عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : چهار شنبه 29 مرداد 1393
بازدید : 723
نویسنده : شیخ پاسکال

روزی گذشت پادشهی از گذرگهی
فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست
پرسید زان میانه یکی کودک یتیم:
کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست؟
آن یک جواب داد: چه دانیم ما که چیست؟
پیداست آنقدر که متاعی گرانبهاست
نزدیک رفت پیرزنی گوژپشت و گفت:
این اشک دیده من و خون دل شماست
ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است
این گرگ سالهاست که با گله آشناست پروین اعتصامی

 

شنیده اید که آسایش بزرگان چیست
برای خاطر بیچارگان نیاسودن
به کاخ دهر که آلایش است بنیادش
مقیم گشتن و دامان خون نیالودن
همی ز عادت و کردار زشت کم کردن
هماره بر صفت و خوی نیک افزودن
ز بهر بیهده، از راستی بری نشدن
برای خدمت تن روح را نفرسودن
رهی که گمرهیش در پی است نسپردن
دری که فتنه اش اندر پس است نگشودن پروین اعتصامی

 

نگردد پخته کس با فکر خامی
نپوید راه هستی را به گامی
تر توش هنر میباید اندوخت
حدیث زندگی میباید آموخت
ببید هر دو پا محکم نهادن
از آن پس، فکر بر پای ایستادن
پردن بی پر تدبیر، مستی است
جهان را گه بلندی، گاه پستی است
  پروین اعتصامی

 

تا به کی جان کندن اندر آفتاب؟ ای رنجبر!
ريختن از بهر نان از چهره آب، ای رنجبر!
زين همه خواری که بينی زآفتاب و خاک و باد
چيست مزدت جز نکوهش با عتاب؟ ای رنجبر!
از حقوق پای‌مال خويشتن کن پرسشی
چند می‌ترسی ز هر خان و جناب؟ ای رنجبر!
جمله آنان را که چون زالو مکندت، خون بريز
وندر آن خون دست و پايی کن خضاب، ای رنجبر!
ديو آز و خودپرستی را بگير و حبس کن
تا شود چهر حقيقت بی‌حجاب، ای رنجبر!
حاکم شرعی که بهر رشوه فتوا می‌دهد
که دهد عرض فقيران را جواب؟ ای رنجبر!...
پروین اعتصامی

 

در دست بانوئی به نخی گفت سوزنی
کای هرزه گرد بی سر و بی پا چه میکنی
ما میرویم تا که بدوزیم پاره ای
هر جا که می رسیم تو با ما چه میکنی
خندید نخ که ما همه جا با تو همرهیم
بنگر به روز تجربه تنها چی میکنی
پروین اعتصامی

 

وقت گذشته را نتوانی خرید باز
مفروش خیره کاین گهر پاک بی بهاست
گر زنده ای و مرده نه ای کار جان گزین
تن پروری چه سود چو جان تو ناشتاست
تو مردمی و دولت مردم فضیلت است
تنها وظیفه تو همی نیست خواب و خاست
زان راه باز گرد که از رهروان تهیست
زان آدمی بترس که با دیو آشناست
پروین اعتصامی

 

روز بگذشته خیالست که از نو آید
فرصت رفته محالست که از سر گردد
کشتزار دل تو کوش که تا سبز شود
پیش از آن کاین رخ گلنار معصفر گردد
زندگی جز نفسی نیست، غنیمت شمرش
نیست امید که همواره نفس بر گردد...
پروین اعتصامی

 

ای خوشا خاطر ز نور علم مشحون داشتن
تیرگیها را ازین اقلیم بیرون داشتن
همچو موسی بودن از نور تجلی تابناک
گفتگوها با خدا در کوه و هامون داشتن
پاک کردن خویش را ز آلودگیهای زمین
خانه چون خورشید در اقطار گردون داشتن
عقل را بازارگان کردن ببازار وجود
نفس را بردن برین بازار و مغبون داشتن
بی حضور کیمیا، از هر مسی زر ساختن
بی وجود گوهر و زر، گنج قارون داشتن
گشتن اندر کان معنی گوهری عالمفروز
هر زمانی پرتو و تابی دگرگون داشتن
عقل و علم و هوش را بایکدیگر آمیختن
جان و دل را زنده زین جانبخش معجون داشتن
چون نهالی تازه، در پاداش رنج باغبان
شاخه‌های خرد خویش از بار، وارون داشتن
هر کجا دیوست، آنجا نور یزدانی شدن
هر کجا مار است، آنجا حکم افسون داشتن
پروین اعتصامی

 

عدسی وقت پختن، از ماشی
روی پیچید و گفت این چه کسی است
ماش خندید و گفت غره مشو
زانکه چون من فزون و چون تو بسی است
هر چه را میپزند، خواهد پخت
چه تفاوت که ماش یا عدسی است
جز تو در دیگ، هر چه ریخته‌اند
تو گمان میکنی که خار و خسی است ... پروین اعتصامی

 

خلاصه  شعري كه پروين براي سنگ مزار خود سروده است:
اين که خاک سيهش بالين است
اختر چرخ ادب پروين است
گر چه جز تلخي از ايام نديد
هر چه خواهي سخنش شيرين است
صاحب آن همه گفتار امروز
سائل فاتحه و ياسين است
آدمي هر چه توانگر باشد
چون بدين نقطه رسد مسکين است
پروین اعتصامی



:: موضوعات مرتبط: اشعار زیبای پروین اعتصامی , ,
:: برچسب‌ها: اشعار زیبا , پروین اعتصامی , اشعار پروین اعتصامی , بهترین های پروین اعتصامی , اعتصامی , سروده های زیبا , بهترین اشعار ,
تاریخ : چهار شنبه 29 مرداد 1393
بازدید : 767
نویسنده : شیخ پاسکال

افسوس كه نامه جواني طي شد
و آن تازه بهار زندگاني دي شد
وآن مرغطرب كه نام او بود شباب
فرياد ندانم كي آمدوكي شد خیام

 

یک عمر به کودکی به استاد شدیم
یک عمر زاستادی خود شاد شدیم
افسوس ندانیم که ما را چه رسید
از خاک بر آمدیم و بر باد شدیم خیام

 

در کارگه کوزه گری بودم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
هر یک به زبان حال با من گفتند
کو کوزه گر و کوزه خرو کوزه فروش خیام

 

اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما نه تو دانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من خیام

 

شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی
هر لحظه به دام دگری پا بستی
گفتا شیخا هر آن چه گویی هستم
آیا تو چنان که می نمایی هستی خیام

 

آن به كه در اين زمانه كم گيري دوست
با اهل زمانه صحبت از دور نكوست
آنكس كه به جمگي ترا تكيه بر اوست
چون چشم خرد باز كني دشمنت اوست خیام

 

در هر دشتي كه لاله زاري بوده است
آن لاله ز خون شهرياري بوده است
چو برگ بنفشه كز زمين مي رويد
خاليست كه بر رخ نگاري بوده است خیام

 

چون آب به جويباروچون باد به دشت
روزي دگر از نوبت عمرم بگذشت
هرگز غم دوروز مرا ياد نگشت
روزي كه نيامدست و روزي كه گذشت خیام

 

اي دل ز زمانه رسم احسان مطلب
وز گردش دوران سرو سامان مطلب
درمان طلبي درد تو افزون گردد
با درد بسازو هيچ درمان مطلب خیام

 

تا کي غم آن خورم که دارم يا نه
وين عمر به خوشدلي گذارم يا نه
پرکن قدح باده که معلومم نيست
کاين دم که فرو برم برآرم يا نه خیام

 

از منزل کفر تا به دین یک قدم است
وز عالم شک تا یقین یک نفس است
این یک نفس عزیز را خوش میدار
کز حاصل عمر ما همین یک نفس است خیام

 

نیکی و بدی که در نهاد بشر است
شادی و غمی که در قضا و قدر است
با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل
چرخ از تو هزار بار بیچاره تر است خیام 

 

ساقی ، گل و سبزه بس طربناک شده است
دریاب که هفته دگر خاک شده است
می نوش و گلی بچین که تا درنگری
گل خاک شده است سبزه خاشاک شده است خیام

 

افسوس که سرمایه زکف بیرون شد 
در پای اجل بسی جگرها خون شد
کس نامد از آن جهان که پرسم از وی
کاحوال مسافران  دنیا چون شد خیام

 

عمرت تا کی به خودپرستی گذرد
یا در پی نیستی و هستی گذرد
می خور که چنین عمر که غم در پی اوست
آن به که بخواب یا به مستی گذرد خیام

 

ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام زما و نه نشان خواهد بود
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود خیام

 

دیدم به سر عمارتی مردی فرد
کو گِل بلگد می زد و خوارش می کرد
وان گِل با زبان حال با او می گفت
ساکن ، که چو من بسی لگد خواهی کرد خیام

 

این قافله عمر عجب می گذرد
دریاب دمی که با طرب می گذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب می گذرد خیام

 

یک قطره آب بود و با دریا شد
یک ذره خاک و با زمین یکتا شد
آمد شدن تو اندرین عالم چیست؟
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد خیام

 

از جمله رفتگان این راه دراز
باز آمده ای کو که به ما گوید باز
هان بر سر این دو راهه از سوی نیاز
چیزی نگذاری که نمی آیی باز خیام

 

ای صاحب فتوا ز تو پرکارتریم
با این همه مستی زتو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان
انصاف بده کدام خونخوار تریم؟ خیام

 

بر خیر و مخور غم جهان گذران
خوش باشو دمی به شادمانی گذران
در طبع جهان اگر وفایی بودی
نوبت به تو خود نیامدی از دگران خیام

 

در کارگه کوزه گری کردم رای
بر پله چرخ دیدم استاد بپای
می کرد دلیر کوزه را دسته و سر
از کله پادشاه و از دست گدای خیام

 

هنگام سپیده دم خروس سحری
دانی که چرا همی کند نوحه گری
یعنی که نمودند در آیینه صبح
کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری خیام



:: موضوعات مرتبط: اشعار زیبای خیام , ,
:: برچسب‌ها: اشعار , اشعار زیبا , سخنان بزرگان , اشعار زیبای شاملو , بهترین اشعار , اشعار کوتاه , دنیای زندگی نامه , خیام , اشعار خیام , بهترین های خیام , ,
تاریخ : چهار شنبه 29 مرداد 1393
بازدید : 744
نویسنده : شیخ پاسکال

و عشق را
کنار تیرک راه بند
تازیانه می زنند
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد...
روزگار غریبی است نازنین...
آنکه بر در می کوبد شباهنگام
به کشتن چراغ آمده است
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد... شاملو

 

آه اگر آزادی سرودی می خواند
کوچک
همچون گلوگاه پرنده ای
هیچ کجا دیواری فرو ریخته برجای نمی ماند
سالیان بسیاری نمی بایست
دریافتی را
که هر ویرانه نشان از غیاب انسانی است ...  شاملو

 

به پرواز
شک کرده بودم
به هنگامی که شانه هایم
از توان سنگین بال
خمیده بود... شاملو

 

روزی ما دوباره کبوترهایمان را
پرواز خواهیم داد
و مهربانی
دست زیبایی را خواهد گرفت
و من آن روز را انتظار می کشم
حتی روزی که نباشم شاملو

 

گر بدين سان زيست بايد پست
من چه بی شرمم اگر فانوس عمرم را، به رسوائی نياويزم
بر بلندِ کاجِ خشکِ کوچه بن بست
گر بدين سان زيست بايد پاک
من چه ناپاکم اگر ننشانم از ايمان خود چون کوه،
يادگاری جاودانه بر تراز بی بقای خاک... شاملو

 

کوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود
و انسان با نخستین درد
در من زندانی ، ستمگری بود
که به آواز زنجیرش خو نمیکرد
من با نخستین نگاه تو آغاز شدم ... شاملو

 

ای کاش میتوانستند
از آفتاب یاد بگیرند
که بی دریغ باشند
در دردها و شادیهایشان
حتی
با نان خشکشان
و کاردهایشان را
جز از برایِ قسمت کردن
بیرون نیاورند ... شاملو

 

ای کاش میتوانستم
یک لحظه میتوانستم ای کاش
بر شانه های خود بنشانم
این خلق بیشمار را،
گرد حباب خاک بگردانم
تا با دو چشم خویش ببینند که خورشیدشان کجاست
و باورم کنند شاملو

 

برای زیستن دو قلب لازم است،قلبی که
دوست بدارد
قلبی که دوستش بدارند شاملو

 

روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت
روزی که کمترین سرود
بوسه است
و هر انسان
برای هر انسان
برادری ست
روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند
قفل
افسانه ای است
و قلب
برای زندگی بس است... شاملو

 

قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی
من درد مشترکم
مرا فریاد کن ... شاملو

 

یاران ناشناخته ام
چون اختران سوخته
چندان به خاک تیره فرو ریختند سرد
که گفتی
دیگر، زمین، همیشه، شبی بی ستاره ماند.

آنگاه، من، که بودم
جغد سکوت لانه تاریک درد خویش،
چنگ زهم گسیخته زه را
یک سو نهادم
فانوس بر گرفته به معبر در آمدم
گشتم میان کوچه مردم
این بانگ با لبم شررافشان:
آهای !
از پشت شیشه ها به خیابان نظر کنید!
خون را به سنگفرش ببینید! ...
این خون صبحگاه است گوئی به سنگفرش
کاینگونه می تپد دل خورشید
در قطره های آن ... شاملو

 

بی تو مهتاب تنهای دشتم
بی تو خورشيد سرد غروبم
بی تو بی‌نام و بی‌سرگذشتم.
بی تو خاکسترم
بی تو، ‌ای دوست! شاملو

 

تو نمي‌داني نگاهِ بي‌مژه‌ي محکومِِ يک اطمينان
وقتي که در چشمِِ حاکمِ يک هراس خيره مي‌شود
چه دريایِی‌ست!
تو نمي‌داني مُردن
وقتي که انسان مرگ را شکست داده است
چه زنده‌گي‌ست! شاملو

 

سكوت‏آب
مى‏تواند
خشكى ‏باشد و فرياد عطش:
سكوت‏گندم
مى‏تواند
گرسنه‏گى ‏باشد و غريو پيروزمندانه‏ى قحط:
همچنان كه ‏سكوت ‏آفتاب
ظلمات ‏است ـ
اما سكوت ‏آدمى فقدان‏ جهان ‏و خداست:
غريو را
تصوير كن!شاملو

 

مردی که تنها به راه میرود با خود میگوید
در کوچه میبارد و گرما در خانه نیست
حقیقت از شهر زندگان گریخته است،من با تمامِ حماسه ام به گورستان خواهم رفت
وتنها
چرا که
به راستی، کدامین همسفر میتوان اطمینان داشت؟
و به راستی
آنکه در این راه قدم برمی دارد به همسفری چه حاجت است؟ شاملو

 

زندگی یک تصادف است ، مرگ یک واقعیت شاملو




:: موضوعات مرتبط: اشعار زیبای شاملو , ,
:: برچسب‌ها: اشعار , اشعار زیبا , سخنان بزرگان , اشعار زیبای شاملو , بهترین اشعار , اشعار کوتاه , دنیای زندگی نامه , ,
تاریخ : چهار شنبه 29 مرداد 1393
بازدید : 841
نویسنده : شیخ پاسکال

آنچه می‌دانید، عمل کنید؛ و در آنچه نمی‌دانید؛ احتیاط کنید تا روشن شوید؛ و اگر روشن شدید، بدانید که بعضی معلومات را زیر پا گذاشته‌اید. محمدتقی بهجت

نگاه تند به زیردست، برای ترساندن آزاررسانی از نوع حرام است؛ و تبسم به عاصی و گناه‌کار، برای تشویق، یاری بر معصیت است. محمدتقی بهجت

به فكر خود باشيم، خود را اصلاح كنيم. اگر به خود نرسيديم و خود را اصلاح نكرديم، نمي توانيم ديگران را اصلاح كنيم.محمدتقی بهجت

اگر بي تفاوت باشيم و براي رفع گرفتاريها و بلاهايي كه اهل ايمان بدان مبتلا هستند دعا نكنيم، آن بلاها به ما هم نزديك خواهد بود. محمدتقی بهجت

واي بر ما اگر در خصوص خوردنيها و نوشيدنيها از حرام اجتناب نكنيم! زيرا همين غذاها است كه منشأ علم و ايمان و يا كفر ما مي شود! محمدتقی بهجت

خواندن قرآن در هر روز، و ادعیه مناسبه اوقات و امکنه (مکان‌ها)، در تعقیبات و غیر آنها؛ و کثرت تردد در مساجد و مشاهد مشرفه؛ و زیارت علما و صلحاء و همنشینی با آنها، از مرضیات خدا و رسول(ص) است و باید روز به روز، مراقب زیادتی بصیرت و انس به عبادت و تلاوت و زیارت باشد. محمدتقی بهجت

کثرت مجالست با اهل غفلت، مزید قساوت و تاریکی قلب و استیحاش (گریزان بودن) از عبادت و زیارات است؛ از این جهت است که احوال حسنه حاصله از عبادات و زیارات و تلاوت‌ها، به سبب مجالست با ضعفا در ایمان، به سوء حال و نقصان، مبدل می‌شوند؛ پس، مجالست با ضعیف الایمان ـ در غیر اضطرار و برای غیر هدایت آنهاـ سبب می‌شود که ملکات حسنه خود را از دست بدهد، بلکه اخلاق فاسده آنها را یاد بگیرد. محمدتقی بهجت

هر كه عمل كرد به معلومات خودش، خداوند مجهولات او را معلوم مي فرمايد! محمدتقی بهجت

اگر می خواهید از ناحیه دعا به جایی برسید، زبان حالتان این باشد: تسلیم خدا هستیم، هر چه بخواهد بکند، بنا داریم عمل به وظیفه بندگی کنیم. محمدتقی بهجت

با كسي نشست و برخاست كنيد كه همين كه او را ديديد به ياد خدا بيفتيد، به ياد طاعت خدا بيفتيد، نه با كساني كه در فكر معاصي هستند و انسان را از ياد خدا باز مي‌دارند. محمدتقی بهجت

وداع از اين دنيا براي ما بسيار نزديك است، ولي ما آن را بسيار دور مي‌بينيم وگرنه اينقدر با هم نزاع نداشتيم. محمدتقی بهجت

دنياپرستان را بنگريد كه به چه دل بسته‌اند و بر سر چه با هم نزاع دارند، به دنيايي از كاغذ و مقوا و خانه عنكبوت! محمدتقی بهجت



:: موضوعات مرتبط: سخنان زیبای استاد بهجت(ره) , ,
:: برچسب‌ها: سخنان زیبا , افلاطون , سخنان افلاطون , سخنان زیبای افلاطون , سخنان سنگین , سخنان عمیق , سخنان جالب , دنیای زندگی نامه , سخنان ایت الله بهجت , سخنان استاد بهجت , سخنان بهجت ,
تاریخ : چهار شنبه 29 مرداد 1393
بازدید : 834
نویسنده : شیخ پاسکال

ابرهای غارتگر دیرزمانی پیروز نخواهند ماند، دیر زمانی صاحب آسمان نخواهند بود و اختران را تنها به ظاهر در كام خود فرو می برند. والت ویتمن 

 

تو نباید آنچه را ثروت و مال می نامند گرد كنی، باید آنچه به دست می آری و هر كامیابی كه نصیب می شود با دستهای گشاده به گرد خود بپراكنی. والت ویتمن 

 

 آیا ما پیروزی را بزرگ انگاشتیم؟ آری چنین نیز هست – اما اكنون چنین می بینیم كه شكست هم، اگر از آن گریزی نباشد، بزرگ است، و مرگ و بیم نیز بزرگ اند. والت ویتمن

 

چه لوحه ی یادبود و چه سنگ نبشته ای بر مزار توست، ای میلیونر؟ ما ندانیم كه چه سان زیستی، اما این دانیم كه عمر خود را در دادوستد و در میان گروه دلالان بسر آوردی، نه رادمردی و قهرمانی از آن تست، نه نبردی و نه افتخاری. والت ویتمن

 

 در جوهر چیزها چنین نهاده اند كه از ثمره ی هر توفیقی، هر چه باشد، چیزی پدید آید كه مبارزه ی عظیم تری را واجب سازد. والت ویتمن

 

 به هیچ شوهری و هیچ زنی و هیچ یاری اعتماد نیست كه اعترافات آدمی را بشنود. والت ویتمن 

 

 غرق در اندیشه جهان، دیدم ذره ای كه نام آن « نیكی » است استوار بسوی ابدیت می شتابد، و دریای بی كرانی كه « بدی » نام دارد خود را به هر سوی می كشاند، تا ناپدید شود و بمیرد. والت ویتمن

 

 پیشتر رویم! انگیزه ها بزرگتر خواهند بود.  والت ویتمن

 

 تا كسی شهامت و تندرستی را با خود نیاورد به عرصه ی آزمایش پا نتواند گذاشت. والت ویتمن

 

 اكنون راز پرورانیدن برترین كسان را در می یابم، باید كه در هوای آزاد نشو و نما كرد و با زمین خورد و خفت. والت ویتمن

 

 خرد را آخرین بار در مدرسه ها نمی آزمایند، خرد را نمی توان از كسی كه صاحب آن است به كسی كه از آن محروم است منتقل ساخت. والت ویتمن

 

 دیگر در دل جنگل های عظیم راه نخواهیم سپرد، بلكه از میان شهرهای عظیم تر خواهیم گذشت، اكنون چیزی عظیم تر از ریزش نیاگارا در برابر ما خروشان است، سیل آدمیان. والت ویتمن 

 

 گذشته، آینده، عظمت و عشق – اگر آنها از تو تهی هستند تو خود از آنها تهی هستی. والت ویتمن

 

 من بر این باورم كه دیدن یك برگ علف، كمتر از سفر به ستارگان نیست. والت ویتمن

 

 شیفتگی ذاتی هر اتم این است كه به سرچشمه ی الهی و بنیادی‌‌اش بازگردد. والت ویتمن

 

 به پیش می رویم تا آنچه را زمین و دریا هرگز به ما نداده اند به دست آوریم. والت ویتمن

 

 زندگی به من آموخت؛ بودن با كسانی كه دوستشان دارم، از همه چیز با ارزش تر است. والت ویتمن



:: موضوعات مرتبط: سخنان زیبای والت ویتمن , ,
:: برچسب‌ها: سخنان زیبا , افلاطون , سخنان افلاطون , سخنان زیبای افلاطون , سخنان سنگین , سخنان عمیق , سخنان جالب , دنیای زندگی نامه , ,
تاریخ : چهار شنبه 29 مرداد 1393
بازدید : 817
نویسنده : شیخ پاسکال

اگر امیدواری که رنجت بار نیکو دهد هرگز گفتار آموزگاران را خوار مدار و از فرمانشان سر مپیچ . بزرگمهر

 

به بسیار گفتن آبروی خود مبر.بزرگمهر

 

دوستان برای شکار دشمنان چون تیر و کمان اند.بزرگمهر

 

ستوده و نیک فرجام کسی است که دادگر و نیکنام و در کردار و گفتار به هنجار باشد . بزرگمهر

 

آنچه دلخواه همه است جز تن درستی نیست ، که اگر کسی روزی از آن محروم شد آرزویی جز بدست آوردنش ندارد . بزرگمهر

 

فر و شکوه زمانی فزونی می یابد که دانا نزدمان ارجمند باشد ، و کام بدخواه را به زهر بی اعتنایی بیالایم .  بزرگمهر

 

برترین دانش ها یزدان پرستی است .  بزرگمهر

 

دانایان روشندل می دانند که دوران زندگی دراز نیست ، تن آدمی از این جهان است و روان از سرای دیگر . بزرگمهر

 

دل در آرزوی آنچه دسترسی بدان متصور نیست نباید بست ، از آنکه مایه رنج تن و بلای جان است . ب بزرگمهر

 

کسی در شمار دانایان است که بر آنچه از دستش رفته افسوس نخورد  ، از نایافته به رنج نباشد ، چون در طلب مرادی با سختی رویا رو شود سست نگردد و دل به ناامیدی نسپارد . بزرگمهر

 

خود را با هوس نزدیک مکن که خرد از تو روی بر می تابد .  بزرگمهر

 

اگر خرسند و رضا باشی زندگی به دلخواه می سپاری .  بزرگمهر

 

در آیین خرد در هر کاری اندیشه باید .  بزرگمهر

 

برای آدمی دشمن دانا از دوست نادان بهتر است .  بزرگمهر

 

دیو کین و دیو سخن چینی گزنده است . سخن چین هرگز جز به دروغ لب نمی گشاید . گفتارش همیشه بی فروغ است .دو روی و سخن چین از مهر یزدان بی بهره اند و از او در هراسند .  بزرگمهر

 

هرکس گوش نصیحت نیوش داشته باشد ، و دل به آموختن بسپارد ، بسا سخنان سودمند که از دانایان بشنود .  بزرگمهر

 

کسی که زبانش را از بد گفتن باز دارد ، و دل هیچ کس را به گفتن سخنان زشت نیازارد .  بزرگمهر

 

به نزدیک خردمندان چهار چیز بر پادشاهان عیب است : ترسیدن در میدان جنگ ، گریز از بخشندگی ، خوار داشتن رای خردمندان ، شتابزدگی و نا آرامی و بیقراری در کارها .  بزرگمهر

 

سخنی که سودی در آن نیست نگفتن بهتر ، چه سخن بی سود در مثل مانند، آتشی است که دودش بسیار و گرمی و فروغش سخت اندک باشد .  بزرگمهر

 

برای نادان پیرایه ای سزاورتر و زیباتر از خاموشی نیست .  بزرگمهر

 

فرخنده روزگار کسی است که اهرمن او را از راه راست بیرون نبرد و همواره بی گناه زندگی کند .  بزرگمهر

 

کسی که به حکمت پروردگار معتقد و خستو باشد به بد ونیک روزگار نمی پردازد چنین بنده ای در پرستیدن یزدان بیشتر می کوشد و از بد سکالی و پیروی دیوان می پرهیزد ، ناکردنی نمی کند و از رنجه کردن بی گناهان بیزاری می جوید .  بزرگمهر

 

نام جستن بی دلیری میسر نمی گردد ، و زمانه از بددلان بیزار است .  بزرگمهر

 

اگر شاه به تو مهربان باشد دلیر و گستاخ مشو ، از آنکه طبع شاه چون آتش است و دل شیر از آن می هراسد .  بزرگمهر

 

اگر  کوه با همه سنگینی و عظمت و صلابت  که وی راست فرمان شاه را سبک دارد تیره رای خیره سری بیش نیست .  بزرگمهر

 

به هنگام نبرد هوشیار و نگهدار تن خویش باش . چون دشمن در برابر تو ایستاد بر آشفته مشو و تدبیر نیکو کن .   بزرگمهر

 

دل کسی که خاطر شاه دادگر از او مکدر باشد جایگاه دیو است .  بزرگمهر

 

هر کس را سرنوشتی مقدر است . یکی روز و شب در طلب سربلندی و سروری به جان  می کوشد و بهر ه اش جز خستگی و فرسودگی و نامرادی چیزی نیست . به تعبیر دیگر در کنار چشمه روشن و گوارا تشنه  می ماند. از سوی دیگر بی هنری بختیار ، بی آنکه تن به کار و کوشش بسپارد ، روزگار بر او می خندد و از همه گونه آسایش و آرامش برخوردار می گردد . پروردگار چنین خواسته و تدبیر بر تقدیر کارگر نمی افتد .  بزرگمهر

 

دانش برترین داده های یزدان پاک است . خردمند همیشه سرور است ،   بزرگمهر

 

هر که تن درست و نیرو دارد هرگز سخن نادرست نمی گوید . دروغگویان همه بیمار و ناتوان و زبون اند .  بزرگمهر

 

آنکه طالب آسایش جان و تن است باید شکیبا و بردبار باشد ، در دوستی  و داد و ستد با مردم کژی و کاستی و فریبکاری نکند . چون گناهی از کسی بیند و بر او دست یابد ببخشد ، و کینه خواه و تیز خشم و دشمن سوز و نا بردبار نباشد .   بزرگمهر

 

آنکس بر خویشتن نگهبان دارد که برای رسیدن به هوس و آرزوهای کوچک  قدر نیکخویی و جوانمردی را نشکند ، و اگر فزونی و کامیابی بد روزگار را دید تن به پستی و زبونی نسپارد .   بزرگمهر

 

بخشنده نیکخوی آن کس است که به بخشش جانش را آراسته گرداند . دور از جوانمردی است که بخشنده بر آن کسی که چیزی به او داده یا خیری رسانده منت نهد .   بزرگمهر

 

ده چیز بر ده گروه خاصه بر دانش پژوهان نکوهیده است : دروغ گفتن به فرمانروا ، سپهبدی که زر بر سپاه خویش نپراگند ، مرد سپاهی که از پیکار بهراسد ، دانشمندی که چون چیزی در نظرش مطبوع افتد دل به هوس سپارد و از گناه نترسد ، پزشکی که خود بیمار و دردمند شود . تنک مایه ای که به دروغ به سرمایه و دارایی خویش نازد ، سفله ای که بر هر کس که چیزی دارد رشک برد ، خردمندی که زود خشم بود ، و به چیز کسان طمع ورزد ، کسی که رهنمایی از نادان امید دارد ، و آنکه کارگاه و یا بنیادی عظیم را به کاهلی سپارد ، و بی خردی که خردجوی نباشد .  بزرگمهر

 

آدمی باید از گناه بپرهیزد ، هر چه را به خویش نمی پسندد به دوست و دشمن خود روا ندارد .  بزرگمهر

 

خرد بر سر جان چون افسری تابنده است و مدارا و مهربانی به قدر همسنگ خرد است .  بزرگمهر

 

آنکه به خداوند پاک و مهربان بیش از دگران امید و بیم بسته است ، بیش از همه در خور ستایش است .  بزرگمهر

 

روشندل  و نکته دان کسی است که سخنان کوتاه و پر معنی بگوید .  بزرگمهر

 

دل  اهل دانش وقتی شاد می گردد که بردبار بوده و مردم بی شرم را به خویش نزدیک نکند .  بزرگمهر

 

زورمندترین  و پر گزنده ترین اهرمن آز است ، که دیوی است ستمکار و دیر ساز .  بزرگمهر

 

خردمند  هرگز غم آنچه را  از دستش رفته نمی خورد ، حتی اگر عزیز ترین کسش مرد و وی را به خاک سپرد ، شکسته غم و درد نمی گردد ، دیگر آنکه مرد خردور از نادیدنیها چنان دل می کند که باد از بید می گذرد .  بزرگمهر

 

پادشاهان مردم دوست برگزیدگان پروردگارند .  بزرگمهر

 

مال هم مایه سربلندی و آسایش است ، و هم سبب خواری و پریشانی . اگر به آیین خرد صرف شود آفریننده شادی و برآورنده نام نیک است ، اما اگر بنهند و نخورند یا چنانکه باید بکار نبرند بهای سنگ و گوهر شاهوار یکی است .  بزرگمهر



:: موضوعات مرتبط: سخنان زیبای بزرگمهر , ,
:: برچسب‌ها: سخنان زیبا , افلاطون , سخنان افلاطون , سخنان زیبای افلاطون , سخنان سنگین , سخنان عمیق , سخنان جالب , دنیای زندگی نامه , سخنان زیبای بزرگمهر , سخنان جالب , سخنان خنده دار , سخنان بزرگان , سخنان عجین ,
تاریخ : چهار شنبه 29 مرداد 1393
بازدید : 824
نویسنده : شیخ پاسکال

آدمياني مانند گل هاي لاله ، زندگي کوتاه در هستي  و نقشي ماندگار در انديشه ما دارند . ارد بزرگ

 

ناداني و پستي يک نفر در گذشته ، نمي تواند ميدان انتقام از خاندان او باشد .  ارد بزرگ

 

رازها در هنگامه شادي و بازي آدمي است . نکته فراموش شده جهان انديشه ، تعريف درست اين حالت هاست .   ارد بزرگ

 

رويش باغ سکوت ، در هنگامه خروش و همهمه ارزشش را نشان مي دهد .   ارد بزرگ

 

اين ديدگاه اشتباست که بپنداريم مرد توانا ، فرزندي همچون خود خواهد داشت .   ارد بزرگ

 

ريگهاي ساحل خرد ، نشيمنگاه پندارهاي پاک و شبانه توست .  ارد بزرگ

 

گسستن دو همسر مي تواند خانداني را از هم بپاشد .  ارد بزرگ

 

خرد ابتدا به انديشه پناه مي برد .  ارد بزرگ

 

کليد رازهاي بزرگ ، در ژرفاي کمي نيست .  ارد بزرگ

 

پيوند پاک ، پيوندي ابدي است .  ارد بزرگ

 

آدم ماديگرا جادهاي احساسش  ،  کم رفت و آمد است .  ارد بزرگ

 

آنانکه از رسيدن به ريشه ها هراس دارند ، در روزمرگي دست و پا مي زنند .   ارد بزرگ

 

آه و بردباري ، ريشه هر ديوزاد ، و بد خويي را ، خواهد کَند .  ارد بزرگ

 

سخن بدون پشتوانه ، يعني گزاف گويي .  ارد بزرگ

 

شناور بودن خرد آدم در جهان احساس  به او ميدان بروز و رشد هنر را داده است . ارد بزرگ

 

يکي از بزرگترين خوشبختي ها ، خدمت بيشتر به مردم است .  ارد بزرگ

 

خودخواهي ، کاشي سادگي  روانت را ، خواهد شکست .  ارد بزرگ

 

آدم خودبين ، چاره اي جز فرود آمدن ، ندارد .  ارد بزرگ

 

نگارنده و سخنگويي که ديگران را کوچک و خوار مي نامد ، خود چيزي براي نمايش و بروز ندارد . ارد بزرگ

 

نماز عشق ترتيبي ندارد چرا که با نخستين سر بر خاک گذاردن ، ديگر برخواستني نيست .  ارد بزرگ

 

تمناي واپسين آدمي ، شناور شدن در بسامدهاي گيتي است .   ارد بزرگ
بسامدها : امواج

 

استخوان بندي شهرها در ديوار است و بزرگداشت .  ارد بزرگ

 

کسي که درد روشنگري و بازگويي تجربه را ندارد خود نيز زماني براي بهره از آن را نخواهد يافت .   ارد بزرگ

 

پشيماني، اولين گام براي پوزش است.  ارد بزرگ

 

براي کسب خرد ، سختي را بر خود هموار کن .   ارد بزرگ

 

سرايش يک بيت درست از زندگي ، نياز به سفري ، هفتاد ساله دارد .  ارد بزرگ

 

آدمهای ماندگار به چیزی جز آرمان نمی اندیشند . ارد بزرگ


مردمان توانمند در میان جشن و بزم نیستند . آنها در هر دم به آرمانی بزرگتر می اندیشند و برای رسیدن به آن در حال پیکارند . ارد بزرگ


میندیش که دیگران ، تو را به آرمانت خواهند رساند . ارد بزرگ


پیش نیاز رسیدن به دلیری و بی باکی ، یافتن آرمان و خواسته ای هویدا است . ارد بزرگ


تنها آرمانهای بزرگ است که به ما بینشی فرا دنیوی می دهد . ارد بزرگ


مهم نیست تا چه میزان رشد کرده ایم ، مهم این است که از آرمان هایمان دور نشده باشیم . ارد بزرگ


هدف آدمهای کارآمد ، پیدا نمودن راهی مناسب برای ساختن ایده هاست . ارد بزرگ


آنکه در بیراهه قدم بر می دارد آرمان و هدف خویش را گم کرده است . ارد بزرگ


سفر ، نای روان است برای اندیشه و آرمان بزرگ فردا . ارد بزرگ


به جای خود کم بینی و آرمان گریزی ، پای در راه نهیم که این تنها درمانگر دردهای زندگی ست . ارد بزرگ


اگر آرمان برایمان هویدا باشد ابزار های رسیدن به آن را خیلی زود خواهیم یافت . ارد بزرگ
آرمان ما باید دارای شور و برانگیختگی باشد . انگیزشی که آدمی را به هست و جوشش نیاورد ، خسته کننده است . ارد بزرگ


یادآوری آرمانها ، از بیراهه روی بازمان می دارد . ارد بزرگ


آرمان را نباید فراموش ساخت اما می توان هر دم ، به روشی بهتر برای رسیدن به آن اندیشید . ارد بزرگ


هیچ گاه از داشتن دشمن نترس ، از انجام ندادن درست آرمان های خویش بترس . ارد بزرگ


میان گام نخست و آرمان بازه ای نیست ، آنچه داریم اندازه نیروی کنونی ماست . ارد بزرگ



کمر راه هم در برابر آرمان خواهی برآزندگان خواهد شکست . ارد بزرگ


آدمهای آرمانگرا هنگامیکه به نادرست بودن آرزویی پی می برند بر ادامه آن پافشاری نمی کنند . ارد بزرگ


اندیشه همه گیر مردمی همیشگی نیست زیرا همواره دستخوش دگرگونی بدست جوانان پس از خود است ورود جوانان به آرامی ، آرمانهای نو پدید می آورد ، و اگر آرمان گذشتگان نتواند خود را بازسازی کند ناگریز نابود می گردد . ارد بزرگ


هرگز هنگام گام برداشتن به سوی آرمان بزرگ ، نگاهت به آنانی که دستمزد خویش را پیشاپیش می خواهند نباشد ! تنها به توانایی های خود اندیشه کن . ارد بزرگ


همیشه بدنبال سرنوشتی بهتر برای خود باش ، و اگر کسب دانش آرمانت است هر آنچه در این مسیر رنج ببری ارزشش را دارد . ارد بزرگ


آرمان ما نباید موجب نابودی دیگران گردد آرمانی ارزشمند است که بهروزی ما و دیگران را در پی داشته باشد . ارد بزرگ


آدم های هدفمند فرمندند ، چرا که برآیند هدفمندی ، پاکی ست و پاکی شاهراه فرمندیست . ارد بزرگ


هدفمندان دارای دلدار ، فرهمندانند . ارد بزرگ


آنکه هدفش را ساده و باز نموده کمتر دچار سر در گمی می گردد . ارد بزرگ


زمانی می توانید کسی را از راهی بازدارید که ابتدا هدفش را دگرگون ساخته باشید . تا کسی هدفش دگرگون نگردد شما راه به جایی نخواهید برد . ارد بزرگ


آدمیانی اندک ، تنها به هدف می اندیشند ! و بسیار کسان که هدفشان جز خانه نشین کردن همان گروه و دسته کوچک نیست . ارد بزرگ


گاهی هدف خود ، سد دید آدمیست باید دور شد و آنگاه برگشت چه درخشان هویداست . ارد بزرگ


برنامه داشتن ویژه گی آدمهای کارآمد است . ارد بزرگ


کیهان دارای ساختاری هدفمند است . این ساختار به آن پویایی بخشیده ، و برآیندی شگرف ، در آن بر جای می گذارد . ارد بزرگ


عشق همچون توفان سرزمین غبار گرفته وجود را پاک می کند و انگیزه رشد و باروری روزافزون می گردد . ارد بزرگ


عشق چنان شیفتگی در نهان خود دارد که سخت ترین دلها نیز ، گاهی هوس شنا در آن را می کنند . ارد بزرگ


نماز عشق ترتیبی ندارد چرا که با نخستین سر بر خاک گذاردن ، دیگر برخواستنی نیست .ارد بزرگ


هیچ گاه عشق به همدم را پاینده مپندار و از روزی که دل می بندی این نیرو را نیز در خویش بیافرین که اگر تنهایت گذاشت نشکنی و اگر شکستی باز هم نامید نشو چرا که آرام جان دیگری در راه است .ارد بزرگ


کمک به همگان ، عشقی است که به برجستگان کمک می کند راه های سرفرازی را بیابند . ارد بزرگ


سختی های بزرگ به آدمی نیرویی دو چندان می بخشد . ارد بزرگ


دشواری ، به هدف ما ارزش می بخشد . دشواری بیشتر ، ارزش فزونتر .ارد بزرگ


مستمند کسی است ، که دشواری و سختی ندیده باشد . ارد بزرگ


ارزش سختی های روزگار را باید دانست ، آنها آمده اند تا ما را نیرومندتر سازند . ارد بزرگ


آنکه سختی نکشیده ، نرمی و بهکامی نخواهد داشت .ارد بزرگ


گذشتن از سختی های پیش رو ، چندان سخت تر از آن چه پشت سر گذاشته ایم نخواهد بود . ارد بزرگ


بسیار یاد کردن از سختی های زندگی ، بردگی می آورد .ارد بزرگ


آنچه بدست خواهی آورد فراتر از رنج و زحمتت نخواهد بود .ارد بزرگ


دوستی با رنج ها و درد ها مانند دوستی با دشمن ستیزه جو ست ، باید بر ناراستی ها تاخت که این تنها راه ماندگاریست . ارد بزرگ


رنج آدمی را نیرومند می سازد برسان کوهستان سخت . ارد بزرگ


سرآمد دشواری و سختی دانایست و دانا چشم خویش را بر بسیاری از زیبایی های زود گذر گیتی خواهد بست . ارد بزرگ


گیتی در جنگ و آوردی بزرگ در گردش است . اندیشه و تلاش خردمندان از یک سو و پوزخند اهریمن و روان دیوپیشگان از سوی دیگر ، معرکه این جهان گذارا است . ارد بزرگ


بی مایگی و بدکاری پاینده نخواهد بود ، گیتی رو به پویندگی و رشد است . با نگاهی به گذشته می آموزیم : اشتباهاتی همچون برده داری ، همسر سوزی و … را آدمیان رها نموده اند ، خردورزی ! آدمی را پاک خواهد کرد . ارد بزرگ


آنانیکه خویی جانور گونه دارند و تنها در پی زدودن گرفتاریهای خویشتن خویش هستند بزهکاران روزگارند. باید گفت نشانه آنها بر گیتی هم تراز ریگ کوچکی در کرانه دریای آدمیان نیز نخواهد بود . ارد بزرگ


بی پایبندی به نظم در گیتی ، ویژگی آدمهای گوشه گیر است که عشق و احساس را سپر دیدگاههای نادرست خود می کنند. ارد بزرگ


نرمش و سازگاری با گیتی از هر کمین دلهره آوری ، رهایی مان خواهد بخشید . ارد بزرگ


گیتی همواره در حال زایش است و پویشی آرام در همه گونه های آن در حال پیدایش است . ارد بزرگ


ریشه کارمند نابکار ، در نهاد سرپرست و مدیر ناتوان است . ارد بزرگ


بکار گیری آشنایان در یک گردونه کاری برآیندی جز سرنگونی زود هنگام سرپرست آن گردونه را به دنبال نخواهد داشت . ارد بزرگ


شباهنگام برای خانواده و نزدیکانت نامه بنویس و در روز برای اربابان و سرپرستان . ارد بزرگ

 

برای شناخت آدمیان ، بجای کنکاش در اندیشه تک تک آنها ، بدنبال شناخت پیشوای انگاره و خرد آنها باشید . ارد بزرگ


کشوری که دارای پیشوایی بی باک است همه مردمش قهرمان و دلیر می شوند . ارد بزرگ


پوزش خواستن از پس اشتباه ، زیباست حتی اگر از یک کودک باشد. ارد بزرگ


رسیدن به راستی و درستی چندان سخت و پیچیده نیست کافیست کمی به خوی کودکی برگردیم . ارد بزرگ


هرگز به کودکانتان نگویید پیشه آینده اش چه باشد همواره به او ادب و ستایش به دیگران را آموزش دهید چون با داشتن این ویژگیها همیشه او نگار مردم و شما در نیکبختی خواهید بود و اگر اینگونه نباشد هیچ پیشه ای نمی تواند به او و شما بزرگواری بخشد . ارد بزرگ


کسی که همسر و کودک خویش را رها می کند ، در پی خفت ابدیست . ارد بزرگ

 

کودکی که گناه خویش را بدون پرسش ما به گردن می گیرد در حال گذراندن نخستین گام های قهرمانی است . ارد بزرگ

 

اهل سیاست پاسخگو هستند ! البته تنها به پرسشهایی که دوست دارند ! . ارد بزرگ


مهم ترین رازهای نهان سیاست بازان ، چیزی جز پیگری اندیشه مردم کوچه و بازار نیست . ارد بزرگ


آدمهای پلیدی هستند که با زمان سنجی مناسب ، از نگرانی های همگانی بهره می برند و خود را یک شبه رهایی بخش مردم می خوانند . ارد بزرگ


کوشش های سیاسی برای جوانان ، مردابی مرگبار است . ارد بزرگ


چو گرمای تن مردان و زنان کهن به آسمان پر کشید با یاد خویش اندیشه هواخواهان خود را گرما دهند . ارد بزرگ


مردان و زنان کهن در راه رسیدن به هدف ، یک آن هم نمی ایستند . ارد بزرگ


نگاه مردان کهن ایستا نیست آنها دورانهای آینده را نیز به خوبی می بینند . ارد بزرگ


دودمان بی نیا و مرد کهن ، به هزار آیین اهریمنی گردانده می شود . ارد بزرگ


اگر نتوانیم به تبار خویش سامانی درست دهیم ، مانند این است که در خانه ایی بی دیوار زندگی می کنیم . ارد بزرگ


برآزندگان خواهند ساخت سرآیندگان از پس آن خواهند سرود و زمین آیندگان را بارور می سازند . ارد بزرگ


برآزندگان سپاه یاران خویش را تنها در آمدگان و زندگان نمی بینند . ارد بزرگ


برآزندگان گرما بخشند ، سخن و گفتار آنان راه روشن آیندگان است . ارد بزرگ


برآزندگان به گفتار سخیف و کم ارزش زندگی خویش را تباه نمی سازند . ارد بزرگ


برآزندگان چشم در دست پر از بذر خویش دارند و آسمانی که مهربان است صدای غرش باد هرزه گرد آنها را از راه خویش برنمی گرداند . ارد بزرگ


برآزندگان مست شرآب هزاران ساله تاریخ کشورخویشند سخن آنان جز آهنگ خیزش و رشد نیست . ارد بزرگ


برآزنده نمی گوید کیست ! او می گوید چیستی ؟ و از چیستت تو را به آسمانها می کشاند . ارد بزرگ


برآزندگان بدنبال دگرگونی و رستاخیزند ، رشد در کمینگاه راه های نارفته است . ارد بزرگ


برآزندگان شادی را از بوته آتشدان پر اشک ، بیرون خواهند کشید . ارد بزرگ


دارایی برآزندگان ، دلی سرشار از امید است به پهنه و گستره آسمانها . ارد بزرگ


کمر راه هم در برابر آرمان خواهی برآزندگان خواهد شکست . ارد بزرگ


برآزندگان و ترس از نیستی؟! آرمان آنها نیستی برای هستی میهن است. ارد بزرگ


پرهای خون آلود برآزندگان نقش زیبای آزادی آیندگان است. ارد بزرگ


کجاست سینه کش کوهستان سرد و بلندی که گامهای برآزندگان را بر تن خویش به یادگار نداشته باشد ؟ . ارد بزرگ


برآزندگان دستی و دامنی برای کاشتن دارند ! تا کدام فرزند برداشت کند ؟... ارد بزرگ


ویرانه کاخ های برآزندگان هم ، هزاران گهواره امید بر بر بستر خویش دارد . ارد بزرگ


میهن پرستی هنر برآزندگان نیست که آرمان آنان است . ارد بزرگ


چه فریست زندگی را آنگاه که : برآزندگان را نشناسی ؟ و در خود بپیچی ؟ . ارد بزرگ

 

سرزمینی که اسطوره های خویش را فراموش کند به اسطورهای کشورهای دیگر دلخوش می کند فرزندان چنین دودمانی بی پناه و آسیب پذیرند . ارد بزرگ


اسطوره ها زاینده اند ! آنان برای فرزندان سرزمین خویش همواره امید به ارمغان می آورند . ارد بزرگ


هیچ گاه در برابر فرزند ، همسرتان را بازخواست نکنید . ارد بزرگ


تنها مادر و پدر خواست های فرزند را بی هیچ چشم داشتی بر آورده می سازند . ارد بزرگ


مادر و پدر ، زندگیشان را با فروتنی به فرزند می بخشند . ارد بزرگ


این دیدگاه اشتباست که بپنداریم مرد توانا ، فرزندی همچون خود خواهد داشت . ارد بزرگ


فرزند نانجیب ، آتش عمر پدر است . ارد بزرگ


فرمانروای بزرگ مردم خویش را در هیچ کجای دنیا از یاد نمی برد و همیشه پناه آنان است . ارد بزرگ


فرمانروا اندیشه خویش را درگیر رخدادهای کوچک نمی کند . ارد بزرگ


سیاست بازان بدانند که فرمانروا همیشه به مردم بدهکار است . ارد بزرگ


سردمداران ناشایست ترسشان از ناکارآمدیشان نیست ، دوری از فرمانروایی آنها را می ترساند ! . ارد بزرگ


سردمداران برای آنکه به توفان مردم گرفتار نشوند باید با امواج دریای آدمیان هماهنگ گردند .مهار دریا غیر ممکن است کسانی که فکر می کنند مردم را با امکانات خود مهار کرده اند دیر یا زود گم می شوند . ارد بزرگ


فرمانروایان نیرومند ، رایزنانی باهوش و کارآمد در کنار خود دارند . ارد بزرگ


بیچاره مردمی که فرمانروایانش رایزن ! ، و رایزنانشان فرمانروا هستند . ارد بزرگ


مردم به دنبال گزارش روزانه فرمانروایان نیستند! آنان دگرگونی و بهروزی زندگی خویش را خواستارند !! . ارد بزرگ


فرمانروای دانا می داند ، هیچ ندای با کُشتن خفه نمی شود . ارد بزرگ


فرمانروای دانا ، زخم خورده را بر هیچ کار دیوانی نمی گمارد . ارد بزرگ


خواست فرمانروا باید هم آهنگ با مردم باشد پیشداری او به نابودی اش می انجامد . ارد بزرگ


فرمانروای اندرزگو شایسته فرمانروای نیست تنها آنانی شایسته اند که اهل کارند . ارد بزرگ


همواره سودجویان خود را نگهبانان راستین فرمانروا می دانند . حال آنکه فرمانروای پاکزاد ، به شمار مردم خویش پاسبان دارد . ارد بزرگ


وقتی دیوانسالاران از نزدیکان فرمانروایان شدند دیگر امیدی به رشد کشور نیست . ارد بزرگ


بیچاره مردمی که فرمانروایانشان ، شاگردان رسانه ها باشند . ارد بزرگ


فرمانروایان تنها پاسخگوی زمان حال خویش نیستند آنها به گذشتگان و آیندگان نیز پاسخگویند . ارد بزرگ


فرمانروای شایسته به فکر انتقام از مردم خویش نیست . ارد بزرگ


فرمانروایان هیچگاه نباید از بار کاری که بر دوش گرفته اند شانه خالی کنند اگر هم اشتباهی رخ نموده با دلیری آن را بازگویند . ارد بزرگ


فرمانروایی که نتواند جلوی بیداد بزهکاران و چپاولگران را بگیرد شایستگی گرداندن کشور را ندارد . ارد بزرگ


فرمانروا در برکناری کارمند نابکار زمانی را نباید از دست دهد چون سیاهی کار بزهکار در دید مردم خیلی زود دامن او را نیز خواهد گرفت . ارد بزرگ


به حال سرزمینی که روشنفکرش ، حرف فرمانروایان تمامیت خواه را تکرار می کند باید گریست . ارد بزرگ


بی شرم ترین فرامانروایان آنهایی هستند که ناکارامدی و اشتباهات خود را به مردم نسبت می دهند . ارد بزرگ


فرمانروایان بی خرد ، مردم را شاگرد خویش می پندارند . ارد بزرگ


پادشاهی که مردمش از او فروتر بنشینند در فزونی و برتری نیست او در ته چاه کبر و خود بینی فرو افتاده است . ارد بزرگ


یکی از بزرگترین خوشبختی ها ، خدمت بیشتر به مردم است . ارد بزرگ


میرآب ، به اندازه دهد ، همه دشت سبز خواهد بود . ارد بزرگ

 

انتخابات مکان شعبده بازی دیوان سالاران نیست ! . ارد بزرگ


امروزه ، انتخابات آزاد تنها راهکار ادامه زندگی سیاسی فرمانروایان است . ارد بزرگ


انتخابات آزاد ، دشمن هیچ یک از باورهای توده مردم نیست . ارد بزرگ


انتخابات درست و سازنده ، ناجی کشور و نادیده گرفتن آن ، پگاه رستاخیزی هولناک است . ارد بزرگ


کشوری که گروه های هدفمند سیاسی ندارد انتخابات هر روز بیشتر به پستی می گراید . ارد بزرگ


دیوان سالاران بر این باور نباشند که انتخابات حقی است که آنها به مردم می دهند ! .ارد بزرگ


انتخابات نیاز به هنجاری خردمندانه دارد خردی که باور همه نخبگان آزاد اندیش کشور باشد . ارد بزرگ


انتخابات پرشگاه سیاسیون برای رسیدن به دستگاه دیوانی نیست اینجا خواست توده آدمیان برای درمان ناراستی هاست . ارد بزرگ


کوچک کنندگان دایره انتخابات ، با بن و ریشه آن دشمن اند . ارد بزرگ


آدمیانی که انتخابات نیک را بی ارزش می انگارند و آنانی که دانسته در بازی انتخابات نادرست رای می دهند هر دو به یک اندازه به سرزمین خویش پشت کرده اند . ارد بزرگ


دودمانی که بزرگان و ریش سفیدانش خوار باشند ، به کالبد بی جانی ماند که خوراک جانوران دیگر شود . ارد بزرگ


از آه و نفرین بزرگان و ریش سفیدان هر ایلی باید ترسید . ارد بزرگ


گِره های که به هزار نامه دادگستری باز نمی شود ، به یک نگاه و یا ندای ریش سفیدی گشاده می گردد . ارد بزرگ


اندیشه و سخن ریش سفیدان برآیند بردباری ، مردمداری و سرد و گرم چشیدگی روزگار است . ارد بزرگ


ریش سفید داراترین به اندیشه است نه به دارایی و اندوخته . ارد بزرگ


ریش سفیدان ، زنجیر ارتباط نسل ها هستند . و خاندان بدون ریش سفید ، گذشته ای کم رنگ دارد و آیین های به جای مانده ، به هزار گونه ، تفسیر می شود . ارد بزرگ


آنانکه تیشه به ریشه بزرگان و ریش سفیدان می زنند خود و فرزندانشان را بی پناه خواهند ساخت . ارد بزرگ

 

تبار بی ریش سفید ، همچون خانه بی سقف است . ارد بزرگ


نخستین گام بهره کشان کشورها ، ابتدا نابودی بزرگان و ریش سفیدان است و سپس تاراج دارایی آنها . ارد بزرگ


بزرگواری ، بی مهر و دوستی بدست نمی آید . ارد بزرگ

 

راهی را که در زندگی برگزیده ایم می تواند برآیند بازخورد کنش دیگران ، با ما باشد . پرسش آن که :آیا ماخویشتن خویشتنیم ؟
و آیا همواره باید پاسخگوی برخوردهای بد دیگران باشیم ؟
این پرسش ها را که پاسخ گفتیم ! آزادی در ما بارور می شود .
وپس از آن ، آرمانی بزرگ همچون عشق به میهن در چشمه وجودمان جاری می گردد .
ارد بزرگ


ابلهان در سرزمین های کوچک همواره سنگ کشورهای بزرگ را به سینه می زنند و هم میهنان خویش را تشویق به بخشش میهن و ناموس خود می کنند . ارد بزرگ


آنهایی که از زادگاه خود می روند تا رشد کنند با سپری شدن روزگار می فهمند بزرگترین گنج زندگی را از دست داده اند و آن زادگاه و میهن است . ارد بزرگ


صوفی مسلکان برای آنکه افکار اهریمنی خویش را گسترش دهند می گویند نیاز را باید از بین برد چون نیاز سبب دگرگونی می گردد و دگرگونی از دیدگاه آنان رنج آور است ! حال آنکه هدف آدمی از زیستن پیشرفت و درک زوایای پنهان دانش است .
بجای گوشه نشینی و خرده گیری باید با ابزار دانش سبب رشد میهن شد و امنیت را برای خود و آیندگان بدست آورد . ارد بزرگ


میهن پرستی ، همچون عشق فرزند است به مادر . ارد بزرگ


میهن دوستی ، دسته و گروه نمی خواهد ! این خواستی است همه گیر ، که اگر جز این باشد باید در شگفت بود . ارد بزرگ


ستایش گران میهن ، زنان و مردان آزاده اند . ارد بزرگ


میهن پرستی هنر برآزندگان نیست که آرمان آنان است .ارد بزرگ


آنکه به سرنوشت میهن و مردم سرزمین خویش بی انگیزه است ارزش یاد کردن ندارد . ارد بزرگ


سرپرستانی که از ارزش سربازی می کاهند ، و پدر و مادرانی که ، پیشدار میهنداری فرزندان خویش می شوند ، به کشورشان پشت کرده اند . ارد بزرگ


برآزندگان و ترس از نیستی؟! آرمان آنها نیستی برای هستی میهن است. ارد بزرگ


آنگاه که آزادی فدای میهن پرستی می شود و وارون بر این میهن پرستی فدای چیزهای دیگر ، کشور رو به پلشدی می گرایید و درد . ارد بزرگ


میهن پرستی و آزادیخواهی کلید درمان بسیاری از ناراستی هاست . ارد بزرگ


از سفر کرده ، ارزش سرزمین مادری را بپرس . ارد بزرگ

 

ایرانیان نیک نامی و پاکی تبار گذشتگان خویش را در شاهنانه فردوسی می بینند و در هر دودمانی که باشند برآن راه خواهند بود . ارد بزرگ .


کورش نماد فرمانروایان نیک اندیش است و نام او می ماند ، چرا که از راستی و کمک به آدمیان روی برنگرداند . ارد بزرگ


نادر شاه افشار توانست از خراب آبادی که دشمنان برایمان ساخته بودند کشوری باشکوه بسازد نام او همیشه برای ایرانیان آشنا و دوست داشتنی خواهد بود . ارد بزرگ .


بارزترین و گرامی ترین گرایش گاندی ، میهن پرستی او بود . ارد بزرگ

 

پیران جهان دیده همواره جوانان را به خروش و بیداری فرا می خوانند و بیماران پیوسته از پایان هر خروشی دم می زنند این کار ! صوفی منشانی خموش ، روانه میدان زندگی می کند . ارد بزرگ


نیرنگ پیران بدنهاد ، تنها با مرگ به پایان می رسد . ارد بزرگ


جوانان ! زندگی خردمندانه می خواهند ، کهنسالان باید آگاهی بخش اندیشه های آنان باشند نه بازیگران زندگی آنان . ارد بزرگ


پیران آزاده آنانیند که از آموزش دودمان امروز کوتاهی نمی کنند و هر آنچه در اندیشه دارند را هدیه می کنند . ارد بزرگ


پیران اندیشمند به ریشه ها می پردازند نه به شاخه ها . ارد بزرگ


پیران جهان دیده برای گفتگو با جوانان مانع تراشی نمی کنند . ارد بزرگ

 

برای نابودی دشمن اندیشه خود ، بیاموز و پژوهش کن ! و برای گریز از دشمن مال و زندگیت به هنجارهای قانونی پناه ببر و دوری پیشه کن . ارد بزرگ


اگر می خواهی کسی را بزرگ کنی ، پیوسته از او به دشمنی یاد کن . ارد بزرگ


دشمنی به آدمی این زمان را می دهد که تواناییهای خویش را باز شناسد . ارد بزرگ



دشمن ! دشمن است ، فریب زبان چرب دشمن را مخور . ارد بزرگ

 

تندرستی پاداش نیک زیستی ست . ارد بزرگ


تندرستی پرشگاه روان بیدار است برای گشودن دروازه های پیروزی . ارد بزرگ


اندوخته ای با ارزشتر از تندرستی ، نمی شناسم . ارد بزرگ


 با ترشرویی به میان مردم رفتن ، تنها از بیماران ساخته است . ارد بزرگ


ادب نمایه آغازین خرد است . ارد بزرگ


آدم با ادب دروازه دلها را همیشه گشوده می بیند . ارد بزرگ


ادب با پول ، دانش و آموزش بدست نمی آید ادب دارای ریشه است ریشه ایی به بلندای تاریخ . ارد بزرگ


دانه ادب در درون ما همانند گیاهی رشد می کند روشن بینی ، آب رشد آن است و خورشید ، دوستان و همدلان . ارد بزرگ


خواست ادب آن نیست که هر چه ما می خواهیم دیگران بگویند ، ادب آنست که ببینیم آیا کسان دیگر در جایگاه خویشند ؟ و حال ما در کجاییم ؟ ارد بزرگ


برای آنکه کسی را با ادب بنامیم و یا وارون براین ، باید کمی درنگ کرد و زمان را به کمک گرفت . ارد بزرگ


مردم آدمهای بردبار را با ادب می دانند حال آنکه بردباری سنجشی درست نیست ! باید ادب آدمها را در آزمون ها سنجید و نه در سکوتها ... ارد بزرگ


ادب خویش را هیچ گاه فرو مگذار ، با وجود آنکه مورد ریشخند باشی ! ارد بزرگ


به هنگام نکوهش هنگامه باران ، به بهره اش نیز بیاندیش . ارد بزرگ


بارش باران تپش زندگی و مهربانی است . ارد بزرگ



خردمندان همچون باران بر اندیشه های تشنه می بارند و دگرگونی های آینده را موجب می گردند . ارد بزرگ



نم نم باران ، سبب بیداری خاک گشته و آن را شکوفا می کند ، خرد هم ناگهان پدید نمی آید زمانی بس دراز می خواهد و روانی تشنه باران . ارد بزرگ

 

بارش باران از پستان گیتی ، فرزندان را در دل خاک جانی می دهد و زندگی را هویدا می کند و چه نیک مردان و زنانی که می بارند برای شکوفا شدن بستر آیندگان . ارد بزرگ


باران مهر آسمان است نه بغض آن ، همانند آدمیان مهرورزی که می بارند و کینه توزانی که خشک و بی نشانند . ارد بزرگ


روزهای سخت بهایی ست که باید برای سرافرازی پرداخت . ارد بزرگ


خارهای کوچک زخم به جان نمی زنند ، بلکه با او می آمیزد برای روزهای سختر . ارد بزرگ
بازده روزهای سخت ، بسیار بیشتر از دوران سرخوشی ست . ارد بزرگ


روزهای سخت گامهای آینده ما را استوارتر و تندتر می کند . ارد بزرگ


جنگ با روزهای سخت است که ما را پولادین می سازد . ارد بزرگ


بخشنده از دست نمی دهد او همواره در حال بدست آوردن است . ارد بزرگ


بخشندگی ، داشته است نه تباه شده . ارد بزرگ


اگر آدمیان می دانستند بخشندگی چه داشته بزرگیست هیچ گاه از آن دوری نمی گزیدند . ارد بزرگ


بخشندگان فرمانروایان بی تاج و تخت میانه مردمند . ارد بزرگ


مردم همواره گوش به ندای بخشندگان دارند . ارد بزرگ


برای رسیدن به بلندای بخشندگی باید از آز وجود خویش بگذری . ارد بزرگ

 

اگر پی به شکوه و گستره خرد خویش ببریم هیچ گاه به گردن کشی روی نمی آوریم . ارد بزرگ


گردن کشی آدمیان ، ریشه در ریزی و خردی میدان اندیشه آنان دارد . ارد بزرگ


چه بسیار گردن کشانی که به آنی دچار زبونی شدند . ارد بزرگ



گردن فرازان به خرد روی آوردند و گردن کشان به نابخردی . ارد بزرگ



گردن کشان خیلی زود برده آدمهای بد کردار می گردند . ارد بزرگ

 

آنانکه از رسیدن به ریشه ها هراس دارند ، در روزمرگی دست و پا می زنند . ارد بزرگ



پرداختن به ریشه ها ، کار ریش سفیدان و اهل دانش است . ارد بزرگ


ریشه آدم های سست بنیاد همانند درختان ریشه در مرداب ، لرزان است . ارد بزرگ


وارون بر رشد و شکوه دانش آدمی ، ریشه ادب و منش آدمها ، از دوران دیرین تا کنون بسیار اندک دگرگون شده است . ادب تازیان ، مردم افرنگ و یا خاور نشینان کمترین دگرگونی را در خود داشته است . آنچه دگرگون شده دانش و خرد است . اما ریشه همان دردهای دیرین خویش را بر پشت دارد . ارد بزرگ


آدمها میوه های درختانی هستند که ریشه ای از دیرینه دارند . ارد بزرگ

 

کلید رازهای بزرگ ، در ژرفای کمی نیست . ارد بزرگ


هر چه بلند پروازتر باشیم به رازهای کمتری بر می خوریم . ارد بزرگ


آدمهای کوچک ، رازهایشان هم کوچک است . ارد بزرگ


با آدمهایی که همیشه از شما می خواهند حرفاهایشان را به این و آن نگویید کمتر گفتگو کنید . ارد بزرگ


هر حرفی راز نیست ، اگر سخنی را راز می دانید آن را به کسی نگویید و اگر گفتید دیگر نگویید این را به کسی نگو ! چرا که خود شما توان نگهداری آن را نداشته اید چه برسد به شنونده سخن شما . ارد بزرگ همسران ، اگر رازهای زندگی خویش را بیرون نبرند خیلی کمتر به غم جدایی گرفتار آیند . ارد بزرگ

 

رایزنی نباید سودی روشنی در راهی که نشان می دهد داشته باشد . ارد بزرگ


رایزنی که دوستان فراوان دارد تکیه گاه مناسبی نیست او گرفتار است و اندیشه اش آزاد نیست . ارد بزرگ


رایزنی که کار ، اجرایی می کند ، قابل اعتماد نیست . ارد بزرگ


رایزن کسی است که می تواند از درون پیچیده ترین مشکلات ، ساده ترین و بهترین راهها را بیابد . ارد بزرگ


سخت ترین کارها ، یافتن رایزن است چرا که رایزنهای بزرگ دور از دیدگان مردم ، در اندیشه های دور در حال پروازند . ارد بزرگ

 

بی گمان اولین باژ ، آخرین باژ نخواهد بود . ارد بزرگ



آنکه باژ می گیرد زندگیش بسیار کوتاه است . ارد بزرگ



اگر باژ دادی ایمین مباش ! که این درد را درمانی دگر است. ارد بزرگ



اگر هنجار ها و کارآگان سست باشند همان بهتر که باژ را بدهی . ارد بزرگ



هیچ هنجاری نمی تواند فراتر از جان بی گناهی باشد چه باژ باشد و چه غیر آن . ارد بزرگ

 

سامانه همه گير هستي با آنکه يکنواخت پنداشته مي شود ولي رو به پويش و پيشرفت است . گردش آرام هستي نبايد ما را فريب دهد ، ما بخشي از يک برنامه بزرگ و پيشخواسته در کيهان هستيم  که پيشرفت را در نهاد خود دارد .  ارد بزرگ

 

پوزش خواستن از پس اشتباه ، زيباست حتي اگر از يک کودک باشد. ارد بزرگ

 

در هنگام توانايي اگر بستانکاري ديگران را ندهي ، بويژه هنگامي که او درمانده باشد ، فر و جايگاه خويش را براي هميشه از دست مي دهي . ارد بزرگ

 

هميشه بين خود و همسرت بازه اي را نگاهدار تا به خواري گرفتار نشوي . ارد بزرگ

 

ميهماني هاي فراوان  از ارزش آدمي مي کاهد ، مگر ديدار پدر و مادر . ارد بزرگ

 

خويشتن و مردم را هنگامي مي شناسي ، که تنها شوي . ارد بزرگ

 

خوارترين کارفرما کسي است که با ندادن و يا کم کردن دستمزد زير دست فرمانروايي مي کند . ارد بزرگ

 

بخشيدن تخت و اورنگ به خويشاوندان ، از زبوني است . ارد بزرگ

 

دارايي برآزندگان ، دلي سرشار از اميد است به پهنه و گستره آسمانها . ارد بزرگ

 

بهترين آموزگار استاد ، شاگرد اوست . ارد بزرگ

 

اگر مي خواهي بزرگ شوي ، از کردار نيک ديگران فراوان ياد کن . ارد بزرگ

 

هرگز به کودکانتان نگوييد پيشه آينده اش چه باشد همواره به او ادب و ستايش به ديگران را آموزش دهيد چون با داشتن اين ويژگيها هميشه او نگار مردم و شما در نيکبختي خواهيد بود و اگر اينگونه نباشد هيچ پيشه اي نمي تواند به او و شما بزرگواري بخشد . ارد بزرگ

 

هيچ گاه براي آغاز دير نيست ، همين بس که به خود بگويم اين بار کار نا تمام را ، پايان مي دهم . ارد بزرگ

 

ميان گام نخست و آرمان بازه اي نيست ، آنچه داريم  اندازه نيروي کنوني ماست . ارد بزرگ

 

در پشت هيچ در بسته اي ننشينيد  تا روزي باز شود . راه کار ديگري جستجو کنيد  و اگر نيافتيد همان در را بشکنيد . ارد بزرگ

 

بيچاره مردمي که فرمانروايانشان ، شاگردان رسانه ها باشند . ارد بزرگ

 

فرودستان ، در بهترين هنگامه هم ، بهانه هاي فراوان ، براي انجام ندادن کار هاي خويش دارند . ارد بزرگ

 

هيچ گاه از داشتن دشمن نترس ، از انجام ندادن درست آرمان هاي خويش بترس . ارد بزرگ

 

رايزني با خردمندان ، پيروزي در پي دارد . ارد بزرگ

 

ه کوهستان مي نگرم ، درونم سرشار از نيرو مي شود کوهها سر فرود مي آورند ، و مي گويند : باز ما را درخواهي نورد . ارد بزرگ

 

سردمداران ناشايست ترسشان از ناکارآمديشان نيست ، دوري از فرمانروايي آنها را مي ترساند ! .ارد بزرگ

 

اميدوار مباش ديگران همراهيت کنند ، تنها به درمان دردهاي روزگار خويش بيانديش .  ارد بزرگ

 

مردمان توانمند در ميان جشن و بزم  نيستند . آنها در هر دم به آرماني بزرگتر مي انديشند  و براي رسيدن به آن  در حال پيکارند . ارد بزرگ

 

مستمند کسي است ، که دشواري و سختي نديده باشد . ارد بزرگ

 

قهرمان هاي آدمهاي کوچک ، همانند آنها زود گذرند . ارد بزرگ

 

نامداري بي نيک نامي ، به پشيزي نمي ارزد . ارد بزرگ

 

دوستي که نوميدنامه مي خواند ، هميشه سوار تو  و پيشدار دورخيزهاي بلندت خواهد شد . ارد بزرگ

 

آن که پند پذير نيست ، در حال افتادن در چاله سستي و زبوني است . ارد بزرگ

 

دست استاد خويش را ببوس ، چون او هم پدر است هم پرورنده خرد . ارد بزرگ

 

با ترشرويي به ميان مردم رفتن ، تنها از بيماران ساخته است .  ارد بزرگ

 

ر و پدر ، زندگيشان را با فروتني به فرزند مي بخشند .  ارد بزرگ


فرومايگان پس از پيروزي ، همآورد شکست خورده  خويش را به ريشخند مي گيرند . ارد بزرگ


اگر دشمنت با روي خوش نزديکت شد ، در برابرش خموش باش و تنهايش بگذار . ارد بزرگ


دل کيهان را اگر بگشاييم اين سخن را خواهيم شنيد " هر کنشي واکنشي را در پي دارد " پس بر اين باور باشيد ! همه کردار ما چه خوب و چه زشت ، بي بازگشت نخواهد بود . ارد بزرگ

 

همواره تنهايي ، توانايي به بار مي آورد .  ارد بزرگ

 

براي پرش هاي بلند ، گاهي نياز است چند گامي پس رويم . ارد بزرگ

 

آموزگار مي تواند با رفتار و گفتارش کشوري را دگرگون سازد . ارد بزرگ


پيامد دانايي ، پذيرفتن بار ساماندهي ديگران است .  ارد بزرگ


هنرمندان ناب ، هر روز در برابر ديدگان مردم نيستند . ارد بزرگ


نيرنگ پيران بدنهاد ، تنها با مرگ به پايان مي رسد . ارد بزرگ


نمي توان اميد داشت ، آدم هاي کوچک رازهاي بزرگ را نگاه دارند. ارد بزرگ

 

آنکه به خرد توانا شد ، ترس برايش نامفهوم است . ارد بزرگ

 

کين خواهي از خاندان يک بدکار ، تنها نشان ترس است ، نه نيروي آدمهاي  فرهمند . ارد بزرگ

 

از آه و نفرين بزرگان و ريش سفيدان هر ايلي بايد ترسيد . ارد بزرگ

 

گيتي در جنگ و آوردي بزرگ در گردش است . انديشه و تلاش خردمندان از يک سو و پوزخند اهريمن و روان ديوپيشگان از سوي  ديگر ، معرکه اين جهان گذارا  است . ارد بزرگ

 

چه نشاني از بد انديش بجاست ؟ هيچ . ارد بزرگ

 

در برف ، سپيدي پيداست . آيا تن به آن مي دهي ؟ بسياري با نماي سپيد نزديک مي شوند که در ژرفناي خود نيستي بهمراه دارند .  ارد بزرگ


اندرز پيران ، بيشتر زمان ها مملو از خون و درد است که بدبختانه جوان از فهم آن ناتوان است . ارد بزرگ


دودمان بي نيا و مرد کهن ، به هزار آيين اهريمني گردانده مي شود . ارد بزرگ

 

روز هاي خوش براي کژانديش بسيار کوتاه و روز کيفر بسيار دراز . ارد بزرگ

 

گِره هاي که به هزار نامه دادگستري باز نمي شود ، به يک نگاه و يا نداي ريش سفيدي گشاده مي گردد . ارد بزرگ

 

هر آنکه خردمندتر است  اهريمن بيشتر به او حمله مي کند . در ميدان جنگ و آورد او هزاران فتنه و افسون کشته شده را خواهي ديد . ارد بزرگ

 

اگر نتوانيم به تبار خويش ساماني درست دهيم ، مانند اين است که در خانه ايي بي ديوار زندگي مي کنيم  . ارد بزرگ

 

ميوه کشتن ، کشته شدن است . ارد بزرگ

 

انديشه و سخن ريش سفيدان برآيند بردباري ، مردمداري و سرد و گرم چشيدگي روزگار است .  ارد بزرگ


غروب جان آدمي ، سپيده دمي به جهان ديگر است . ارد بزرگ

 

مهم ترين رازهاي نهان سياست بازان ، چيزي جز پيگري انديشه مردم کوچه و بازار نيست . ارد بزرگ

 

ريش سفيد داراترين به انديشه است نه به دارايي و اندوخته . ارد بزرگ

 

آنکه راستي نپويد گرفتار آميزش با اهريمن است ، فرزند اين آميزش فتنه است و شورش . ارد بزرگ

 

دانش امروز  فر بسياري در پي داشته ، اما  نيروي جاري سازي آرامش به روان ما را ندارد . امنيت را  بزرگان خردمند به ما مي بخشند .  ارد بزرگ

 

چو گرماي تن مردان کهن به آسمان پر کشيد با يادشان انديشه هواخواهان خويش را گرما دهند .  ارد بزرگ

 

ريش سفيدان ، زنجير ارتباط نسل ها هستند . و قوم بدون ريش سفيد ، گذشته اي کم رنگ دارد و  آيين هاي به جاي مانده ، به هزار گونه ، تفسير مي شود . ارد بزرگ

 

فرزند نانجيب ، آتش عمر پدر است . ارد بزرگ

 

نانکه تيشه به ريشه بزرگان و ريش سفيدان مي زنند خود و فرزندانشان را بي پناه خواهند ساخت . ارد بزرگ

 

براي نزديکي و همگرايي قوم خويش ، کمک بهم و ستيز با ناداني و ناراستي را پيش گيريد .  ارد بزرگ

 

بي مايگي و بدکاري پاينده نخواهد بود ، گيتي رو به پويندگي و رشد است . با نگاهي به گذشته مي آموزيم  آدميان، اشتباهاتي همچون : برده داري ، همسر سوزي و ... را رها نموده است ،  خردورزي ! آدمي را پاک خواهد کرد .  ارد بزرگ

 

سرپرستاني که از ارزش سربازي مي کاهند ، و پدر و مادراني که ، پيشدار ميهنداري فرزندان خويش مي شوند ، به کشورشان پشت کرده اند  . ارد بزرگ


پشتيباني از داشته ديگران ، پشتيباني از داشته خود ماست . ارد بزرگ

 

هنگامي که مي خواهي وظيفه و بايسته خويش را انجام دهي از کسي فرمان نگير .  ارد بزرگ

 

هماي بخت بر شانه ات نخواهد نشست مگر آنکه شانه اي به گستره و پهناي کوهستان داشته باشي . ارد بزرگ

 

براي رسيدن به کاميابي نبايد از شکست هاي پيشين خيلي ساده بگذريد ، شناخت موشکافانه آنها ، پيشرفت شما را در پي خواهد داشت . ارد بزرگ

 

بدان همواره آنکه براي رسيدن به تو از همه چيزش مي گذرد روزي تنهايت خواهد گذاشت، اين هنجار دردناک زندگي است . ارد بزرگ

 

هيچ گاه عشق به همدم را پاينده مپندار و از روزي که دل مي بندي اين نيرو را نيز در خويش بيافرين که اگر تنهايت گذاشت نشکني و اگر شکستي باز هم ناميد نشو  چرا که آرام جان ديگري در راه است . ارد بزرگ

 


جايگاه ارزيابي و نقد شما بر کارکرد ديگران ، مي تواند آغازگاه نخستين گام شما براي سازندگي باشد . ارد بزرگ

 

آدمهاي بزرگ و انديشمند ، بسيار اشک مي ريزند . ارد بزرگ

 

فرمانروايان بي خرد ، مردم را شاگرد خويش مي پندارند . ارد بزرگ


مينديش که ديگران ، تو را به آرمانت خواهند رساند .  ارد بزرگ


اگر شناخت زن و مرد نسبت به ويژگي هاي دروني و بيروني يکديگر بيشتر گردد کمتر دچار گسست مي شوند . ارد بزرگ

 

سرآمد اين جهاني شما هر چه بزرگتر باشد سرنوشت زيباتري در برابر شماست . ارد بزرگ

 

هر چه بلند پروازتر باشيد تپش دلتان کمتر خواهد شد . فشار و دردهاي روانيتان نيز  . ارد بزرگ

 

برآزندگان مست شرآب هزاران ساله تاريخ کشورخويشند سخن آنان جز آهنگ خزيش و رشد نيست . ارد بزرگ

 

آدمهاي پاک نهاد درهاي وجودشان را پس از ناسپاسي مي بندند نه پيش از آن .  ارد بزرگ

 

يم  آنگونه باشد که ما مي گويم .   ارد بزرگ

 

اگر ديگران را با زيباترين منشها و صفات بخوانيم چيزي از ارزش ما نمي کاهد بلکه او را دلگرم ساخته پيرامونيان ما چه بخواهيم و يا نخواهيم بر انديشه هاي ما اثر خواهند گذاشت .  ارد بزرگ

 

آرمان و انگيزه هويدا ، ويژگي آدم کار آمد است .  ارد بزرگ

 

آنکه درست سخن نمي گويد داناترين هم که باشد همگان بي سوادش مي پندارند . ارد بزرگ

 

هيچ گاه در برابر فرزند ، همسرتان را بازخواست نکنيد . ارد بزرگ

 

فرمانروا با انديشه وزيران توانمند خويش فرمانروايي مي کند . ارد بزرگ

 

پرسش روشن شاگرد از پاسخ استاد ارزشمندتر است . ارد بزرگ

 

همه آدميان به شيوه هاي گوناگون سختي هاي روزگار را مي چشند . ارد بزرگ

 

ارزش استاد را دانستن هنر نيست ، بلکه بايستگي و وظيفه است . ارد بزرگ


آنکه پرسشهاي پراکنده در وادي هاي گوناگون را همزمان مي پرسد ، تنها مي خواهد زمان و نيروي استاد را تباه کند . ارد بزرگ

 

درون ما با تمام جزئيات ، از نگاه تيزبين اهل خرد پنهان نيست .  ارد بزرگ

 

بکار گيري آشنايان در يک گردونه کاري برآيندي جز سرنگوني زود هنگام سرپرست آن گردونه را به دنبال نخواهد داشت .  ارد بزرگ


ميهن پرستي هنر برآزندگان نيست که آرمان آنان است . ارد بزرگ

 


آهنگ دلپذير ، ريتم و آواي طبيعت است. ارد بزرگ


بي پايبندي به نظم در گيتي  ، ويژگي آدمهاي گوشه گير است که عشق و احساس را سپر ديدگاههاي نادرست خود مي کنند.  ارد بزرگ


هنگام گسست و بريدن از همه چيز ، مي تواني بسياري از نداشته ها را در آغوش کشي . ارد بزرگ


خودبيني ، خواستگاهش درون است که آدمي را شيفته خويش مي سازد و وارون بر اين خواستگاه افتادگي پيرامون ماست ، که همگان را به سوي ما مي کشاند .  ارد بزرگ

 

بدبخت کسي است که نمي تواند ناراستي خويش را درست کند . ارد بزرگ

 

ميان اشک مرد و زن فاصله و بازه اي از آسمان تا زمين است . ارد بزرگ

 

نگاه که شب فرا رسيد و همه پديدگان فرو خُفتند ابردرياها به پا مي خيزند، آيا تو هم بر مي خيزي ؟ ارد بزرگ

 

آنکه نمي تواند از خواب خويش براي قراگيري دانش و آگاهي کم کند توانايي برتري و بزرگي ندارد . ارد بزرگ

 

گيتي همواره در حال زايش است و پويشي آرام در همه گونه هاي آن در حال پيدايش است . ارد بزرگ


بزرگترين نابکاري آن است که بپنداريم براي آنکه برترين باشيم بايد دست به ويرانگري چهره ديگران بزنيم . ارد بزرگ

هر قدر به ديگران احترام بگذاريم ، به ما احترام خواهند گذاشت . ارد بزرگ

 

وزن يک تهمت ، سنگين تر از هزار هزار دشنام است . ارد بزرگ

 

ناداني ، خودخواهي به بار مي آورد . ارد بزرگ

 

هيچ پير جهان ديده اي منکر برآيند زهرآلود ، دارايي حرام در زندگي آدمي نيست . ارد بزرگ

 

تنهايي براي جوان ارزشمند ، و براي پير آزار دهنده است . ارد بزرگ

 

نادان هميشه از آز و فزون خواهي خويش خسته است . ارد بزرگ

 

آسودگي آدمي ، به گنج و دينار نيست که به خرد است و روشن بيني . ارد بزرگ

 

بدانديش هميشه ، کارش گره  مي خورد . ارد بزرگ

 

نيکي برآيند خرد است ، در دل و روان آدمي . ارد بزرگ

 

خاموشي بيشه نبرد ، فريادها در سينه دارد .  ارد بزرگ

 

اهل خرد و فرهنگ هميشه زنده اند . ارد بزرگ


آسيب ديده هميشه درهاي روياهايش کوچک و کوچکتر مي شود ، مگر با اميد که شرايط ما را دگرگون مي سازد . ارد بزرگ


پيران جهان ديده براي گفتگو  مانع تراشي نمي کنند . ارد بزرگ


آغاز هر روز، نو شدني دوباره است ، و زماني براي پويايي بيشتر . ارد بزرگ

 

استخوان بندي فرياد ، پاسخ هزاران ستم بي صداست . ارد بزرگ

 

آنکه مي دزدد ، جز حق خويش چيزي نمي ستاند . اما اين ستاندن نفرين و خواري ابدي در پي دارد . ارد بزرگ

 

هميشه بدنبال سرنوشتي بهتر براي خود باش ، و اگر کسب دانش  آرمانت است هر آنچه در اين مسير رنج ببري ارزشش را دارد . ارد بزرگ

 

جام عمر را جز با مي دلدادگي به خرد و دانش پر مکن . ارد بزرگ

 

مرد دلير بهنگام ستيز و نبرد ، همراهانش را نمي شمارد . ارد بزرگ

 

راز اندوختن خرد ، يکرنگي است و بخشش . ارد بزرگ


سرآمد دشواري و سختي دانايست و دانا چشم خويش را بر  بسياري از زيبايي هاي زود گذر گيتي خواهد بست . ارد بزرگ

 

خواسته مراد از مريد خاموشي و ژرف نگريست ، و خواهش مريد از مراد ، نشان دادن مسير پيشرفت .  ارد بزرگ

 

از سفر کرده ، ارزش سرزمين مادري را بپرس . ارد بزرگ


آنگاه که نمي دانم چه مي گويم ، جز راستي چيزي بر زبانم جاري نيست . ارد بزرگ

 

براي ماندگاري ، رويايي جز پاکي روان نداشته باش . ارد بزرگ

 

ياد اشک و شيفتگي ، آويزه خاموش دلهاست . ارد بزرگ

 

هر پيوستني آگاهي و ميوه اي نو ارمغان مي آورد . ارد بزرگ

 

خودت را بشناس اما به آن مبال  . ارد بزرگ

 

آنکه براي بهروزي آدميان تلاش مي کند و راه درست را نشان مي دهد بارها و بارها مي زيد و تا ياد و سخنش جاريست او زاده مي شود و باز هم . ارد بزرگ

 

راه آشتي را کسي بايد بيابد که خود سبب جدايي شده است .  ارد بزرگ

 

ارزش پيمان شکن ، باندازه کفن هم نيست .  ارد بزرگ

 

نگاه زمينيان ،  تهي است از انوار آسمانيان . ارد بزرگ

 

اگر در بند زندگي روزمره تان شويد نمي توانيد گامي بسوي بهروزي بردارد .  ارد بزرگ

 

نگاه آدمهاي کوچک ، چه زود پر مي شود و لبريز .  ارد بزرگ


بسياري در پيچ وخم  يک راه مانده اند و همواره از خويشتن مي پرسند : ما چرا ناتوان از ادامه راهيم . بدانها بايد گفت مي داني در کجا مانده اي؟ همانجاي که خود را پرمايه دانسته اي. ارد بزرگ


بسياري بخاطر برآيند هنجارهاي دروني اشان بين نماي سپيد  و پاکي در اشتباهند . ارد بزرگ

 

ره آورد سفر در درون آدمي ،  به جز خرد و پيشرفت نيست . ارد بزرگ

 

آنکه در بيراهه قدم بر مي دارد آرمان و هدف خويش را گم کرده است . ارد بزرگ

 

رهايي و آزادي ، برآيند پرستش خرد است و دانايي . ارد بزرگ

 

خستين گام بهره کشان کشورها ، ابتدا نابودي بزرگان و ريش سفيدان است و سپس تاراج دارايي آنها . ارد بزرگ

 

آدم خردمند ، تار و پودهاي اصلي زندگي را مي يابد . ارد بزرگ

 

آنکه کارش را دوست ندارد خيلي زود پير مي شود . ارد بزرگ

 

هنر خوراک روان و هنرمند آفريننده آن است . بارگاه هنر  با هيچ جايگاهي درخور ارزيابي نيست . ارد بزرگ

 

شورشهاي آدميان ، با بسامدهاي پر نيروي کيهان خيلي زود به سامانه درست خويش باز مي گردد . ارد بزرگ


سازگاري با زيستگاه و تلاش براي بهتر شدن جايگاه کنوني ويژگي ناب آدمهاي پاک است .  ارد بزرگ


سربازي که مي ترسد ، جان خود و  ديگر سربازان را به خطر مي افکند . ارد بزرگ
همواره آدميان محيط  و چنبره بدي و پليدي را با دانش و انديشه برتر خويش بسته و بسته تر مي سازند . ارد بزرگ


تاراج و شورش هيج گاه بهانه تاراج  و شورش ديگر نيست . ارد بزرگ


جشن هاي بزرگ انگيزه افزايش باروري و پويايي آدميان مي شود . ارد بزرگ

 

خوش نامي بزرگترين فر و افتخار هر آدمي است . ارد بزرگ

 

بسياري از چيزهاي را که مي خواهيم داشته باشيم مي توانيم با نشان دادن توانمندي خويش به آساني بدست آوريم . ارد بزرگ

 

پيش از آنکه با کسي پيماني ببنديد ، دمي درباره توانايي خود در اجراي آن بينديشيد و سپس پاسخ گوييد . ارد بزرگ

 

براي ربودن دل آدميان بايد بر هم پيشي گرفت و اين  زيباترين آورد زندگي است . ارد بزرگ

 

جز ناميدي و افسردگي هيچ بن بستي در زندگي آدمي نيست . ارد بزرگ

 

ديدگاه خوب مردم ، بهترين پشتيبان برگزيدگان است . ارد بزرگ

 

خود را براي پيشرفت مردم ارزاني دار تا مردم پشتيبان تو باشند . ارد بزرگ

 

آنگاه که سنگ خويشتن را به سينه مي زنيد نبايد اميد داشته باشيد همگان فرمانبردار شما باشند . ارد بزرگ

 

خوار نمودن هر آيين و نژادي به کوچک شدن خود ما خواهد انجاميد . ارد بزرگ

 

فزون خواهي براي داشته هاي ما زيانبار است . ارد بزرگ

 

برآزندگان سپاه ياران خويش را تنها در آمدگان و زندگان نمي بينند . ارد بزرگ

 

سختي هاي بزرگ به آدمي نيرويي دو چندان مي بخشد . ارد بزرگ


فرهنگ هاي همريشه ، انگيزه اي توانمند است که موجب همبستگي کشورها در آينده مي گردد . ارد بزرگ

 

اگر براي رسيدن به آرزوهاي خويش زور گويي پيشه کنيم ، پس از چندي کساني را در برابرمان خواهيم ديد که ديگر زورمان بدانها نمي رسد . ارد بزرگ

 

آب و هوا ، بر جهان بيني ، پبوندهاي مردمي و انديشه ما تاثيرگذار است . ارد بزرگ

 

اهل فرهنگ و هنر ، سازندگان آينده اند . ارد بزرگ

 

شالوده و زيربناي گسترش هر کشور ، فرهنگ است . ارد بزرگ

 

با گذشت ، شما چيزي را از دست نمي دهيد بلکه بدست مي آوريد . ارد بزرگ


آنکه به سرنوشت ميهن و مردم سرزمين خويش بي انگيزه است ارزش ياد کردن ندارد . ارد بزرگ

 

شکست هاي زندگي ، درهاي پيروزي را  مي گشايد و خودپسندي درهاي پيروزي را يکي پس از ديگري مي بندد . ارد بزرگ

 

کوشش هاي سياسي براي جوانان ، مردابي مرگبار است . ارد بزرگ

 

آنانکه پژوهش کرده اند تنها کمي به داشته هاي دروني خويش و رازهاي کيهاني آشنا شده اند و اين رويکرد نمي تواند دستاويزي براي کوچک شمردن ديگر کسان گردد چرا که بسياري به اين رازها پي مي برند بي کوچکترين بررسي و پژوهشي، آنها با کار و همچنين نگرش در نمايه هاي هستي به بسياري از ناگفته ها پي مي برند .  ارد بزرگ

 

هيچ دوستي بهتر از تنهايي ، براي اهل انديشه نيست . ارد بزرگ

 

براي آنکه همواره دوستانمان را نگاه داريم بهتر است همواره فاصله و بازه اي ميان خود و آنها داشته باشيم  . ارد بزرگ


جريان هاي آلوده به مرداب خواهند رسيد سخن گفتن از آنها، زندگيمان را تباه مي سازد . ارد بزرگ

 

آرمان ما نبايد موجب نابودي ديگران گردد آرماني ارزشمند است که بهروزي ما و ديگران را در پي داشته باشد . ارد بزرگ

 

ناراستي ها يمان را بپذيريم چرا که بهانه آوردن ،  دو چندان آنها را سنگين مي کند  . ارد بزرگ
جهان همواره در حال دگرگوني و رشد است نبايد اين پويندگي را زشت دانست ،  بايد همراه بود و سهمي از اين رشد را بر عهده داشت . ارد بزرگ

ميهن دوستي ، دسته و گروه نمي خواهد ! اين خواستي است همه گير ، که اگر جز اين باشد بايد در شگفت بود . ارد بزرگ

 

 آزادي باجي به مردم نيست ! چرا که مال و داشته آنهاست. ارد بزرگ

 

ابله ترين آدميان آنانيند که  با مسخره نمودن شايسته گان شاد مي گردند . ارد بزرگ

 

آدمياني اندک ، تنها به هدف مي انديشند  ! و بسيار کسان که هدفشان جز خانه نشين کردن همان گروه و دسته کوچک نيست . ارد بزرگ

 

پيشرفت تنها در سايه آمادگي هميشگي ما بدست مي آيد . ارد بزرگ


بزرگترين اشتباه و چاله زندگي يک زياده خواه  ، در  آنست که پيش از کسب آمادگي لازم  پشت ميز مديريت بنشيند . ارد بزرگ

 

پادشاهي که مردمش از او فروتر بنشينند در فزوني و برتري نيست او در ته چاه کبر و خود بيني فرو افتاده است . ارد بزرگ

 

آنکه بر کردار خويش فرمانروايي کرد و دليرانه بسوي راه هاي نارفته رفت بي گمان آموزگار آيندگان خواهد شد . ارد بزرگ

 

دوستي تنها برآيند نياز ما نيست از خودگذشتگي نخستين پايه دوستي ست . ارد بزرگ

 

ستايش گران ميهن ،  زنان و مردان آزاده اند . ارد بزرگ


انديشمندان را شايد بتوان ناديده گرفت و يا بزور خفه شان نمود ! اما تاريخ ، گواه هزاران سال فرياد رساي آنان بوده و هست . ارد بزرگ

 
هيچ گاه از راستي و درستي خويش آزرده مباش چون هميشه در انتهاي هر داستان تو برنده ايي ! . ارد بزرگ

 

با فريب شايد بتوان چيزي بدست آورد اما در نهايت همان دستاورد مايه تباهي خواهد بود . ارد بزرگ

 

نخستين گام در راه پيروزي ، آموختن ادب است و نکو داشت ديگران . ارد بزرگ

 

اسطوره ها زاينده اند ! آنان براي فرزندان سرزمين خويش همواره اميد به ارمغان مي آورند . ارد بزرگ

 

توان آدميان را، با آرزوهايشان مي شود سنجيد. ارد بزرگ


آنکه برنامه ها را از پايان به آغاز ، مورد گفتگو و ارزيابي قرار مي دهد بر راستي در حال سرپوش گذاري بر روي چيزي است . ارد بزرگ


گفتگو با آدميان ترسو ، خواري بدنبال دارد. ارد بزرگ

 

آدمي مي تواند بارها و بارها به شيوه هاي گوناگون قهرمان شود . ارد بزرگ


انديشه همه گير مردمي هميشگي نيست زيرا همواره دستخوش دگرگوني بدست جوانان پس از خود است ورود جوانان به آرامي ، آرمانهاي نو  پديد مي آورد ، و اگر آرمان گذشتگان نتواند خود را بازسازي کند ناگريز  نابود مي گردد . ارد بزرگ

 

برآزندگان به گفتار سخيف و کم ارزش زندگي خويش را تباه نمي سازند . ارد بزرگ

 

دوستان فراوان نشان دهنده کاميابي در زندگي نيست ، بلکه نشان نابودي زمان ، به گونه اي گسترده است. ارد بزرگ

 

اگر دست تقدير و سرنوشت را فراموش کنيم  پس از پيشرفت نيز افسرده و رنجور خواهيم شد . ارد بزرگ

 
آنکه پياپي  سخنتان را مي برد ، دلخوش به شنيدن سخن شما نيست . ارد بزرگ


مرداني که بيشتر از جايگاه و هنجار زنان پشتيباني مي کنند خود بيشتر از ديگران به نهاد زن مي تازند . ارد بزرگ


خنده فراوان و بلند و پيگير ، نفير فرا رسيدن هنگامه رنج و سختي است.  ارد بزرگ

 

باش ، و اگر درشب و سياهي  آغاز شد از اميد در خود چراغي بيافروز که پگاه خوشبختي نزديک است. ارد بزرگ

 

گاهي تنها راه درمان روانهاي پريشان ، فراموشي است.  ارد بزرگ



اهل خرد ، پيشتاز روزگار خويش اند . ارد بزرگ

 

نقد و ارزيابي بي کينه ، پاداشي است که ارزش آن را بايد دانست .  ارد بزرگ



مردمان توانمند  در خواب نيز ، رهسپار جاده پيشرفتند .  ارد بزرگ



برآزندگان گرما بخشند ، سخن و گفتار آنان راه روشن آيندگان است . ارد بزرگ

 

آنکه  ديگران را ابزار  پرش خويش مي سازد ، تنها خواهد ماند .  ارد بزرگ

 

بزرگترين کارخانه نابودي توانمنديها ، آيين آموزشي نادرست است. ارد بزرگ

 

هم رنگ ديگر کسان شدن ، باور هيچ کدام از بزرگان نبوده است .  ارد بزرگ


دشمني و پادورزي ، به آدم خردمند انگيزه زندگي مي دهد .  ارد بزرگ

 

آدم بي مايه ، همه افراد را ابزار رسيدن به خواسته هاي خويش مي سازد . ارد بزرگ

 

آدم هاي بزرگ به خوشي هاي کوتاه هنگام تن نمي دهند .  ارد بزرگ

 

براي پويايي و پيشرفت ، گام نخست از پشت درهاي بسته برداشته مي شود .  ارد بزرگ

 

جايي که شمشير است آرامش نيست .  ارد بزرگ

 

ريشه کارمند نابکار ، در نهاد سرپرست و مدير ناتوان است .  ارد بزرگ

 

اگر به سخني که گفته ايد با تمام وجود پايبند هستيد، ديگر نيازي نيست براي آن پوزش بخواهيد .  ارد بزرگ

 

نرمدلي و نرمش منش آدمي است و سنگدلي و سختسري منش اهريمن.  ارد بزرگ


گفتگو با خردمندان و دانشوران ، پاداشي کمياب است . ارد بزرگ

 

فرمانرواياني که يک شبه داراي توان مي شوند ،  با تلنگري فرو مي ريزند . ارد بزرگ

 

انديشه و انگاره اي که نتواند آينده اي زيبا را مژده دهد ناتوان و بيمار است . ارد بزرگ

 

کارمندان نابکار ، از دزدان و آشوبگران بيشتر به کشور آسيب مي رسانند.  ارد بزرگ

 
دشمن ابزار نابود ساختن آدمي را ، در  درون سراي او جست و جو مي کند . ارد بزرگ


اگر مي خواهي دوستيت پا برجا بماند هيچ گاه با دوستت شريک مشو . ارد بزرگ


آدم خودباور ، هيچ گاه براي رسيدن به ماديات ، ارزشهاي آدمي را زير پا نمي گذارد . ارد بزرگ


آزمودگي آدمها ، از زر هم با ارزشتر است . ارد بزرگ


پيران فريبکار، آتش زندگي جوانانند . ارد بزرگ


هنرمند و نويسنده  مزدور ، از هر کشنده اي زيانبارتر است . ارد بزرگ


بزرگواري ، بي مهر و دوستي بدست نمي آيد . ارد بزرگ

 

اگر جانت در خطر بود بجاي پنهان شدن بکوش همگان را از گرفتاري خويش آگاه سازي . ارد بزرگ


آدمهاي آرمانگرا هنگاميکه به نادرست بودن آرزويي پي مي برند بر ادامه آن پافشاري نمي کنند .  ارد بزرگ

 



:: موضوعات مرتبط: سخنان زیبای ارد بزرگ , ,
:: برچسب‌ها: سخنان زیبا , افلاطون , سخنان افلاطون , سخنان زیبای افلاطون , سخنان سنگین , سخنان عمیق , سخنان جالب , دنیای زندگی نامه , , سخنان زیبای بزرگان , سخنان ارد بزرگ , سخنان سنگین , سخنان مفهومی ,
تاریخ : چهار شنبه 29 مرداد 1393
بازدید : 768
نویسنده : شیخ پاسکال

به آنچه که ما را با برخی از انسان ها وابسته میکند نام عشق ندهیم. آلبر كامو

 

بشر تنها آفريده اي است كه نمي خواهد آن باشد كه هست. آلبر كامو

 

هيچكس مجبور نيست انسان بزرگي باشد؛ تنها، انسان بودن كافي است. آلبر كامو

 

کدام یک را ترجیح می‌دهی: آنکه نان‌ات می‌دهد و آزادی‌ات می‌گیرد یا آنکه نان‌ات می‌بُرد و آزادی‌ات می‌دهد؟ آلبر کامو

 

آزاديخواه و دموكرات كسي ست كه امكان اينكه حق با رقيبش باشد را مي پذيرد، پس به رقيبش اجازه مي دهد افكارخودش را بيان كند و مي پذيرد كه به دلايل رقيبش بينديشد. آلبر كامو

 

فرد منتخب من براي انتصاب شدن بايد مورد تأييد گروه اقليت هم باشد، حتي اگر توسط اكثريت بالا آمده باشد. آلبر كامو

 

زماني كه پول حاكم باشد، عدالت و آزادي وجود نخواهد داشت. آلبر كامو

 

يك حكومت مي تواند قانوني باشد ، اما زماني مشروعيت خواهد داشت كه در رأس ملت در نقش يك داور عدالت را تضمين كند و منافع عمومي را با آزاديهاي فردي جفت و ميزان كند. آلبر کامو

 

قانوني كه مختص قدرتهاي مالي و نقشه ها و طرحهاي پشت پرده و جاه طلبيهاي شخصي باشد فساديست كه بي عدالتي را مجاز مي كند. آلبر كامو

 

آزادی چیزی نیست مگر مجال بهتر شدن. آلبر كامو

 

در جهانی که ناگهان از هر خیال واهی و از هر نوری محروم شده است انسان احساس می کند که بیگانه است. در این تبعید دست آویز و امکان برگشتی نیست . چون از یادگار زمانهای گذشته و یا از امید ارض موعود هم محروم شده است. آلبر كامو

 

فردا و دیروزباهم دست به یکی کرده.دیروز با خاطراتش مرا فریب داد.فردا با وعده هایش مرا خواب کرد وقتی چشم گشودم امروز گذشته بود... آلبر کامو

 

همهٔ انسانها به طور یکسان محکوم‌اند که روزی بمیرند...
ایستاده مردن بهتر از زانو زده زیستن است. آلبر كامو



:: موضوعات مرتبط: سخنان زیبای البر کامو , ,
:: برچسب‌ها: سخنان زیبا , رجب علی , رجب علی خیاط , سخنان بزرگان , گزیده های سخنان , سخنان جالب , داستان , دنیای زندگی نامه , سخنان البر کامو , سخنان کامو , البر , البرکامو , فیلسوف , فلسفه , علمی , دانشمندان , خبری , ,
تاریخ : چهار شنبه 29 مرداد 1393
بازدید : 749
نویسنده : شیخ پاسکال

دستم بوی گل می داد، مرا به جرم چیدن گل محکوم کردند اما هیچ کس فکر نکرد شاید من شاخه گلی کاشته باشم. چه گوارا

 

 

رسالت یک انسان برای رسیدن به آزادی در صف ایستادن نیست بلکه بر هم زدن صف است. چه گوارا

 

یک انقلابی واقعی همان جایی خدمت می کند که به او احتیاج است. چه گوارا

 

می دانستم در لحظه‌ای که روح بزرگ حاکم، ضربه‌ای می زند تا تمام بشریت را به دو دسته مخالف تقسیم کند، من در کنار مردم عادی خواهم بود. چه گوارا

 

رهبران بی رحم تعویض می شوند تا رهبر دیگری بی‌رحم شود. چه گوارا

 

انقلاب، سیبی نیست که پس از رسیدن می افتد، ما باید به افتادن مجبورش کنیم. چه گوارا

 

اگر تو در برابر هر بی‌عدالتی از خشم به لرزه می افتی؛ بدان که یکی از رفقای من هستی(یکی مثل من هستی). چه گوارا

 

ما هرگز نمی‌توانیم از داشتن چیزی برای زندگی مطمئن شویم تا وقتی که برای آن مایل به مردن باشیم. چه گوارا

 

سکوت استدلالی است که معانی دیگری را به دوش می‌کشد. چه گوارا

 

ما نباید نزد مردم برویم و بگوییم: ما آمده‌ایم تا شما را زیر بال وپر خود گرفته و فقیرنوازی کنیم، یا علم خودمان را به شما تعلیم دهیم، کمبود فرهنگتان، جهلتان را از مسائل ابتدایی و اشتباهاتتان را به خودتان گوشزد کنیم. به جایش باید با ذهنی پژوهنده و روحی فروتن، از منبع عظیم دانایی و خرد ِ مردم بهره بگیریم. چه گوارا

 

من نه یک مسیحی هستم و نه یک بشردوست. من هرچیزی به جز یک مسیحی هستم، و بشردوستی در مقایسه با باور من دارم بی‌ارزش به‌نظر می‌رسد. من به‌جای این‌که اجازه بدهم به یک صلیب میخ‌کوبم کنند، با هر سلاحی که دستم به آن برسد پیکار خواهم کرد. چه گوارا

 

در یک انقلاب، انسان یا پیروز می‌شود یا می‌میرد، اگر آن انقلاب واقعی باشد. چه گوارا



:: موضوعات مرتبط: سخنان چه گوارا , ,
:: برچسب‌ها: چه گوارا , سخنان زیبا , سخنان بزرگان , سخنان جالب , بهترین سخنان , سخنان اموزنده , سخنان حکیمانه , سخنان ناب , بهترین های سخنان بزرگان , سخنان دانشمندان , بهترین ها , ,
تاریخ : چهار شنبه 29 مرداد 1393
بازدید : 763
نویسنده : شیخ پاسکال

من وقت را هدر دادم و اکنون اوست که مرا هدر می­دهد.ویلیام شکسپیر

 

ای جسارت! دوست من باش.ویلیام شکسپیر

 

دوستی نعمت گرانبهائی است ،خوشبختی رادوبرابر می کندوبه بدبختی تخفیف میدهد. ویلیام شکسپیر

 

اگر كسی را دوست داری رهایش كن سوی تو برگشت از آن توست و اگر برنگشت از اول برای تو نبوده . ویلیام شکسپیر

 

از بزرگی نترس؛ بعضی بزرگ زاده می­شوند، برخی بزرگی را به دست می­آورند و بعضی بزرگی را به دامانشان می­اندازند. ویلیام شکسپیر

 

آه که دروغ چه چهره زیبایی دارد. ویلیام شکسپیر

 

به  لب­هایت خوار و خفیف کردن نیاموز که برای بوسیدن آفریده شده­اند. ویلیام شکسپیر

 

خدا به تو یک صورت داده است و تو از آن صورت دیگری ساخته ای. ویلیام شکسپیر

 

صورت شما كتابیست كه مردم می توانند از آن چیز های عجیب بخوانند. ویلیام شکسپیر

 

به عمقت برو، در بزن و بپرس قلبت چه می­داند. ویلیام شکسپیر

 

اگر کلمات نایاب شوند، به­ندرت بیهوده مصرف می­شوند. ویلیام شکسپیر

 

با خنده و شادی، بگذار چین و چروک­های پیری از راه برسند. ویلیام شکسپیر

 

چقدر بدبختند آنان که صبر و شکیبایی ندارند؛ مگر نه آن است که زخم ذره ذره التیام می­یابد. ویلیام شکسپیر

 

ترسو قبل از مرگش بارها می­میرد؛ دلیر فقط یک بار طعم آن را می­چشد.ویلیام شکسپیر

 

عجیب است که گوش بشر در مقابل نصیحت کر شود ولی نسبت به چاپلوسی شنوا . ویلیام شکسپیر

 

موطن آدمی را در هیچ نقشه جغرافیای نشانی نمی توان یافت، موطن آدمی در قلب همه کسانی است که دوستش دارند! ویلیام شکسپیر

 

چرخ فلک، قایق­هایی را به حرکت در می­آورد که پارو آنها را به حرکت درنیاورده است.ویلیام شکسپیر

 

زندگی داستانی است که یک ابله تعریف می­کند؛ پر از غوغا و هیاهو اما نامفهوم.ویلیام شکسپیر

 

زندگی کمدی است برای کسی که فکر می کند و تراژدی است برای کسی که احساس می کند. ویلیام شکسپیر

 

اگر غبطه خوردن به عزت و شرافت گناه است پس من مجرم­ترین روح زمینم.  ویلیام شکسپیر 

 

چیزی نداشته باشی؛ چیزی برای از دست دادن نداری. ویلیام شکسپیر

 

ظن و گمان همیشه در کمین ذهن گناه­آلود است. ویلیام شکسپیر

 

جهنم خالی است چون همه دیوها اینجا هستند. ویلیام شکسپیر

 

مگر پرتو شمع تا کجا می­رسد؛ مرگ خوب هم در این دنیای حرف نشنو همین قدر می­درخشد. ویلیام شکسپیر

 

من در قید خوشنودی تو، با جوابی که می­دهم، نیستم. ویلیام شکسپیر

 

اگر انجام دادن، به اندازه دانستن نیک از بد آسان بود، نمازخانه­ها کلیسا بودند و کلبه درویشان قصر پادشاهان. ویلیام شکسپیر

 

اگر توانستی با نگاه به بذرهای زمان بگویی کدام جوانه می­زند و کدام نمی­زند، بعد با من حرف بزن. ویلیام شکسپیر

 

نه خوب است و نه بد؛ فکر ماست که از آن خوب یا بد می­سازد. ویلیام شکسپیر

 

زندگی به اندازه یک داستان تکراری که گوش گنگ مرد خواب­آلود را می­آزارد خسته­کننده است.ویلیام شکسپیر

 

مثل امواج که به سوی ماسه­های ساحل شتابانند لحظات ماست که برای رسیدن به پایان بی­قرارند. ویلیام شکسپیر

 

ای خدا، ای خدا! تا کی اسیر پلیدی [ناشی از] دروغ بمانیم. ویلیام شکسپیر

 

عشق جوانتر از آن است که بداند وجدان چیست. ویلیام شکسپیر

 

دختران هیچ نمی­خواهند جز شوهر و وقتی به دست آوردند همه چیز می­خواهند. ویلیام شکسپیر

 

هر که سرگیجه دارد فکر می­کند دنیا دور خودش می­چرخد. ویلیام شکسپیر

 

آدم­ها پنجره را به روی طلوع خورشید می­بندند. ویلیام شکسپیر

 

غرورم با ثروتم از دست رفت. ویلیام شکسپیر

 

چه غم شیرینی است جدایی. ویلیام شکسپیر

 

شیطان برای رسیدن به مقصودش به کتاب آسمانی هم استناد می­کند. ویلیام شکسپیر

 

گوش­هایت را به همه بسپار اما صدایت را به عده­ای معدود. ویلیام شکسپیر

 

به افکارت زبان نده. ویلیام شکسپیر

 

ظرف که خالی باشد صدای بیشتری دارد. ویلیام شکسپیر

 

دوران طلایی پیش روست نه پشت سر. ویلیام شکسپیر

 

اگر اشکی داری آماده شو تا آن را فرو بریزی. ویلیام شکسپیر

 

دیوانه، عاشق و شاعر از یک قماشند: هر سه اهل خیال. ویلیام شکسپیر

 

محتوای جاه­طلبی به­مثابه سایه رؤیاست. ویلیام شکسپیر

 

هنوز هنری خلق نشده که افکار را از روی صورت بازسازی کند.ویلیام شکسپیر

 

هر کس باید با شکیبایی نتیجه رفتارش را تحمل کند.ویلیام شکسپیر

 

وزن دشمن را بیشتر از آنچه به نظر می­آید حساب کن. ویلیام شکسپیر

 

سه ساعت زودتر بهتر از یک دقیقه دیرتر. ویلیام شکسپیر

 

برای آن که کار درست بزرگی انجام بدهی، اشتباه کوچک مرتکب شو. ویلیام شکسپیر

 

آن که تاج بر سر دارد، بی­قرار سر بر بالین ­گذارد .ویلیام شکسپیر

 

محکوم زمانیم و زمان محکوم گذشتن. ویلیام شکسپیر

 

هر آنچه گذشت مقدمه است.ویلیام شکسپیر

 

وقتی پدر به پسر چیزی می­دهد هر دو می­خندند؛ وقتی پسر به پدر چیزی می­دهد هر دو می­گریند. ویلیام شکسپیر

 

وقتی غم می­آید، فقط با یک مأمور مخفی نمی­آید بلکه با چند لشکر از راه می­رسد.ویلیام شکسپیر

 

آهسته و عاقلانه! آنان که تند می­دوند سکندری می­خورند.ویلیام شکسپیر

 

زاده شدن همچون ربوده شدن است، که بعد از آن به عنوان برده فروخته می­شوی. ویلیام شکسپیر

 

یه رفیق تو دربار بهتر از دهشاهی تو کیف جیبیه. ویلیام شکسپیر

 

یه احمق فکر می­کنه عاقله اما یه عاقل می­دونه که احمقه.ویلیام شکسپیر

 

خوبی زیادی هم بد از آب درمیاد. ویلیام شکسپیر

 

بهتره احمق با حضور ذهن باشی تا با حضور ذهن احمق.ویلیام شکسپیر

 

آدم تبهکار می‌رود ولی شرش بعد از او می‌ماند. ویلیام شکسپیر

 

آن کس که جرأت انجام کارهای شایسته دارد، انسان است. ویلیام شکسپیر

 

آن کس که مال مرا بدزدد، چیز بی ارزشی را ربوده‌است، اما آن‌که نام نیک مرا برباید، جزئی از وجود مرا می‌برد که او را غنی نمی‌کند اما در واقع مرا حقیر می‌سازد. ویلیام شکسپیر

 

آیا می‌دانید که انسان چیست؟ آیا نسب و زیبایی و خوش‌اندامی و سخن‌گویی و مردانگی و دانشوری و بزرگ‌منشی و فضیلت و جوانی و کرم و چیزهای دیگر از این قبیل، نمک و چاشنی یک انسان نیستند؟ ویلیام شکسپیر

 

از دست دادن امیدی پوچ و آرزویی محال، خود موفقیت و پیشرفت بزرگی است. ویلیام شکسپیر

 

اگر در این جهان از دست و زبان مردم در آسایش باشیم، برگ درختان، غرش آبشار و زمزمه جویبار هریک به زبانی دیگر با ما سخن خواهند گفت. ویلیام شکسپیر

 

اگر دوازده پسر داشتم و همه را به طور یکسان دوست می‌داشتم و یازده پسرم را در راه میهن قربانی می‌کردم، بهتر از این بود که یکی پس از دیگری در بستر خواب بمیرند. ویلیام شکسپیر

 

امان از وقتی که مردم، دزد عقل را به گلوی خود بریزند، منظور از دزد عقل، مشروبات الکلی است، واقعأ که هیچ عاقلی این کار را نمی‌کند. ویلیام شکسپیر

 

اندیشه‌ها، رؤیاها، آه‌ها، آرزوها و اشک‌ها از ملازمان جدایی‌ناپذیر عشق می‌باشند. ویلیام شکسپیر

 

ای فتنه و فساد، تو چه زود در اندیشه مردان نومید رخنه می‌کنی. ویلیام شکسپیر

 

بدی‌های ما در دنیا به یادگار می‌ماند و خوبی هایمان همراه با ما به گور می‌رود. ویلیام شکسپیر

 

بذله‌گویی برازنده‌ترین لباسی است که در یک مجلس می‌توان پوشید. ویلیام شکسپیر

 

برای دشمنانت کوره را آنقدر داغ مکن که حرارتش خودت را نیز بسوزاند. ویلیام شکسپیر

 

برای لذت بردن کافیست اندکی احمق باشی. ویلیام شکسپیر

 

به دست آور آنچه را که نمی‌توانی فراموشش کنی و فراموش کن آنچه را که نمی‌توانی بدست آوری. ویلیام شکسپیر

 

تردیدهای ما خائنینی هستند که با نصایح خود، ما را از حمله به دشمن باز می‌دارند، درحالی که تصمیمی راسخ و حمله‌ای به موقع می‌تواند فتح و پیروزی را نصیب ما سازد. ویلیام شکسپیر

 

تملق خوراک ابلهان است. ویلیام شکسپیر

 

جایی‌که تخم محبت کاشته شود، شادمانی می‌روید. ویلیام شکسپیر

 

جوانی و پیری با یک دیگر قابل مقایسه نیستند. جوانی مایه نشاط و سعادت است و پیری موجب فلاکت و حسرت. جوانی نیمروز زندگانی است و پیری شبانگاه ظلمانی. جوانی دوره خودنمایی و شجاعت است و پیری روزگار ترس و مذلت، جوان چون آهوی وحشی با نشاط و غرور در وادی زنگی می‌دود و پیر چون مردی لنگ آهسته و با هزار زحمت ، قدم برمی‌دارد. ویلیام شکسپیر

 

جوانی جرعه‌ای است فرح‌انگیز ولی حیف که به پیری آمیخته‌ است. ویلیام شکسپیر

 

چراغ کوچکی در شب، تاریکی را می‌شکافد و به اطراف نور می‌دهد، کار خوب اگرچه کوچک و ناچیز باشد در نظر من کوچک و ناچیز نیست. ویلیام شکسپیر

 

در سرتاسر اعمال بشر، جزر و مدی موجود است که اگر آدمی در مجرای آن واقع شود، به ساحل سعادت می‌رسد وگرنه سراسر عمر وی در گودال‌های بدبختی و فلاکت سپری خواهد شد. ویلیام شکسپیر

 

در سینه خود شراره‌ای آسمانی دارم که نامش وجدان است.ویلیام شکسپیر

 

دشمنان بسیاری دارید که نمی‌دانند چرا دشمن شما هستند ولی همچون سگ های ولگرد هنگامی که رفقایشان بانگ بردارند، آنها نیز پارس می‌کنند. ویلیام شکسپیر

 

دنیا مانند یک تماشاخانه‌است، هرکس رل خود را بازی می‌کند و سپس مخفی می‌شود.ویلیام شکسپیر

 

دوستی نعمت گرانبهایی است، خوشبختی را دوبرابر می‌کند و از بدبختی می‌کاهد. ویلیام شکسپیر

 

دنیا، سراسر صحنه بازی است و همه بازی‌گران آن به نوبت می‌آیند و می‌روند . نقش خود را به دیگری می‌سپارند. ویلیام شکسپیر

 

دیدن و حس کردن، وجودداشتن است، زندگی در اندیشه‌است. ویلیام شکسپیر

 

دیوانه خودش را عاقل می‌پندارد و عاقل هم می‌داند که دیوانه‌ای بیش نیست. ویلیام شکسپیر

 

زنبور هرچقدر باشد،گل از آن بیشتر است؛ دل‌های ماتم زده هر اندازه باشند، قلب‌های شاد زیادترند. ویلیام شکسپیر

 

زندگی از تار و پود خوب و بد بافته شده‌است، فضیلت ما وقتی می‌تواند بر خود ببالد که از خطاهای ما شلاق نخورد و جنایت‌های ما وقتی نومید می‌شود که مورد ستایش فضیلت‌های ما قرار نگیرد. ویلیام شکسپیر

 

سعادتمند کسی است که به مشکلات و مصایب زندگی لبخند زند. ویلیام شکسپیر

 

شادمانی در خانه‌ای است که مهر و محبت در آن مسکن دارد. ویلیام شکسپیر

 

شخص عاقل و هشیار به هرجا قدم بگذارد، سعادت و فراغت بال همراه اوست زیرا در جهان بجز خوبی وزیبایی  چیزی نمی‌بیند. ویلیام شکسپیر

 

عشق غالبأ یک‌نوع عذاب است، اما محروم بودن از آن مرگ است! ویلیام شکسپیر

 

عقل و هوش خود را با خوشی و نشاط دمساز کن تا هزاران آسیب از میان برود و عمرت دراز شود. ویلیام شکسپیر

 

علامت و نشان حقیقی اصالت و علو شأن، نوازش و ترحم آمیخته با شادمانی و گشاده‌رویی است. ویلیام شکسپیر

 

کاری که وظیفه و صمیمیت در آن دخالت دارد، خلل‌پذیر نیست. ویلیام شکسپیر

 

کسانی که دنیا را از دست می‌دهند آن را با فکر و وسواس می‌خرند. ویلیام شکسپیر

 

کشنده تر از نیش مار ، بچه حق‌ناشناس است. ویلیام شکسپیر

 

کینه پنهان نمی‌ماند. ویلیام شکسپیر

 

گذشت زمان هرچه از موهای مردم می‌کاهد، به خرد آن‌ها میفزاید. ویلیام شکسپیر

 

گربه ما وقت تولد از آن رو است که به صحنه بزرگ جنون و حماقت وارد شده‌ایم. ویلیام شکسپیر

 

مردی که دردرون خویش موسیقی ندارد و نداهای خوش و دلنشین او را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد، برای خیانت، توطئه و غارتگری مناسب می‌باشد و هیچ کس نباید به او اعتماد کند. ویلیام شکسپیر

 

مسکنت در کوی هنرمندان و رنجبران راه ندارد و شادمانی در خانواده‌ای است که مهربانی در آن جا حکومت می‌کند. ویلیام شکسپیر

 

مصائب خود را مانند لباستان با کمال بی‌اعتنایی تحمل کنید. ویلیام شکسپیر

 

من از خوشبختی‌های این جهان بهره‌مند گردیده‌ام زیرا در زندگی عاشق شده‌ام. ویلیام شکسپیر

 

من همیشه میل دارم از اشخاص نجیب پیروی کرده و از آنان چیز بیاموزم. ویلیام شکسپیر

 

موفقیت هائی که نصیب بشر شده عمومأ در سایه تحمل و بردباری بوده‌است. ویلیام شکسپیر

 

می‌دانیم که چیستیم اما نمی‌دانیم که چه می‌شویم. ویلیام شکسپیر

 

وجود ما به منزلهٔ باغی است که ارادهٔ ما باغبان آن است. ویلیام شکسپیر

 

وقتی ناراحتی بزرگی پیش آید، رنج و غم‌های دیرین از یاد می‌رود. ویلیام شکسپیر

 

هر اندازه گناهی بزرگ کهنه شود و به حال اختفا باقی بماند سرانجام هنگام مرگ یا بروز خطر، چون فرصت کشف آن فرارسد، به صورت موحشی زهر خود را برجان آدمی می‌ریزد. ویلیام شکسپیر

 

هر چه را که دوست داری بدست آور وگرنه مجبور می‌شوی هر چه را که بدست می‌آوردی دوست داشته باشی.ویلیام شکسپیر

 

هرکس فقیر و قانع باشد ثروتمند است. ویلیام شکسپیر

 

همیشه حرف حق را بدون بیم بیان کن و شیطان را خجل ساز. ویلیام شکسپیر

 

همیشه کار کنید و بکوشید تا جامه افتخار و عظمت را بپوشید، همیشه در نظر داشته باشید که افتخارات تازه‌ای به دست آورید زیرا افتخارات گذشته همچون شمشیری است که زنگ زده و از رونق افتاده باشد . ویلیام شکسپیر

 

هیچ چیز ، بد یا خوب نیست، فقط نیروی اندیشه بدی و خوبی و سعادت و شقاوت را می‌آفریند. ویلیام شکسپیر

 

یقینأ رفتار حکیمانه یا وضع جاهلانه همچون بیماری از شخصی به شخص دیگر سرایت می‌کند، پس لازم است که انسان‌ها مواظب انتخاب معاشران خود باشند. ویلیام شکسپیر

 

اگر تمام شب را بخاطر از دست دادن خورشید  گربه کنی لذت دیدن ستاره‌ها را از دست خواهی داد. ویلیام شکسپیر

 

داشتن علم بهتر از داشتن ثروت است ولی نداشتن ثروت بدتر از نداشتن علم است. ویلیام شکسپیر

 

در دریای پرتلاطم زندگی همیشه موجی را می توان یافت که اگر با آن حرکت کنید شما را به ساحل خوشبختی می رساند. ویلیام شکسپیر

 

به خدا سوگند که خروارها فریب خوردگی بهتر از یک جو بدگمانی است! ویلیام شکسپیر

 

احمق ها هیچ گاه کمتر از عهد کنونی محبوبیت نداشتنه اند ، چون خردمندان به جای آنان خودنمایی میکنند و نمیدانند از عقل خود چگونه بهره ببرند زیرا رفتارشان تؤام با تقلید است .ویلیام شکسپیر

 

من تو را همچون خوابی در خاطر دارم،خوابی زیبا هنگامی که چون پادشاهی می خوابم و وقتی بیدار می شوم تو را در بر ندارم . ویلیام شکسپیر



:: موضوعات مرتبط: سخنان شکسپیر , ,
:: برچسب‌ها: سخنان زیبا , شکسپیر , سخنان شکسپیر , سخنان زیبای شکسپیر , سخنان جالب , سخنان عاشقانه , بهترین های عاشقانه , دنیای عاشقانه ,
کانال ما با مطالب قشنگ برای شما https://telegram.me/haghighathayema

دانشمند مورد علاقه ی شما کیست؟؟؟

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دنیای زندگینامه و... و آدرس paskalov.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com