمي درس سودمند تجربه مي‌آموزد. الحديث جلد 2  صفحه 109
 
مولا علي (ع) : امتياز مرد به عقل او و جمال و زيباييش به مردانگي و فضايل اخلاقي اوست. الحديث جلد 2  صفحه 121
 
مولا علي (ع) : زيور دانش براي انسان ، جمالي است كه پوشانده نمي‌شود و نسبي است كه مورد جفا قرار نمي‌گيرد. الحديث جلد 2  صفحه 121
 
مولا علي (ع) : سخن حكما و دانشمندان اگر درست و مطابق با واقع باشد داروي شفابخش است و اگر خطا و غيرواقعي باشد بيماري است. الحديث جلد 2  صفحه 130
مولا علي (ع) : نصيحت گفتن به فردي در حضور مردم، كوبيدن شخصيت آن فرد است. الحديث جلد 2  صفحه 130
 
مولا علي (ع) : به فرزندش امام حسن (ع) فرمود: ناخوشي دروغگويي از تمام ناخوشيها قبيح‌تر و ناپسندتر است. الحديث جلد 2  صفحه 168
 
مولا علي (ع) : فال بد يك امر واقعي و حقيقي نيست. الحديث جلد 2  صفحه 176 حوادث ناگواري كه در بعضي از مواقع پيش مي‌آيد در نظام خلقت علل منظمي دارد و مربوط به فال بد نيست، رفتار زشت و اخلاق ناپسند مردم است كه باعث پديدارآمدن پاره‌اي از حوادث نامطلوب مي‌شود، ولي جهال (نادانان) آنها را به حساب شومي‌ها و فال‌هاي بد مي‌گذارند. الحديث جلد 2  صفحه 176
 
مولا علي (ع) : ضمن خطبه‌اي به چند مورد از علم الهي اشاره مي‌كند، خداوند به آواز و ناله حيوانات وحشي در بيابان‌ها و به گناهان پنهاني بندگان خود در خلوت‌ها آگاه است. خداوند به آمد و شد ماهي‌ها در درياهاي بزرگ و به تلاطم امواج آب‌ها كه بر اثر وزش بادهاي سخت پديد مي‌آيد عالم و خبير است. الحديث جلد2  صفحه 188
 
 مولا علي (ع): كسي كه نفس خويش را در عرصه لذاتش آزاد بگذارد و به صلاح و فسادش توجه ننمايد، بدبخت و دورافتاده از فيض الهي خواهد شد. الحديث جلد 2  صفحه 207
 
مولا علي (ع) : در كشاكش انگيزه‌هاي شهوت و غضب، عقل بشر تيره و تار مي‌شود و فروغ خود را از دست مي‌دهد. الحديث جلد 2  صفحه 208
 
مولا علي (ع): آن كس كه بنده شهوت است از برده زرخريد، خوارتر است. الحديث، جلد 2  صفحه 211
 
مولا علي (ع) : لذت‌هايي كه باعث ندامت و پشيماني مي‌شوند و شهوت‌هايي كه درد و رنج به بار مي‌آورند، فاقد خير و خوبي هستند. الحديث جلد 2  صفحه 212
 
مولا علي (ع) : كسي كه شهوات خويش را محدود نمايد، ارزش انساني و شخصيت معنوي خود را محافظت كرده است. الحديث جلد 2  صفحه 215
 
مولا علي (ع) : آن كس كه بر تمايل جنسي خود غلبه كند و عنان شهوت را در اختيار بگيرد، قدر و شرف خود را حفظ كرده است. الحديث جلد 2  صفحه 217
 
مولا علي (ع) : از تمايلات نارواي خود اعراض كنيد و شهوات نفساني را ترك گوييد كه شما را به وادي گناهكاران مي‌كشاند و به طور غافلگير در آغوش ناپاكي و سيئاتتان مي‌افكند. الحديث جلد 2  صفحه 217
 
محمد بن مسلم زهري از مردان فهميده و تحصيل‌كرده‌اي بود كه تمايل مال و مقام، از مسير پاكي و فضيلت منحرفش ساخت و در كبر (زيادي) سن دچار تيره روزي و بدبختي شد. حضرت علي‌بن الحسين (ع) به منظور راهنمايي و نصيحت، نامه‌اي به وي نوشته و در ضمن يك جمله كوتاه، نارسايي فكر جوانان و خطرات بيشتري را كه بر سر راه آنان وجود دارد خاطرنشان فرموده است. و اين است متن نامه: وقتي دنياپرستي مي‌تواند مانند تو كسي را تا اين حد درجه به انحطاط و پستي برساند با آنكه عمر بسياري كرده‌اي و از تحصيلات عميق علمي بهره‌مند شده‌اي و با مرگ فاصله زيادي نداري، پس يك نفر جوان در برابر تمايلات نفساني خود چگونه سالم مي‌ماند، جواني كه نوخاسته و از دانش بي‌بهره است، جواني كه رأيش ضعيف و عقلش نارسا و منحرف است. الحديث جلد 2  صفحه 36
 
 مولا علي (ع) : بپرهيز از رفاقت با کسي که اغفالت مي کند  و فريبت ميدهد که سرانجام ، مايه خواري و هلاکتت مي شود .       الحديث جلد 3 صفحه 234
 
 مولا علي (ع) : بردباري و تاني ( آرامش ) مانند دو کودک يک شکمند و زائيده همت عالي هستند ، يعني در اثر همت بلند ، دو خوي پسنديده در آدمي آشکار مي شود  : 1- بردباري 2- خود داري از شتاب زدگي .      الحديث جلد 3 صفحه 232 
 
 مولا علي (ع) : قبل از تصميم گرفتن براي انجام کاري , مشورت کن و پيش از انجام کاري فکر کن ( به عاقبت آن ) .    الحديث جلد 3 صفحه 224
 
 مولا علي (ع) : مرد با ايمان خود را در زحمت و رنج قرار ميدهد و مردم در پرتو وي در آسايش و راحتي به سر مي برند .    الحديث جلد 3 صفحه 220
 
 مولا علي (ع) : کسي که تو را به مطالب باطل خشنود سازد و  به  بازي  و سخنان غير واقعي گول بزند او حقايق  را از تو پنهان داشته و درباره ات خيانت کرده است. الحديث جلد 3 صفحه 212
 
 مولا علي (ع) : کسي که مرگ را با چشم يقين نگاه مي کند ، آنرا نزديک مي بيند و کسي که با چشم آرزو مي نگرد آنرا دور مي پندارد . الحديث جلد 3 صفحه 202
 
  مولا علي (ع) : از گفتارهاي غير ضروري پرهيز کن زيرا آن سخنان عيوب باطني تو را آشکار مي کند و دشمنان آرام را بر ضد تو تهييج مي نمايد . الحديث جلد 2 صفحه 234
 
  مولا علي (ع) : کمتر خوردن مانع بسياري از بيماريهاي جسم مي شود . الحديث جلد 2 صفحه 240
 
 مولا علي (ع) : کسي که در خوردن غذا پاکيزگي و( بهداشت ) را مراعات مي کند ، غذا را به خوبي مي جود ، با داشتن اشتها از غذا دست مي کشد ، و تخليه روده را موقعي که آماده مي شود به تعويق نمي اندازد (دستشويي رفتن را تاخير نمي اندازد ) ، شايسته است هميشه سالم باشد و جز به (مرض ) مرگ دچار بيماري ديگري نشود . الحديث جلد 2 صفحه 240
 
  مولا علي (ع) : با مردان آزموده و صاحب تجربه همنشين باش ، چه اينان متاع پر ارج تجربه هاي خود را به گرانترين بها يعني فدا کردن عمر خود تهيه کرده اند و تو آن متاع گرانقدر را با ارزانترين قيمت يعني با صرف چند دقيقه وقت به دست مي آوري . الحديث جلد 2 صفحه 241
 
 مولا علي (ع) : پيروزي نيافته آنکس که با گناه و تجاوز پيروز شده است و کسي که با شر و بدکاري قدرت به دست مي آورد و غلبه مي کند در حقيقت مغلوب است . الحديث جلد 2 صفحه 234
 
  مولا علي (ع) : بالاتر از هر عبادتي به کار انداختن نيروي تفکر و تعقل است . الحديث جلد 2 صفحه 250
 
مولا علي (ع) : هرکس از وقايع گذشتگان عبرت بگيرد بينا مي شود ، کسي که بصيرت و بينايي پيدا کرد مي فهمد ، و آنکس که فهميد عالم مي شود .الحديث جلد 2 صفحه 264
 
  مولا علي (ع) : تحقيقا گشايش و آزادگي در عدل است و کسي که محيط عدل و داد در نظرش تنگ آيد عرصه جور و ستم بر وي تنگتر خواهد بود . الحديث جلد 2 صفحه 265
 
 مولا علي (ع) : در ضمن وصاياي خود به حضرت حسن (ع) فرموده است : فرزند عزيز در شئون زندگي و امور عبادي ميانه رو باش و از افراط بپرهيز. روشي را انتخاب کن که در حدود توان و طاقت تو باشد و بتواني هميشه آنرا انجام دهي . الحديث جلد 2 صفحه 266
 
  مولا علي (ع) : گدايي طوق ذلتي است که عزت را از عزيزان و شرافت خانوادگي را از شريفان سلب مي کند . الحديث جلد 2 صفحه 273
 
  مولا علي (ع) : آتش اندوه و غم ، بدن آدمي را مي گدازد و مانند فلز مذابي آب مي کند .  الحديث جلد 2 صفحه 280
 
  مولا علي (ع) : کسي که از خود راضي است خشم کنندگان به او زياد خواهند بود .  الحديث جلد 2 صفحه 284
 
  مولا علي (ع) : خاموش کردن آتش خشم براي کسي ميسر است که از روي حقيقت دشمنهاي دروني را در دل بميراند و ضمير خود را از کينه و بد خواهي ديگران پاک کند .  الحديث جلد 2 صفحه 289
 
  مولا علي (ع) : افکار عاقلانه ات تو را به راه صواب و هدايت واقعي راهنمايي مي کند . الحديث جلد 2 ص 305
 
  مولا علي (ع) : عقل شمشير براني است از آن استفاده کنيد و با هواي نفس خود بجنگيد . الحديث جلد 2 صفحه 307
 
  مولا علي (ع) : به کار بستن عقل ، مايه هدايت ، و نجات انسانهاست ، و سرکوب کردن عقل ، باعث گمراهي و سقوط آدميان است . الحديث جلد 2 صفحه 307
 
  مولا علي (ع) : عقل را بر هواي نفس برتري و فضيلت ده ، چه آنکه عقل ، تو را مالک و فرمانرواي زمان مي سازد و هواي نفس تو را بنده و برده روزگار مي کند .الحديث جلد 2 صفحه 309
 
  مولا علي (ع) : تجارب آدمي پايان ندارد و معلومات انسان عاقل به وسيله تجربه همواره در افزايش و فزوني است . الحديث جلد 2 صفحه 312
 
 مولا علي (ع) : سزاوار نيست انسان عاقل در خوف و نگراني به سر برد اگر راهي به ايمني و آرامش داشته باشد . الحديث جلد 2 صفحه 314
 
 مولا علي (ع) : وقتي افراد عاقل ، پير مي شوند نيروي عقل در نهادشان جوان مي گردد و موقعي که اشخاص جاهل به پيري مي رسند جهل و ناداني در وجودشان جوان مي گردد .  الحديث جلد 2 صفحه 317
 
  مولا علي (ع) : بدبخت و زيانکار کسي است که از سرمايه هاي عقل و تجربه سودي نبرد و از ذخايري که به وي عطا شده است بهره اي بر نگيرد . الحديث جلد 2 صفحه 318
 
مولا علي (ع) : شايسته انسان است که در پنهان ، خدا ترس باشد ، ( در خلوت گناه نکند و از خدا شرم کند ) خويشتن را از عيوب و نقائص محافظت نمايد ، و در ايام پيري بر اعمال خير و خوب خود بيفزايد . الحديث جلد2 صفحه 329
 
 مولا علي (ع) : عيادت مريض يکي از بهترين (کارهاي خير) و حسنات است .الحديث جلد 2 صفحه 338
 
 مولا علي (ع) : کساني که مست غفلت و غرور هستند ، خيلي ديرتر از مست شدگان از شراب ، به هوش مي آيند . خود پسندي افراد مغرور و خويشتن پرست ، دليل بر نقص معنوي و غرور اخلاقي آنها است . کساني که به اين بيماري مبتلا هستند و از مردم توقع احترام بيش از حد شايستگي دارند ، بدون ترديد با محروميت و شکست روبرو خواهند شد و بر اثر آن دچار عقده حقارت مي شوند. الحديث جلد 2 صفحه 343
 
 مولا علي (ع) : آنکس که به حساب نفس خود رسيدگي کند سود مي برد و آنکه در اين کار غفلت نمايد زيان مي کند . الحديث جلد 2 صفحه 344
 
 مولا علي (ع) : کسي که تجربه بسيار دارد کمتر دچار غفلت مي شود . الحديث جلد 2 صفحه 345
 
 مولا علي (ع) : فرزندان بد ، آبرو و شرف خانواده را از بين مي برند و مايه ننگ و رسوايي پيشينيان خود مي شوند . الحديث جلد 2 صفحه 349
 
 مولا علي (ع) : بهترين ارثي که پدران مي توانند به فرزندان خويش بدهند ادب و تربيت صحيح است . الحديث جلد 2 صفحه 350
 
 مولا علي (ع) : مواقع تفريح و شادماني فرصت است ، (افراد عاقل فرصتها را مغتنم مي شمارند و از آنها به نفع خوشبختي و سعادت خويش استفاده مي کنند) . الحديث جلد 2 صفحه 367
 
 مولا علي (ع) : در ايام سلامت بدن ، سرمايه اي مهيا نکردند و در اولين فرصتهاي زندگي و نيرومندي درس عبرتي نگرفتند و درخشنده ترين ايام عمر را به رايگان از کف دادند ، آيا کسي که در جواني اهل تن پروري بوده مي تواند در پيري جز شکستگي و ذلت انتظار داشته باشد ؟ الحديث جلد 2 صفحه 371
 
 مولا علي (ع) : کارهاي بزرگ را به مردم پست و فرومايه سپردن باعث زوال دولتها است .  الحديث جلد 2 صفحه 374
 
 مولا علي (ع) ضمن نامه خود به امام حسن مجتبي (ع) فرموده است : دل جوان نو خاسته ، مانند زمين خالي از گياه و درخت است هر بذري که در آن کاشته شود مي پذيرد و در خود مي پروراند . سپس فرمود : فرزند عزيز ، من در آغاز جوانيت به ادب و تربيت تو مبادرت نمودم پيش از آنکه عمرت به درازا کشد و دلت سخت گردد. الحديث جلد 2 صفحه 398
 
 مولا علي (ع) : کسي که به اصلاح نفس خويش نپردازد و هر چه زودتر خود را درمان ننمايد بيماريش تشديد مي شود و علاجش سخت مي گردد و فاقد طبيب معالج خواهد شد .  الحديث جلد 2 صفحه 400
 
 مولا علي (ع) : به بازار بصره آمد و مردم راديد آنچنان سرگرم خريد و فروشند که گويي خود را از ياد برده و از هدف انساني به کلي غافل شده اند . با مشاهده اين منظره طوري متاثر گرديد که به شدت گريست . و سپس فرمود : اي بندگان دنيا و اي کار گذاران اهل دنيا : شما که روزها سر گرم معامله و سوگند خوردنيد و شبها با بي خبري در بستر خواب آرميده ايد و بين شب و روز، از آخرت و حساب و کتاب آن غافليد پس چه وقت ، خود را براي سفري که در پيش داريد مجهز مي کنيد و براي آن توشه بر مي داريد و در چه زمان به روز قيامت مي انديشيد و به فکر معاد مي افتيد .  الحديث جلد 2 صفحه 412
 
امام علي (ع) : کـوشـش شـمـا در دنـيـا ايـن بـاشد که از اين چند روزه کوتاه براي روزهاي بلند آخرت توشه برگيريد.  نهج السعاده جلد 3 صفحه 150
 
امام علي (ع) : هر کس دوري سفر (قيامت) را ياد کند آماده راه گردد.  نهج البلاغه حکمت 272
 
امام علي (ع) : بـدانيد که شما در روزهايي به سر مي بريد که فرصت جمع آوري توشه است و از پس آن، مرگ است.  نهج البلاغه خطبه 28
 
امام علي (ع) : اي مردم، بيشتر از همه، از دو چيز بر شما مي ترسم، پيروي از هوس، و آرزوي دراز.  نهج البلاغه خطبه 42
 
 امام علي (ع) : هـر گـاه ديـدي خـداوند با وجود گناهان، پيوسته به تو نعمت مي دهد، به هوش باش که آنها براي تو نوعي غافلگيري و مرگ ناگهاني است.  شرح غررالحکم جلد 3 صفحه 132
 
امام علي (ع) : اعتماد کردن به هر کس پيش از آزمودن و ارزيابي [وي]، نشان ناتواني است.  نهج البلاغه حکمت 376
 
امام علي (ع) : هـر قـدر امـتحان و آزمايش بزرگ تر و مشکل تر باشد، ثواب و پاداش، گرانقدرتر و بيشتر خواهد بود.  نهج البلاغه خطبه 234
 
امام علي (ع) : اما خداوند بندگانش را به انواع شدايد مي آزمايد و با انواع مشکلات دعوت به عبادت مي کند و به اقسام گرفتاريها مبتلا مي نمايد تا تکبر را از قلبهايشان خارج سازد و خضوع و آرامش را در آنها جايگزين نمايد. نهج البلاغه خطبه 234
 
امام علي (ع) : پيروزي با دورانديشي و آينده نگري به دست مي آيد.  نهج البلاغه حکمت 45
 
امام علي (ع) :عاقل ترين مردم کسي است که بيشتر در عاقبت کارهايش بينديشد.  شرح غررالحکم جلد 2 صفحه 484
 
امام علي (ع) : آن که در عاقبت کارها دقيق شود از گرفتاري ها مصون مي ماند.  شرح غررالحکم جلد 5 صفحه 346
 
امام علي (ع) : زودگـذر بـودن لذّتـهـا [ي نـامـشـروع] و مـانـدگار بودن بازتاب آن را همواره به ياد داشته باشيد.  نهج البلاغه حکمت 433
 
امام علي (ع) : هر کس در عاقبت کار بينديشد سالم مي ماند.  شرح غررالحکم جلد 5 صفحه 188
 
امام علي (ع) : از پـيـمـودن راهـي که بيم گمراهي در آن مي رود خودداري کن. به يقين، خودداري [ از تصميم و عمل ] هنگام حيرت گمراهي ، بهتر از اقدام ترس آميز است.  نهج البلاغه نامه 31
 
 امام علي (ع) : [به ديگران] نيکي کن ، چنان که دوست مي داري به تو نيکي شود.   نهج البلاغه نامه 31
 
امام علي (ع) : منت گذاري، [وزن] احسان و نيکي را سبک مي کند.  شرح غررالحکم جلد 1 صفحه 178
 
امام علي (ع) : نيکوکار کسي است که کردار او گفتارش را تصديق کند.  شرح غررالحکم جلد 1 صفحه 297
 
 امام علي (ع) : نيکوکار باشيد و نيکوکاري را کوچک مشمريد ، چرا که خُردِ آن بزرگ و اندکش بسيار است.  نهج البلاغه حکمت 414
 
امام علي (ع) : کار خير هرگز فاني نمي شود.  شرح غررالحکم جلد 1 صفحه 229
 
 امام علي (ع) در نصايح خود به امام حسين (ع) فرمود : پسر جانم تو را سفارش ميكنم به تقوى از خدا در توانگرى و بينوائى و گفتار حق ، در حال خشنودى و خشم و ميانه روى در حال توانگرى و بينوائى و به عدالت نسبت به دوست و دشمن و به كردار ( خوب ) در حال نشاط و كسالت و به رضاى از خدا در سختى و خوشى.
پسر جانم هر بدحالى كه دنبالش بهشت باشد بد حالى نيست و هيچ خوشى كه دنبالش دوزخ باشد خوشى نيست ، هر نعمتى در برابر بهشت كوچك است و هر بلا در برابر دوزخ عافيت است. و بدان پسر جانم كه هر كه عيب خود ديد از عيب ديگران دل بريد و هر كه جامه ي تقوى نپوشيد جامه ‏اى او را
نپوشد و هر كه به قسمت خدا خشنود است غم نخورد بر آنچه از دستش رفته ، و هر كه شمشير ستم كشد ، بدان كشته شود و هركس چاهى براى برادرش كند ، در آن افتد ، و هر كه پرده ديگرى بدرد ، عيبهاى خانه ‏اش عيان گردد ، و هر كه خطاى خود را فراموش كند ، خطاى ديگرى را بزرگ شمارد ، و هر كه در همه كار به سختى اندر شود نابود گردد، و هر كه در گردابها پرت شود غرقه گردد ، و هر كه برأى خود  خودبينى كند گمراه گردد و هر كه به عقل خود بي ‏نيازى كند بلغزد ، و هر كه بمردم گردن فرازى كند زبون شود ، و هر كه با دانشمندان بياميزد ( رفت و آمد کند ) با وقار گردد و هر كه با اوباش بياميزد ( رفت و آمد کند ) زبون ( خوار ) شود ، و هر كه با مردم نابخردى كند دشنام شنود ، و هر كه به جاهاى بد رود متهم گردد ، و هر كه شوخى كند سبك شود ، و هر كه بسيار چيزى را برگيرد بدان شناخته شود و هر كه پر گويد ( زياد حرف بزند ) پر خطا كند ، و هر كه پر خطا كند كم ‏شرم شود و هر كه كم ‏شرم باشد كم ورع است و هر كه كم ورع باشد دلش بميرد و هر كه دل مرده شد به دوزخ رود.  پسر جانم هر كه بعيب مردم نگرد و آن را براى خود پسندد خود همان احمق است، و هر كه انديشد عبرت گيرد و هر كه عبرت گيرد به گوشه ‏اى نشيند و هر كه گوشه نشيند سالم بماند ، و هر كه ترك شهوت كند آزاد باشد ، و هر كه حسد را وانهد محبوب مردم باشد.
پسر جانم عزت مؤمن بي ‏نيازى او است از مردم ، قناعت مالى است كه تمام نشود ، هر كه زياد  ياد مرگ كند به اندكى از دنيا خشنود گردد ، و هر كه بداند سخنش از كردار او است ، كم سخن گويد مگر در آنچه سودش بخشد.
پسر جانم شگفتا از كسى كه از كيفر بترسد و دست باز ندارد و اميد ثواب دارد و توبه نكند و كار نكند.

پسر جانم انديشه روشنى آورد و غفلت تاريكى و جدال گمراهى آورد  (شايد تصحيف «الجهالة ضلالة» باشد «مصحح»)، سعيد آن كس است كه از ديگرى پند گيرد، ادب بهترين ميراث است، و حسن خلق بهترين همنشين است، با قطع رحم فائده و افزونى ميسر نيست و با هرزگى توانگرى ميسر نيست. پسر جانم عافيت ده جزء است و نه جزء آنها در خاموشى است جز به ذكر خدا ( به ياد خدا بودن و گناه نکردن ) ، و يكى هم در ترك همنشينى نابخردانست.
پسر جانم هر كه به نافرمانيهاى خدا در انجمنها جست گيرد خدايش زبون سازد و هر كه دانش جويد دانا شود.
پسر جانم سر دانش نرمش است و آفتش كج خلقى، و صبر بر مصيبتها از گنجينه‏ هاى ايمان است و پارسائى زيور فقر است و شكر زيور توانگرى، بسيار ديدن كردن ملالت آرد ، و آرامش و اعتماد پيش از آزمايش بي ‏احتياطى است، و خودبينى مرد دليل سستى عقل او است.
پسر جانم چه بسيار نگاهى كه افسوس آورد و چه بسيار سخنى كه نعمت را ببرد.
پسر جانم شرافتى برتر از اسلام نيست و كرمى عزيزتر از تقوى و دژى محكمتر از ورع و نه شفيعى مؤثرتر از توبه و نه جامه ‏اى زيباتر از عافيت و نه مالى نيازبرتر از رضاى بقوت، هر كه به همان گذران روزانه خشنود است زود به آسايش رسيده و به آرامش اندر شده.
پسر جانم آز كليد رنج است و مركب سختى و باعث پرت شدن در گناهان، و شكم ‏پرستى يا شيفتگى به دنيا هر عيب بدى را در بر دارد ، براى ادب يافتن خود تو همان بس آنچه را كه از ديگرى بد دارى، برادرت همان حق برتو دارد كه تو بر او دارى  ، هركه بي‏ عاقبت‏ انديشى خود را وارد كارها كند در معرض گرفتاريها است، تدبير پيش از عمل تو را از پشيمانى آسوده كند، هر كه دليل آراء را در نظر آورد مواقع خطاء را بفهمد، صبر سپريست از نيازمندى، بخل روپوش زبونيست، حرص نشانه نياز است، خويش مهربان ندار بهتر است از ثروتمند جفاكار، هر چيزى را قوتى است و آدميزاده قوت مرگ است. پسر جانم هيچ گنه كارى را نا اميد مكن چه بسيار دلداده گناه كه عاقبت به خير شده و چه بسيار خوش كردارى كه در پايان عمر تباه شده و به دوزخ رفته نعوذ باللَّه.
پسر جانم بسيار نافرمانى كه نجات يافته و بسيار با كردارى كه سقوط كرده، هر كه دنبال راستى باشد سبك بار است، مخالفت با نفس رشد او است ، هر ساعتى كه بگذرد عمر را كم كند، واى بر حال ستمكاران از احكم الحاكمين و داناى درون نهان‏ كننده ‏ها.
پسر جانم چه بد نوشته ‏ايست براى معاد تجاوز بر عباد، در هر نوشيدنى گلوگيرى امكان دارد و در هر لقمه به گلو ماندن، هرگز به نعمتى نرسى جز با جدائى از نعمت ديگر، چه اندازه آسايش به رنج نزديك است و تنگدستى به نعمت و مرگ به زندگى و بيمارى به تندرستى، خوشا بر كسى كه خاص خدا كند كردار و دانش و دوستى و دشمنى و گرفتن و نگرفتن و نهادن و گفتن و خموشى و كردار و گفتار خود را و به ‏به از دانائى كه عمل كند و بكوشد و از شبيخون مرگ بهراسد و آماده باشد و مهيا گردد، اگرش پرسند اندرز دهد و اگرش وانهند خموش باشد، سخنش درست باشد و خموشيش از درماندگى در پاسخ نباشد، واى بر آنكه گرفتار حرمان و خذلان و نافرمانيست و از خود نيكو شمارد آنچه را از ديگرى بد دارد و به مردم عيب گيرد آنچه را خود بعمل آرد.
بدان اى پسر جانم كه هر كه شيرين‏ سخن شد دوست داشتنى است خدا تو را براى هدايتش موفق دارد و از اهل طاعتش مقرر سازد بقدرت خود زيرا كه او جواد و كريم است.    تحف العقول  صفحه 83
 
سخن حضرت علي (ع) با كميل بن زياد :  راستى كه اين دلها ظرفهايند و بهترشان آنكه نگهدارنده ‏تر باشد هر چه بتو ميگويم خوب حفظ كن.
مردم سه دسته ‏اند : دانشمند ربانى، و دانشجوى راه نجات، و اوباش پيروان هر بانك كه به هر بادى بروند در پرتو نور دانش نيستند تا راه بجائى برند و تكيه به ركن محكمى ندارند تا نجات يابند.اى كميل علم از مال بهتر است، علم پاسبان تو است و تو پاسبان مالى، مال را خرج كنى نابود مي ‏شود و علم را هر چه خرج كنى فزون ميگردد، علم حاكم است و مال مورد حكم است. اى كميل بن زياد محبت عالم كيش مردم است كه بدان در زندگى طاعت بدست آيد و پس از مرگش ياد بخير، سود مال بزوالش از ميان ميرود، مال اندوزان در زندگى هم مرده ‏اند و دانشمندان تا روزگار بپايد پاينده، اعيانشان ناپديد است و نمونه‏ هاشان در دلها موجود است، ها، راستى كه در اينجا دانش انبوهى است- اشاره بسينه خود كرد- كه دريافت‏ كننده‏ اى براى آن بدست نياورم، آرى فراگيرنده ‏اى غير امين باشد كه ابزار دين را در طلب دنيا بكار برد، حجتهاى خدا را بر ضرر دوستان خدا كمك خود گيرد، و از نعمت خدا كمك گيرد بر نافرمانى او، يا كسى كه دلداده امام بر حق است ولى هوش سرشارى ندارد و باول شبهه ‏هاى كه به او رخ دهد در شك و ترديد افتد، بار خدايا نه اين و نه آن، يا شاگردى كه تشنه لذت و اسير شهوتست يا كسى كه آزمند و فريفته جمع مال و پس‏انداز است اين هر دو دين نگهدار نيستند و بينائى و يقين ندارند و مانندتر بدانها همان چهار پايان بيابان‏ چرند همچنين دانش با مرگ دانشمندش بميرد.
بار خدايا، آرى زمين از وجود امامى كه حجت خدا است تهى نماند كه يا ظاهر و آشكار باشد و يا ترسان و ناپيدا تا حجت‏ها و بينات خدا و راويان قرآنش از ميان نروند و كجايند آنان؟ آنها شماره كمترى دارند و مقام بزرگترى، بوسيله آنها خداوند حجتهاى خود را نگهدارد تا به همگنان آنها سپارد و در دل همانندانشان بكارد، علم آنها را تا سر حد حقائق ايمان پرتاب كرده و با روح يقين در آميخته ‏اند آنچه را نعمت‏خواره ‏گان دشوار شمارند بر خود آسان و هموار گيرند و به آنچه نادانان در هراسند مأنوس و آرامند در دنيا باشند با پيكره‏ هائى كه جانهاشان بعالم اعلا آويزانند.
اى كميل آنان امينهاى خدايند در ميان خلقش و جانشينان اويند در زمينش، و چراغهاى اويند در بلادش، و داعيان بدين اويند، چه مشتاق ديدارشان هستم. از خدا براى خودم و تو آمرزش خواهم.  تحف العقول صفحه 163
 
نامه اي که مولا علي (ع) به محمد بن ابي بکر و اهالي مصر نوشت :  از طرف بنده خدا على امير المؤمنين به محمد بن ابى بكر و اهل مصر، سلام عليكم.
اما بعد نامه‏ ات بمن رسيد و آنچه خواستار شدى فهميدم و خوشم آمد كه بدان چه از آن چاره ندارى و مسلمانان را جز آن اصلاح نكند متوجه شدى و پندارم كه آنچه تو را بر اين واداشت خوش قلبى و رأى پاك است.
اما بعد بر تو باد ملازمت تقوى از خدا در ايستادن و نشستن و نهان و آشكارت و چون ميان مردم قضاوت كنى فروتن باش و خوشرفتار و با چهره باز و همه را به يك چشم نگاه كن تا بزرگان طمع بطرفدارى تو از آنان نورزند و ناتوانان از عدالت تو نوميد نشوند بايد از مدعى بينه خواهى و از منكر قسم و هر كه با برادر خود صلح كند صلح او را امضاء كن مگر اينكه قرار صلح موجب حرام شدن حلال يا حلال شدن حرام باشد، فقهاء و راستگويان و اهل وفاء و حياء و ورع را بر اهل فجور و دروغ و خيانت برگزين و بايد صالحان نيكوكار برادرانت باشند و نابكاران حيله‏ گر دشمنانت، زيرا محبوبترين برادرانم نزد من كسانيند كه بيشتر ياد خدا باشند و سخت تر از او بترسند و من اميدوارم تو از آنها باشى ان شاء اللّه.
من بشما سفارش ميكنم بتقواى خدا در آنچه شما از آن مسئوليد و از آنچه بسوى آن گرائيد زيرا خدا در قرآن خود فرموده است (43- المدثر) هر نفسى گرو كار خويش است و فرموده (28- آل عمران) خدا شما را از خود بر حذر ميدارد و سرانجام بسوى خدا است و فرموده (92- الحجر) سوگند بپروردگارت هر آينه از آنها همه بازرسى كنم از هر آنچه كردند، بر شما باد بتقوى از خدا كه آن فراهم آورد از خوبى آنچه را جز آن فراهم نسازد و خيرى از آن بدست آيد كه از جز آن بدست نيايد هم خير دنيا و هم خير آخرت خدا فرموده است (30- النحل) و گفته شد بدانها كه تقوى دارند چه فرو فرستاده پروردگارتان؟
گفتند خير براى كسانى كه در اين دنيا كار خوب كردند و هر آينه خانه آخرت بهتر است و چه خوبست خانه پرهيزكاران.  بدانيد اى بندگان خدا كه پرهيزكاران خير دنيا و آخرت را بردند، با دنياداران در دنياشان شريكند و دنياداران در آخرت آنان شريك نيند خدا عز و جل فرموده است (32- الاعراف) بگو: چه كسى حرام كرده زيور خدا را كه براى بنده ‏هايش برآورد و روزى خوب را الآية (بگو آن براى مؤمنانست در دنيا و خاص آنها است روز قيامت چنين شرح دهيم آيا ترا براى مردمى كه گرويدند). در دنيا بهترين وضع و در بهترين منزل نشيمن كردند و بهترين خوراك را خوردند.
بدانيد اى بنده‏ هاى خدا كه چون تقوى داشتيد و حق پيغمبر خود را در باره خاندانش حفظ كرديد او را به بهترين وجهى عبادت كرديد و او را به وجه احسن ياد كرديد و به برترين وجه شكر نموديد و شما به بهترين وجه صبر و شكر عمل كرديد و بالاترين كوشش را نموديد و اگر چه مخالفان شما نماز طولاني ‏تر بخوانند و روزه بيشترى بگيرند و صدقه بيشترى بدهند زيرا شما به خدا وفادارتريد و براى اولياء خدا بخصوص ولى امر از خاندان رسول خدا (ص) خيرخواه ‏تريد.
اى بنده‏ هاى خدا از مرگ و نزديكى و گرفتاريش و سكراتش بر حذر باشيد و براى آن آماده شويد زيرا كه مرگ وضع مهمى پيش آورد، خيرى كه با آن شرى نيست و يا شريكه با آن هرگز خيرى نيست چه كس ببهشت نزديكتر است از كارگر بهشتى و بدوزخ نزديكتر است از اهل آن، بسيار ياد مرگ كنيد هنگامى كه نفس با شما بستيزد، زيرا من شنيدم رسول خدا ميفرمود: ويران كن لذتها را بسيار ياد كنيد و بدانيد كه دنباله مرگ براى كسى كه خدايش نيامرزد و ترحم نكند از مرگ سخت‏تر است.  اى محمد بدان كه من تو را سرپرست مهمترين قشون خودم در نظر خود كه اهل مصرند نمودم و تو سزاوارى كه بر خود بترسى و براى دينت در حذر باشى اگر براى يك ساعت روز هم باشد كه توانى پروردگارت را بخاطر رضاى يكى از خلقش از خود خشمناك نسازى همان كن زيرا خدا بجاى ديگرانست و كسى و چيزى بجاى خدا نتواند بود، بر ستمكار سخت‏گير و دست او را ببند و خيرمندان را مورد لطف كن و بخود نزديك ساز و محرمان و برادران خود مقرر دار.
سپس ببين نمازت چونست زيرا تو پيشنمازى و پيشنمازى نباشد كه براى مردمى نماز بخواند و در نمازشان تقصيرى باشد جز اينكه گناه همه آنها بر او است و از ثواب آنها كم نشود و وضوء را متوجه باش كه تماميت نماز است و نماز ندارد كسى كه وضوء ندارد و بدان كه هر كارت دنبال نمازت هست و بدان كه هر كه نماز را ضايع كند شرايع ديگر اسلام را ضايع‏تر كند.
اى اهل مصر اگر توانيد گفتار و كردار و نهان و عيانتان يكى باشد و زبانتان با كارتان جدا نباشد همان كنيد، رسول خدا (ص) فرمود: من بر امتم چه مؤمن باشند و چه مشرك نگران نيم چه مؤمن را خدا بايمانش حفظ كند و مشرك را بهمان شركش از بن بركند و رسوا كند، ولى بر شما نگرانم از هر منافق شيرين زبان كه ميگويد آنچه را شما قبول داريد و ميكند آنچه را زشت ميشماريد و نهانى در آن نيست و رسول خدا (ص) فرمود هر كه را كردارهاى خوبش خوشايند باشد و كردارهاى بدش ناپسند او بحق مؤمن است و هميشه ميفرمود دو خصلت در منافق جمع نشوند روش خوب و فهم سنت اسلامى.  اى محمد بن ابى بكر بدان كه بهترين بينائى ورع در دين خدا است و عمل بطاعت خدا، خدا ما را و شما را بشكر و ذكر خود يارى كند و به اداء حق او عمل بطاعتش، زيرا كه او شنوا و نزديك است.
بدان كه دنيا خانه بلاء و فناء است و آخرت خانه بقاء و سزا و اگر بتوانى كه بيارائى آنچه را باقى است بوسيله فانى همان كن، خداوند بما روزى كند بصيرت از هر چه بينيم و فهم هر چه درك كنيم تا تقصير در آنچه بما فرمودند نكنيم و بدان چه قدغن شديم دست نيندازيم زيرا كه ناچارى بهره ‏اى از دنيا بدست آرى و باز هم به بهره آخرتت نيازمندترى اگر دو چيز

:: موضوعات مرتبط: احادیثی از امام علی(ع) , ,
:: برچسب‌ها: سخنانی از امام علی , سخنان زیبای امام علی , احادیث امام علی , نهج البلاغه , کلماتی قصار از امام علی , ,

تاریخ : جمعه 18 مرداد 1392
بازدید : 754
نویسنده : شیخ پاسکال

 

 آیا مردگان در آن دنیا استراحت می کنند . آیا غذا می خوردند. آیا عبادت می کنند . آیا آن دنیا روز و شب دارد . من همیشه فکر می کردم شب اول قبر همان شبی است که مرده را دفن می کنند اما با مطالعه در سایت شما متوجه شدم از زمانی که که به خاک میرود شب اول قبر او شروع می شود من نماز شب اول قبر را بعد از نماز مغرب و عشاء به جا آوردم آیا دیر اقامه شد؟ چرا خواندن زیارت عاشورا در هنگام دفن برای مرده مفید است ؟ آیا باید بعد از دفن پدرم در کنار قبرش می ماندم و دوباره تلقین را برایش می خواندم .ش
پاسخ:
برزخ براى همه یکسان نمى‏باشد، گروهى در عالم برزخ حیات آگاهانه‏اى دارند، اما گروه دیگرى همچون افرادى هستند که به خواب فرو مى‏روند و گویى در قیامت از خواب خود بیدار مى‏شوند و هزاران را ساعتى مى‏پندارند! (1) آن چنانکه خداوند در سوره روم می فرماید" و روزى که قیامت برپا شود، مجرمان سوگند یاد مى‏کنند که جز ساعتى (در عالم برزخ) درنگ نکردند! این چنین از درک حقیقت بازگردانده مى‏شوند "ولى کسانى که علم و ایمان به آنان داده شده مى‏گویند:شما بفرمان خدا تا روز قیامت (در عالم برزخ) درنگ کردید، و اکنون روز رستاخیز است، امّا شما نمى‏دانستید!". (2) حال این آیه نشان می دهد که گروهی گذر زمان را در برزخ احساس کرده ولی گروهی دیگر احساس نمی کنند .
اما در مورد غذا خوردن غذا خوردن باید گفت از برخی از روایات استفاده می شود که آنها در برزخ غذا می خورند آنچنانکه شخصی نقل می کند که به امام صادق (ع) عرض کردم: ارواح مومنان کجاست؟ حضرت فرمود:«ارواح المومنین فی حجرات فی الجنته، یاکلون من طعامها و یشربون من شرابها و یتزاورون فیها"ارواح مومنان در منازل بهشت‌‌اند . از طعام‌های آن می‌خورند. از نوشیدنی‌های آن می‌نوشند . همدیگر را می‌بینند و زیارت می‌نمایند». راوی بعد از ارواح کفار پرسید، حضرت فرمود: «فی النار یاکلون من طعامها و یشربون من شرابها و یتزاورون فیها؛ (3) ارواح کفار در آتش‌اند. از غذای و نوشیدنی آن استفاده می‌کنند همدیگر را می‌بینند و با هم ملاقات و دیدار دارند»
در مورد شب روز باید گفت به نظر فلاسفه و عرفای اسلامی، عالم خلقت دارای سه مرتبه وجودی است که عبارتنداز :
1.عالم مادّه، که بارزترین خصوصیّت آن حرکت و زمان به معنای خاص است؛ چرا که حرکت، سیلان و امتداد و جا به جایی و تغییر تدریجی را که در اشیای مادی قرار دارد، زمان گویند و میزان حرکت آن ها و مسافت طی شده توسط زمان اندازه‏گیری و محاسبه می‏شود. تمامی این اوصاف مخصوص ماده و اشیای مادی می‏باشد. همان طور که در تعریف حرکت گفته شده که: "تبدل تدریجی از قوه به فعل" است، این تعریف فقط در مورد اشیای مادی است.
2. عالم مثال که عالمی است غیر مادّی ولی دارای شکل و رنگ و مقدار. این عالم منزّه از حرکت و تغییر و زمان است .
3. عالم عقل، که منزّه از تمام آثار عالم مادّه است. عالم عقل و عالم مثال، از آن جهت که عوالمی مجرّد (غیر زمانی) هستند، آغاز زمانی برای آن ها معنی ندارد. لذا این دو عالم فقط آغاز علّی دارند. یعنی از حیث وجودی بعد از علّت خود قرار دارند.
حال با توجه به این مطلب، زمان به معنای گردش شب روز ، در عالم برزخ وجود ندارد، زیرا زمان مقدار حرکت است و حرکت از شئون ماده می‌باشد، حال آن که عالم برزخ، عالم غیر مادی و مجرد از ماده است.
البته این امر بدان معنا نیست که عالم آخرت و نظام حاکم بر آن، مطلقاً از زمان تهی باشد، بلکه در آن عالم نیز زمان وجود دارد که از نظر ماهیت با زمان در این دنیا که مخصوص مادیات است، متفاوت است، همان طور که عالم برزخ آثار ماده مانند وزن و مقدار را دارا است،ولی آثار مادی آن با دنیا متفاوت است. بر این اساس زمانی را متناسب با ویژگی های همان جهان، می توان تصور کرد که در آن عالم هم به نوعی وجود داشته باشد.
در مورد اقامه نماز آنچه به عنوان نماز شب اول قبر برای بازماندگان میت بیان شده است، آن است که این نماز بعد از نماز عشاء روزی که میت را دفن کردند، خوانده شود(5) لذا بر فرض شب اول قبر میت از همان زمان دفن باشد، آنچه برای ما به عنوان یکی از عوامل تاثیر گذار برای میت بیان شده است، همان است که بعد نماز خوانده می شود و در مورد زیارت عاشوراء اگر چه به عنوان امر مستحبی در آداب دفن بیان نشده است. اما مانند همه ذکرهای دیگر فی نفسه خواندنش هنگام دفن امر خوبی است چرا که به اعتقاد ما همه ائمه نزد خداوند بزرگوارند. اما در این میان برخی مانند امام حسین(ع) به دلائل مختلف، جایگاه و موقعیت ویژه ای دارند. لذا بازماندگان میت با خواندن زیارت عاشوراء،و گریه برای آن امام، قدری خود را تسلی داده و ثواب آن را به میت هدیه می کنند و از آن امام برای رحمت و مغفرت میت،طلب مسئلت می کنند.
در مورد تلقین نیز، تاکید شده است. ولی یا کسی که از جانب او اذن در تلقین دارد، بعد دفن و پراکنده شدن مردم،تلقین را دوباره تکرار کند حال اگر دیگران نیز این امر را بر عهده گیرند فی نفسه کار بدی انجام نداده اند. اما در عین حال آن امر مستحبی که در روایات بیان شده، منحصر در ولی یا کسی است که از جانب وی اذن داشته باشد.
پی نوشت ها:
1. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، چ دار الکتب الاسلامیه ، تهران، 1374 ه ش، ج 16، ص 484.
2. روم (آیه) 55 و 56.
3. علامه مجلسى، بحار الأنوار، چ مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ه ق، ج 6، ص 235
4. ر.ک. الهی قمشه‌ای، حکمت الهی، چ انتشارات اسلامی، تهران 1360، ص 298.
5. بنی هاشمی، سید محمد حسن، توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 368 (بحث مستحبات دفن)،دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1386ش.
6. شیخ بهایی، جامع عباسی، چ موسسه منشورات فراهانی، تهران بی تا، ج 1، ص 24.



:: موضوعات مرتبط: زندگی در عالم برزخ چگونه است؟؟؟؟؟ , ,
:: برچسب‌ها: زندگی در عالم برزخ چگونه است , زندگی درعالم برزخ برای مردگان چگونه است , زندگی برزخی , زندگی پس از مرگ , حیات برزخی ,
تاریخ : جمعه 18 مرداد 1392
بازدید : 784
نویسنده : شیخ پاسکال

چهل حدیث از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم)
1- آية المنافق ثلاث : اذا حدث كذب واذا وعد اخلف واذا اؤتمن خان
نشان منافق سه چيز است : 1 - سخن به دروغ بگويد . 2 - از وعده تخلف كند .3 - در امانت خيانت نمايد .

صحيح مسلم ، كتاب الايمان ، ح 89


2- لا ینال شفاعتی من اخر الصلوة بعد وقتها
کسی که نماز را از وقتش تأخیر بیندازد، (فردای قیامت) به شفاعت من نخواهدرسید

(بحارالانوار،ج،83ص20)


3- أبغض الحلال الي الله الطلاق .
منفورترين چيزهاي حلال در پيش خدا طلاق است .

سنن ابي داود ، كتاب الطلاق ، ح 1863


4- خَیرُ الأصحابِ مَن قَلَّ شِقاقُهُ و کَثُرَ وِفاقُهُ.
بهترین یاران کسی است که ناسازگاریش اندک باشد و سازگاریش بسیار

(تنبیه الخواطر، ج2، ص123 )


5- ابن آدم اذا اصبحت معافي في بدنك آمنا في سربك عندك قوت يومك فعلي الدنياالعفاء .
فرزند آدم وقتي تن تو سالم است و خاطرت آسوده است و قوت يك روز خويش راداري ، جهانگر مباش .

كنز العمال ، ج 3 ، ص 782 ، ح 8740


6- ابن آدم عندك ما يكفيك وانت تطلب ما يطغيك لا بقليل تقنع ولا بكثير تشبع .
فرزند آدم ، آنچه حاجت تو را رفع كند در دسترس خود داري و در پي آنچه تو را به طغيان وا مي دارد روز ميگذاري ، به اندك قناعت نميكني و از بسيار سير نمي شوي .

كنز العمال ، ج 3 ، ص 782 ، ح 8740


7- مَن رَدَّ عَن عِرضِ اَخیهِ المُسلِمِ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ اَلبَتَّةَ
هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود.

(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)


8- اتق دعوة المظلوم فإنما يسال الله حقه وان الله لن يضيع لذي حق حقه
از نفرين مظلوم بپرهيز زيرا وي به دعا حق خويش را از خدا ميخواهد و خدا حق رااز حق دار دريغ نميدارد .

كنز العمال ، ج 3 ، ص 507 ، ح 7650


9- اتقوا الحجر الحرام في البنيان فانه اساس الخراب
از استعمال سنگ حرام در ساختمان بپرهيزيد كه مايه ويراني است .

كنز العمال ، ج 15 ، ص 405 ، ح 41575


10- اَلعِبادَهُ سَبعونَ جُزء، اَفضَلُها جُزءً طَلَبُ الحَلالِ
عبادت هفتاد جزء است و بالاترین و بزرگترین جزء آن کسب حلال است.

(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)


11- اتقوا فراسة المؤمن فإنه ينظر بنور الله
از فراست مؤمن بترسيد كه چيزها را با نور خدا مي نگرد .

سنن ترمذي ، كتاب تفسير القرآن ، ح 3052


12- اتقوا الدنيا فوالذي نفسي بيده انها لأسحر من هاروت وماروت
از دنيا بپرهيزيد ، قسم به آن كس كه جان من در كف اوست كه دنيا ازهاروت و ماروت ساحرتر است .

كنز العمال ، ج 3 ، ص 182 ، ح 6063


13- اتقوا دعوة المظلوم فإنها تصعد الي السماء كأنها شرارة
از نفرين مظلوم بترسيد كه چون شعله آتش بر آسمان ميرود .

كنز العمال ، ج 3 ، ص 500 ، ح 7601


14- لكل شیئى زكاة و زكاة الابدان الصیام
براى هر چیزى زكاتى است و زكات بدنها روزه است.

(الكافى، ج 4، ص 62)


15- اثنان يعجلهما الله في الدنيا البغي وعقوق الوالدين .
دو چيز را خداوند در اين جهان كيفر ميدهد : تعدي ، و ناسپاسي پدر و مادر .

كنز العمال ، ج 16 ، ص 462 ، ح 45458


16- اجرأكم علي قسم الجد اجرأكم علي النار .
هر كس از شما در خوردن قسم جديتر است به جهنم نزديكتر است .

كنز العمال ، ج 11 ، ص 7 ، ح 30390


17- أجملوا في طلب الدنيا فإن كلا ميسر لما خلق له .
در طلب دنيا معتدل باشيد و حرص نزنيد ، زيرا به هر كس هر چه قسمت اوست مي رسد .

سنن ابن ماجه ، كتاب التجارات ، ح 2133


18- هو شهر اوله رحمة و اوسطه مغفرة و اخره عتق من النار.
رمضان ماهى است كه ابتدایش رحمت است و میانه‏اش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم.

(بحار الانوار،ج93،ص342)


19- احب الاعمال الي الله الصلاة لوقتها ثم بر الوالدين ثم الجهاد في سبيل الله
بهترين كارها در نزد خدا نماز به وقت است ، آنگاه نيكي به پدر و مادر ، آنگاه جنگ در راه خدا .

كنز العمال ، ج 7 ، ص 285 ، ح 18897


20- احب العباد الي الله الاتقياء الاخفياء
محبوبترين بندگان در پيش خدا پرهيزگاران گمنامند .

كنز العمال ، ج 3 ، ص 153 ، ح 5929


21- انَّ الدینارَ وَ الدُّرهَمَ اَهْلَكا مَنْ كانَ قَبلكُمْ و هُما مُهْلِكاكُمْ.
همانا دینار و درهم پیشینیان شما را به هلاكت رساند و همین دو نیز هلاك كننده شماست.

(جهاد النفس، ص 247)


22- احب الاعمال الي الله أدومها وان قل .
محبوبترين كارها در پيش خدا كاريست كه دوام آن بيشتر است ، اگر چه اندك باشد .

صحيح مسلم ، كتاب صلاة المسافرين و قصرها ، ح 1305


23- احب الاعمال الي الله من أطعم مسكينا من جوع أو دفع عنه مغرما أوكشف عنه كربا
بهترين كارها در پيش خدا آن است كه بينوايي را سير كنند ، يا قرض او رابپردازند يا زحمتي را از او دفع نمايند .

كنز العمال ، ج 6 ، ص 342 ، ح 15958


24- لا فقر اَشد من الجهل ، لا مال اَعود من العقل . 
هیچ تهیدستی سخت تر از نادانی و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست .

(اصول كافی،ج1،ص30)


25- احب الاعمال الي الله حفظ اللسان
بهترين كارها در پيش خدا نگهداري زبان است .

كنز العمال ، ج 3 ، ص 551 ، ح 7851


26- احب الجهاد الي الله عز وجل كلمة حق تقال لامام جائر
بهترين جهادها در پيش خدا سخن حقي است كه به پيشواي ستمكار گويند .

مسند احمد ، باقي مسند الانصار ، ح 21137


27- احب الطعام الي الله ما كثرت عليه الايادي
بهترين غذاها در پيش خدا آن است كه گروهي بسيار بر آن بنشيند .

كنز العمال ، ج 15 ، ص 233 ، ح 40716


28- احب اللهو الي الله تعالي إجراء الخيل والرمي .
بهترين بازيها در پيش خدا اسب دواني و تيراندازي است . 

كنز العمال ، ج 4 ، ص 344 ، ح 10812


29- طلب العلم فریضة علی کل مسلم، الا ان الله یحب بغاة العلم
طلب علم بر هر مسلمانی واجب است، همانا خدا جویندگان علم را دوست دارد.

(اصول کافی ج 1 /باب دوم/ص 35)


30- احب الله تعالي عبدا سمحا اذا باع وسمحا اذا اشتري وسمحا اذا قضي وسمحا اذااقتضي .
خداوند بندهاي را كه به هنگام خريد و هنگام فروش و هنگام دريافت سهلانگار است دوست دارد .

نهج الفصاحه ، ص 15 ، ح 85


31- احب عباد الله الي الله أنفعهم لعباده .
از جمله بندگان آن كس پيش خدا محبوبتر است كه براي بندگان سودمندتر است .

نهج الفصاحه ، ص 15 ، ح 86


32- أحثوا التراب في وجوه المداحين .
بر چهره ستايشگران ، خاك بيفشانيد .

كنز العمال ، ج 3 ، ص 574 ، ح 7960


33- احزم الناس أكظمهم للغيظ
آنكه در فرو بردن خشم از ديگران بيشتر است ، از همه كس دور انديشتر است .

نهج الفصاحه ، ص 17 ، ح 95


34- اختبروا الناس بأخدانهم ، فإن الرجل يخادن من يعجبه
مردم را از معاشرانشان بشناسيد ، زيرا كند هم جنس با هم جنس پرواز .

نهج الفصاحه ، ص 19 ، ح 106


35- اخوف ما أخاف علي امتي الهوي وطول الامل .
بر امت خويش بيش از هر چيز از هوس و آرزوي دراز بيم دارم .

كنز العمال ، ج 3 ، ص 490 ، ح 7553


36- ادعوا الله وأنتم موقنون بالاجابة واعلموا أن الله لا يستجيب دعاء من قلبغافل لاه .
خدا را بخوانيد و به اجابت دعاي خود يقين داشته باشيد و بدانيد كه خداوند دعارا از قلب غافل بي خبر نمي پذيرد .

كنز العمال ، ج 2 ، ص 72 ، ح 3176


37- ادني أهل النار عذابا ينتعل بنعلين من نار يغلي دماغه من حرارة نعليه .
از مردم جهنم آنكه عذابش از همه آسانتر است دو كفش آتشين بپا دارد كه مغزوي از حرارت كفشهايش به جوش ميآيد .

كنز العمال ، ج 14 ، ص 527 ، ح 39507


38- ادني جبذات الموت بمنزلة مائة ضربة بالسيف .
آسانترين كشش هاي مرگ مانند صد ضربت شمشير است .

كنز العمال ، ج 15 ، ص 569 ، ح 42208


39- اذا ابتلي أحدكم بالقضاء بين المسلين فلا يقض وهو غضبان وليسو بينهم في النظروالمجلس والاشارة
اگر يكي از شما به كار قضاوت ميان مسلمانان دچار شود بايد به هنگام غضب ازقضاوت خودداري كند و ميان ارباب دعوا در نگاه و نشيمنگاه و اشاره تفاوتي نگذارد .

كنز العمال ، ج 6 ، ص 102 ، ح 15034


40- اذا أحب الله عبدا حماه الدنيا كما يظل أحدكم يحمي سقيمه الماء .
وقتي خداوند بندهاي را دوست دارد ، دنيا را از او منع ميكند چنانكه شما مريض خويش را از نوشيدن آب منع ميكنيد .

كنز العمال ، ج 6 ، ص 471 ، ح 16595




:: موضوعات مرتبط: احادیثی از پیامبراکرم(ص) , ,
:: برچسب‌ها: احادیثی از پیامبر اکرم , حدیث های پیامبر , احادیث ناب پیامبر , سخنان پیامبر , احادیث زیبا از پیامبر , ,
تاریخ : یک شنبه 13 مرداد 1392
بازدید : 881
نویسنده : شیخ پاسکال
کانال ما با مطالب قشنگ برای شما https://telegram.me/haghighathayema

دانشمند مورد علاقه ی شما کیست؟؟؟

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دنیای زندگینامه و... و آدرس paskalov.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com