عطش قدرت، خطرناك ترين پديده خود سري مدير است.((برتراند راسل)) 
از بين ده زن، نه زن پيش از به کار بردن تازيانه، آن را از دست مردان مي گيرند.((برتراند راسل)) 
من نميدانستم كه تو را دوست دارم، تا اينكه آن را از زبان خودم شنيدم. براي لحظهاي انديشيدم: "خدايا من چه گفتم؟" و سپس فهميدم كه آنچه درست است را گفتهام.((برتراند راسل)) 
اگر تمامي ما قدرت جادويي خواندن افكار يكديگر را داشتيم، نخستين چيزي كه در دنيا از بين مي رفت عشق بود.((برتراند راسل)) 
احساس وظيفه در كار، نيكو و در روابط، آزاردهنده است. انسان ها تشنه محبت اند نه مراقبت.((برتراند راسل)) 
ترس از عشق، ترس از زندگي است و آنان كه از عشق دوري مي كنند مردگاني بيش نيستند.((برتراند راسل)) 
زندگي خوب، زندگي شاد است. البته قصد من اين نيست كه اگر شما خوب باشيد حتما شاد خواهيد بود. منظور من اين است كه اگر شما شاد باشيد خوب زندگي خواهيد كرد.((برتراند راسل)) 
حاضر نيستم در راه باورهايم كشته شوم، چون ممكن است برخطا باشم.((برتراند راسل)) 
اينكه نظري را همه مي پذيرند، نمي تواند دليلي بر درست بودن آن نظر باشد. در حقيقت، با توجه به ناداني اكثريت نوع بشر، امكان نادرست بودن نظري كه همگان آن را مي پذيرند بيشتر است تا عكس آن.((برتراند راسل)) 
تا چهل سالگي كه مغزم خوب كار مي كرد، به رياضيات و پژوهش پرداختم. از چهل تا شصت سالگي كه ذهنم ضعيف شده بود به فلسفه روي آوردم و در اواخر كه به كلي مغزم كار نمي كرد به سياست!((برتراند راسل)) 
راستش را بخواهيد هر تقليدي خطرناك است.((برتراند راسل)) 
گرچه تقليد محض هميشه مردود است، از آشنايي با نثر خوب، ثمره ي بسياري به دست مي آيد؛ به ويژه در پروراندن زيبايي وزن نثر.((برتراند راسل)) 
انگيزه هايي كه مردمان را به فلسفه كشانده گوناگون است. با حرمت ترين انگيزه ها ميل به شناختن جهان بوده است.((برتراند راسل)) 
فلسفه بايد خطاپذيري ذهن بشر را به ما بفهماند.((برتراند راسل)) 
ما متوجه خواهيم شد كه محكمترين و تعصب آميزترين باورهاي ما آنهايي هستند كه كمترين دليل ها براي درستي شان در دست است.((برتراند راسل)) 
اگر آدمي آنقدر به غذا بي اعتنا باشد كه زرد و ناتوان شود، ما نبايد او را تحسين كنيم؛ اما مردي كه از آگاهي به نيازهاي خويش به مرحله ي همدردي با گرسنگان رسيده باشد سزاوار تحسين ما خواهد بود.((برتراند راسل)) 
فلسفه نبايد از زندگاني شخصي بكاهد، بلكه بايد بر آن بيفزايد.((برتراند راسل)) 
اگر اميد و آرزوي شما منحصر به خودتان يا كشورتان يا طبقه تان يا پيروان باورتان باشد خواهيد ديد كه به موازات لطف و مهر و محبت شما عواطف خصمانه وجود دارد.((برتراند راسل)) 
مردم متوحش مردم سخت گيرند.((برتراند راسل)) 
انساني كه اميد و آرزويش از حدود زندگاني شخصي فراتر رفته باشد مانند انساني كه آرزوهايش محدود باشد در معرض ترس نيست.((برتراند راسل)) 
جوهر عرفان چيزي نيست جز گونه اي قوت و عمق احساس نسبت به باورهايي كه انسان درباره ي جهان دارد.((برتراند راسل)) 
اگر بنا باشد كه جهان از فاجعه هايي كه آن را تهديد مي كنند جان به در برد مردمان بايد بياموزند كه دامنه ي همدردي شان را گسترده تر سازند.((برتراند راسل)) 
همكاري جهان با فن و صنعتي كه ما امروز داريم مي تواند فقر را از ميان بردارد و مي تواند مرتبه اي از سعادت و رفاه را براي همه ي نوع بشر فراهم كند كه بشر هرگز به خود نديده است.((برتراند راسل)) 
دلايل اين ناتواني مسخره و اندوهبار در اينكه چنان رفتار كنيم كه منافع همگان حكم مي كند، در امور خارجي نيست، بلكه در طبيعت عاطفي خود ماست.((برتراند راسل)) 
كمتر رخ مي دهد كه ترس، عمل عاقلانه اي را باعث شود و بيشتر منجر به عملي مي شود كه آن خطري را كه ترس از آن برخاسته افزايش مي دهد.((برتراند راسل)) 
آرمانهاي ما فقط با درآميختن با جهان به ثمر مي رسند و چون از جهان جدا شوند عقيم مي مانند. اما آرماني كه از حقيقت بترسد يا از پيش بخواهد كه جهان موافق خواهشهاي او باشد توانايي اين آميزش را ندارد.((برتراند راسل)) 
بينش نسنجيده و نيازموده براي فراهم آمدن حقيقت كافي نيست، هر چند كه بسياري از مهمترين حقايق نخست به اين صورت تجلي كرده اند.((برتراند راسل)) 
كساني كه عقلشان ضعيف است حاضر نيستند اين را در مورد خودشان بپذيرند؛ هر چند همه اين را در مورد ديگران مي پذيرند.((برتراند راسل)) 
در هر لحظه، يك چيز يگانه و تازه نهفته است.((برتراند راسل)) 
خواندن آثار فلان نويسنده تنها با هدف رد كردن سخنان او، راه شناخت آن نويسنده نيست. خواندن كتاب طبيعت نيز با اين باور كه سراسر اين كتاب خرافات است به همان ترتيب، راه شناخت طبيعت نيست.((برتراند راسل)) 
اگر خوب زندگي كني به حتم شاد نمي شوي، اما اگر شاد باشي خوب زندگي خواهي كرد.((برتراند راسل)) 
بذر انديشه و فكر بپاش، عمل و نتيجه درو كن.((برتراند راسل)) 
گرفتاري اين دنيا از اين است كه نادان از كار خود اطمينان دارد و دانا از كار خود مطمئن نيست.((برتراند راسل)) 
راز شادماني در اين است: بگذاريد دلبستگيهاي شما تا حد امكان گسترده باشند. بگذاريد واكنشهايتان نسبت به چيزها و اشخاصي كه به آنها دلبستگي داريد، به جاي دشمنانه بودن، تا حد امكان دوستانه باشد.((برتراند راسل)) 
زندگي كردن بدون برخي از چيزهايي كه ميخواهيد، بخش ضروري شادماني است.((برتراند راسل)) 